ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  عفو در اخلاق و احکام اسلامی ...

 مفهوم عفو
عفو واژه عربی و به معنای زمین رها و مغفولی است که هیچ گامی بر آن نهاده نشده و هیچ آثاری در آن نیست. همچنین به معنای آب بیش از نیازی است که بدون سختی و زحمت به دست می‌آید. این واژه سپس به معنای رها کردن حق و حقوق و نیز گذشت و بخشش از خطا و گناه دیگری به کار رفته است.
عفو یکی از اسمای حسنای الهی به معنای محو آثار گناه و بخشش بسیار است. خداوند در قرآن فرموده است: ان الله لعفو غفور؛ به راستی که خداوند بخششگر و آمرزنده است. (نساء، آیه۹۹)
عفو در اصطلاح قرآنی، به معنای ۱- گذشت از گناه و خودداری از مجازات بر آن؛ ۲- باقیمانده مال از نفقه و خرجی که بخشیدن آن سبب تنگدستی صاحبش نگردد، آمده است. (لسان‌العرب، ج۹، ص۲۹۴ و ۲۹۶، «عفا»)
این مفهوم پیش گفته، در آموزه‌های قرآنی و روایی با واژگان دیگری چون صفح به معنای گذشت ورق زدن صفحه و گشودن صفحه ای دیگر پاک و نانوشته از خطا و گناه (حجر، آیه۸۵) و جملاتی که این مفهوم را می‌رساند مانند آیه ۱۲۶ سوره نحل و آیه ۹۶ سوره مؤمنون و آیه ۳۴ سوره فصلت مطرح شده است.
عفو در اخلاق و احکام اسلامی
یکی از فضایل اخلاقی، عفو و گذشت انسان از حقوق خود است؛ زیرا عفو از مصادیق احسان است و در اخلاق بر احسان به دیگری تأکید بسیار شده و آموزه‌های قرآنی و روایی بر این خصوصیت و فضیلت تشویق و ترغیب کرده است.
به عنوان نمونه، خداوند در آیاتی از جمله آیه ۳۴ سوره فصلت، برتری عفو و گذشت، نسبت به مقابله با بدیها و برخورد کریمانه و اغماض از آزار و اذیت دیگران را مورد تأکید قرار می‌دهد. حتی در آیه ۶۰ سوره حج به مسلمانان مورد ستم واقع شده از سوی مشرکان، در مورد عفو و گذشت از آنها توصیه می‌کند تا برتری عفو را نسبت به مجازات و عقوبت مورد تأکید قرار دهد. به سخن دیگر، اگر انسان بخواهد دیگران را به اسلام دعوت کند باید مشکلات و مصیبت‌هایی را که از سوی دیگران می‌رسد تحمل کند و با صبر و حلم و شکیبایی و بردباری اجازه دهد تا دیگران با روحیه احسانی و اخلاق کریمانه آشنا شوند.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
[یکشنبه 1395-03-09] [ 12:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برتری صبر شیعیان ...

انسانی که می داند می تواند صبر کند. البته چنان که گفته شد کسی که حسن ظن و گمان نیک و یقین به حکمت و مصلحت الهی در زندگی داشته باشد او نیز صبر می کند. صبر چنین افرادی به سبب کلیت حسن ظن به خدا است. البته هر چه فشار بیش تر باشد صبر سخت تر خواهد بود. کسی که بداند تحت شدائد به مقامات می رسد و میوه و ثمره شیرین خواهد برد بر مصیبت و سختی راحت تر صبر می کند.

بر همین اساس گفته شده که صبر شیعیان خیلی ارزشمند است؛ زیرا بر بسیاری از مصیبت های سنگین صبر می کنند با آن که علمی به جزئیات و آثار و برکات آن ندارند. امام صادق علیه السلام درباره ارزشمندی صبر شیعیان به سبب جهالت نسبت به حکمت ها و مصالح آن فرموده است: نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شیعَتُنا اَصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ، کَیْفَ صارَ شیعَتُکُمْ اَصْبَرُ مِنْکُمْ؟ قالَ: لاِنّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ شیعَتُنا یَصْبِرُونَ عَلى مالایَعْلَمُونَ ؛ ما خاندان، صبور و شکیبائیم و شیعیان ما، از ما هم شکیباترند. گفتم: جانم به فدایت، چگونه شیعیان شما از شما شکیباترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چیزى است که مى دانیم. امّا شیعیان ما صبر و شکیبائى مى ورزند بر چیزى که نمى دانند. (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۸۰)

موضوعات: اجتماعی
[شنبه 1395-03-08] [ 12:28:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ویژگی های صبر و صابران ...

صبر از ارزش و اهمیت و جایگاه ارزشمندی در زندگی انسان برخوردار است؛ کسی که صبر دارد زندگی را با آسایش و آرامش بیش تر می پیماید و کم تر آسیب می بیند و بیش تر از زندگی بهره می برد.

