همان‌طوری که بیان شد، یکی از عوامل احباط عمل وبی‌ارزشی اعمال صالح، منت‌گذاری است؛ زیرا در شرایط عمل مقبول بیان شد که شخص باید محسن و متقی باشد و این دو صفت باید ملکه و یا بالاتر، مقوم ذات و هویت شخصیتی فاعل و عامل نیکی و خیر باشد. پس باید گفت که ریاورز و منت‌گذار، فاقد ملکه احسان و تقوا هستند؛ زیرا اگر این گونه باشند نه تنها همراه عمل صالح، ریا نمی‌ورزند و منتی نمی‌گذارند، بلکه پس از پایان عمل خیر، و بعدها نیز منتی نمی‌گذارند.
البته در روایات آمده است که ریا تنها در هنگام عمل صالح تحقق می‌یابد؛ یعنی پس از پایان عمل، ریا کردن معنایی ندارد؛ یعنی شخصی که انفاق می‌کند یا روزه می‌گیرد و نماز می‌گذارد، ممکن است در هنگام عمل خودنمایی کرده و ریا ورزد، ولی پس از عمل صالح، دیگر ریاورزی معنا و مفهومی ندارد
اما منت‌گذاری می‌تواند هم هنگام عمل صالح پدید آید و هم پس از پایان عمل و حتی پس از سالیان سال از گذشت آن عمل، منت‌گذاری انجام گیرد و شخص بگوید که چنین عملی در حق فلانی انجام داده است. پس می‌توان گفت که وضعیت منت‌گذاری بدتر از وضعیت ریاورزی است؛ زیرا هر آن ممکن است شخص با منت‌گذاری پس از سالیان سال، عمل نیک خویش را تباه سازد و آثار و برکات عمل نیک خویش را از میان ببرد.
امام صادق(ع) درباره احباط عمل صالح با منت‌گذاری فرموده است: المن یهدم الصنیعه؛ منت نهادن ارزش نیکیها را از بین می‌برد. (الکافی ج ۴ ص ۲۲)
رسول خدا(ص) نیز فرموده است: کسی که کار نیکی برای برادر دینی خویش انجام دهد سپس بر او منت گذارد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمود:‌خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم. (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۴۵۲)
اصطلاح منت‌گذاری، از واژه عربی «م‌ن‌ن» گرفته شده است. واژه «منّ» دارای معانی چندی است. از جمله معانی با بار مثبت و ارزشی می‌توان به احسان، فضل، هبه و بخشش، قوت‌بخشیدن و مانند آنها اشاره کرد. اما معانی با بار منفی و ضدارزشی یا حتی خنثای «منّ» شامل نقص، قطع، تضعیف، سنگینی و مانند آنها می‌شود.
اکثر لغت‌شناسان معنای «قطع‌کردن و بریدن» را به عنوان معنای اصلی «منّ» دانسته و گفته‌اند که معانی دیگر، ناظر به لوازم آن است و در حقیقت معنای مجازی کلمه است. برخی نیز گفته‌اند که همه معانی، به شکلی، متضمن قطع کردن و بریدن است و این عنصر به عنوان مولفه اصلی دیگر معانی این واژه باید مورد ملاحظه قرار گیرد. (فراهیدی، خلیل‌بن احمد؛ کتاب العین، ج ۸، ص ۳۷۴، ابن منظور، لسان‌العرب، ج ۱۳، ص ۴۱۵ و مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۱، ص ۱۸۲)

ادامه مطلب :


البته برخی معنای حقیقی کلمه را ثقل و سنگینی دانسته‌اند و گفته‌اند که معانی دیگر ناظر به این نکته است و در حقیقت سنگینی، مولفه‌ای است که در همه معانی دیگر تضمین شده است. از این رو، به نعمت سنگین و احسان و فضل باارزش، منت می‌گویند. به سخن دیگر، واژه «من» به سنگی گفته می‌شود که با آن چیزهای دیگر را وزن می‌کنند. سپس این واژه در نعمتهای سنگین و گرانبها و با ارزش به کار رفته است. (لسان‌العرب، ج ۱۳، ص ۴۱۵-۴۱۹ و راغب؛ مفردات، صص ۷۷۷-۸۷۷)
این واژه از اضداد است. از این رو، واژه منان به عنوان اسم که صیغه مبالغه از «من علی» است به دو معنا آمده است: ۱- کثیرالمن و تعدید النعمه و الفضل علی من احسن الیه؛ بسیار بخشنده و احسان‌کننده به دیگران؛ ۲- کثیرالمن، الفخور علی من أعطی حتی یفسد عطاءه؛ کسی که به بخشش خویش فخر می‌فروشد و بخشش را این‌گونه به تباهی می‌کشاند.
از سوی دیگر المنان نامی از اسمای حسنی خداوندی است و معنای آن، چنانکه گفته‌اند: العظیم الهبات، الوافر العطایا؛ یعنی کسی که بخشش‌گر عطایای فراوان است.
شکی نیست که کاربرد آن در خداوند تعالی به جهت بار ارزشی و مثبت واژه است؛ چرا که خداوند از هرگونه نقص و عیبی پاک است.
بیشترین کاربرد این واژه در میان انسانها، ناظر به جهت منفی آن است که همان منت‌گذاری مصطلح خواهد بود که در ادامه بیان می‌شود.
به سخن دیگر، منت همانند کبر، صفت اختصاصی خداوند است و همان طوری که تکبر از انسانی سزاوار نیست، منت نیز از غیرخدا شایسته نیست.
موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
[شنبه 1395-03-08] [ 09:46:00 ق.ظ ]