از همین روست که امام على علیه السلام درباره جایگاه ارزشمند صبر در زندگی بشر فرموده است: اَلصَّبْرُ فِى الاُمُورِ بِمَنْزِلَهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَاِذا فارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ فَاِذا فارَقَ الصَّبْرُ الاُمُورَ فَسَدَتِ الاُمُورُ؛ صبر در کارها همانند سر در بدن است، همانطور که وقتى سر از بدن جدا شود، بدن فاسد مى شود، هنـگامى هـم که صبر از کارها جـدا شود کـارها تبـاه مى شـود. (بحارالانوار، نشر کتابفروشى اسلامیه، ج ۷۱، ص ۷۳)

پس صبر را باید در زندگی رییس و امیر قرار داد و هر چیز را تحت حکومت و حاکمیت آن قرار داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عَلَیْکَ بِالْعِلْمِ فَاِنَّ الْعِلْمَ خَلیلُ الْمُؤْمِنِ، وَالْحِلْمَ وَزیرُهُ، وَالْعَـقْلَ دَلیلُهُ، وَالْعَـمَلَ قَیِّمُهُ، وَالرِّفْـقَ اَبُـوهُ، وَاللِّـینَ اَخُـوهُ، وَالصَّبْرَ اَمیرُ جُنُودِهِ؛ بر توباد علم، که علم دوست مؤمن است، وبردبارى وزیر مؤمن است، وخرد راهنماى اوست، وعمل سرپرست او، ومدارا کردن پدر او، وملایمت برادر او، وصبر امیر سپاهیان اوست. (نهج الفصاحه، نشر سازمان انتشارات جاویدان، حدیث ۱۹۶۱)

وقتی صبر حاکم بر نفس انسانی باشد و حالت صبر در انسان ملکه و مقام شود، دیگر چیزی از بیرون نمی تواند بر او مسلط و چیره شود و او را برده و بنده خود سازد. از همین روست که صبر را دشمن سختیهای دانسته اند. امام على علیه السلام فرمود: اَقوى عَدُوِّ الشَّدآئِدِ الصَّبْرُ؛ قویترین دشمن سختیها صبر و تاب آوری در برابر آنهاست. (غرر الحکم، ج ۲، ۲۹۰۸)

صبر عمل نیک است اما برای برخی نیکوترین اعمال است. در روایت است که صبر بهترین و نیکوترین عمل برای فقیران است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اَلصـَّبْرُ حَـسَن وَلکِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ؛ صبر نیکوست ولى در فقراء نیکوتر است. (نهج الفصاحه، ۲۰۰۶)

صـبر هم چنین محبوبترین جرعه ای است که انسان می نوشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ما مِنْ جُرْعَهٍ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ مِنْ جُرْعَهِ غَیْظٍ کَظَمَها رَجُلٌ، اَوْ جُرْعَهِ صَبْرٍ عَلى مُصیبَهٍ؛ هیچ جرعه اى از جُرعه خشمى که مردى فرو برد، یا جرعه صبرى که بر مصیبتى نوشیده شود، پیش خدا محبوبتر نیست. (نهج الفصاحه، ۲۵۶۴)

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اقسام صبر ...

صبر حالت نفسانی و رفتاری است که انسان در هنگام شدائد و مشکلات و مصیبت‌ها و سختی‌ها در پیش می‌گیرد. براساس روایات معتبر صبر در سه جا خودش را نشان می‌دهد: اَلصَّبرُ ثَلاثَهٌ: صَبرٌ عِندَ المُصیبَهِ، وَ صَبرٌ عَلَى الطّاعَهِ وَصَبرٌ عَنِ المَعصیَهِ؛(الکافی ج۲، ص۹۱)

الصبر «عِنْدَ الْمُصِیبَهِ»: یعنی وقتی مصیبت و بلایی بر انسان وارد شد صبر پیشه می‌کند و جزع و فزع ندارد؛ پس با استرجاع خودش را آرام می‌کند؛ خداوند می‌فرماید: وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ؛ و قطعاً شما را به چیزى از قبیلِ‏ ترس و گرسنگى و کاهش در اموال و جانها و محصولات مى‏آزمائیم و مژده ده شکیبایان و صابران را یعنی همان کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد، مى‏گویند: «ما از آنِ خدا هستیم و به سوى او باز مى‏گردیم.»(بقره، آیه ۱۵۶)الصبر «عَلَی الطَّاعَهِ»: یعنی تکالیف سخت و شدید را با استقامت و پایداری انجام می‌دهد و از زیر آن فرار نمی‌کند؛الصبر «عَنِ الْمَعْصِیَه»: یعنی وقتی با معصیت مواجه شد صبر می‌کند و خویشتنداری دارد. خداوند می‌فرماید: قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ؛ به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزه‏تر است، زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است.» (نور، آیه ۳۰)

از امام على علیه السلام نیز روایت است که فرمود: اَلصَّبْرُ، اِمّا صَبْرٌ عـَلَى الْمُصِیبـَهِ، أَوْ عـَلَى الطّـاعـَهِ، أَوْ عَنِ الْمَعْصِیَهِ وَهذَا الْقِسْمُ الثّالِثُ أَعْلى دَرَجَهً مِنَ الْقِسْمَینِ الاَوَّلَیْنِ؛ صبر یا بر مُصیبت است، یا بر اطاعت خدا، یا در مقابل معصیت است، که قسم سوّم از دو قسم قبلى با ارزش تر است. (میزان الحکمه، نشر دفتر تبلیغات اسلامى، ج ۵، ۱۰۱۰۱)

البته همه صبرها در یک مرتبه و میزان و ارزش نیست، بلکه برخی ارزشی تر است، چنان که امام على علیه السلام فرمود: اَلصَّبْرُ عَلى طاعَهِ اللّهِ اَهْوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلى عُقُوبَتِهِ؛ صبر بر طاعت خدا، از صبر بر عذاب او آسانتر است.(غرر الحکم، ج ۲، ۱۷۳۱ )

از امام زین العابدین علیه السلام نیز نقل شده که در وصیّت به فرزندش امام باقر علیه السلام فرمود: یا بُنَىَّ اِصْبِرْ عَلى الْحَقِّ وَ اِنْ کانَ مُرّاً؛ در راه حق، صبر و بردبارى داشته باش اگر چه تلخ باشد.( بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۷۷ )

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار منت‌گذاری ...

در آیات و روایات به آثار منت‌گذاری اشاره شده تا انسان با نگاهی به این آثار از این خصلت دست بشوید و به جای منت‌گذاری، با کم‌شماری عمل نیک خویش، نه تنها از ابطال و احباط عمل صالح رهایی یابد بلکه مورد توجه و عنایت خداوندی قرار گیرد. از جمله آثاری که برای منت‌گذاری بیان شده  عبارتند از:
۱٫ احباط عمل: اگر کسی هنگام عمل نیک نیت اخلاص داشته باشد و نیکوکاری را با اخلاص انجام دهد، ولی در حین عمل خیر یا بعد از آن منت‌گذاری کند، آن عملش تباه می‌شود و با احباط آن عمل، آثار آن نیز از میان خواهد  رفت. امام علی(ع)در وصیت خود به مالک اشتر هشدار داده  و نسبت به احباط عمل صالح و از میان رفتن آثار و برکات کار نیک می‌فرماید: مبادا به خاطر نیکی که انجام می‌دهی بر مردم منت نهی و نیز رسول خدا(ص) فرموده است: کسی که کار نیکی برای برادر دینی خود انجام دهد سپس بر او منت نهد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و  وزر و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمودند: خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم.
۲٫ دوری از رحمت الهی: پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: کسی که بر فقرا منت بگذارد، در دنیا و آخرت ملعون است و شخصی که بر پدر، برادر و برادران مسلمانش منت بگذارد از رحمت خداوند و ملائکه به دور می‌باشد، به آتش جهنم نزدیک است، دعایش مستجاب نمی‌شود، خواسته‌اش برآورده نمی‌گردد و خداوند در دنیا و آخرت به او نگاه نمی‌کند. (ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۹۴) همچنین اباذر از نبی مکرم اسلام(ص) نقل می‌کند که ایشان فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی منت‌گذار را مورد لطف و بخشش خود قرار نمی‌دهد.» (مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۷۰ و وسائل الشیعهًْ ج ۹، ص ۴۵۴) و «بابت کار نیکی که انجام داده از او تشکری به عمل نمی‌آورد.» (وسائل الشیعهً ج ۹،‌ ص ۴۵۳)
۳٫ آفت‌ کارهای نیک: پیامبر(ص) می‌فرماید: و افهً السخاء المن؛ آفت بخشش و کرم، منت است.» (بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۳۸۹) و نیز از امام علی(ع) است که فرمود: «المن یفسد الاحسان؛ منت احسان و نیکویی را فاسد می‌کند» (غررالحکم، ص ۱۳۸)
۴٫ محرومیت از نگاه الهی: حضرت محمد(ص) فرمودند: «ثلاثهً لا ینظر الله الیهم المنان بالفعل و عاق و الدیه و مدمن خمر؛ خداوند به سه دسته نگاه نمی‌کند: کسی که در برابر انجام کاری منت می‌گذارد، شخصی که مورد نفرین والدین خود قرار گرفته و شراب‌‌خوار.» (مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۳۳ و ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۱۹۴)
۵٫ محرومیت از صحبت الهی: اباذر از پیامبر  اکرم(ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: «خداوند در روز قیامت با سه گروه هم‌صحبت نمی‌شود؛ آنها را مورد لطف و بخشش خود قرار نمی‌دهد و گناهانشان را نمی‌بخشد و برایشان عذاب دردناکی می‌باشد. اباذر پرسید آنها چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) منت‌گذار را از جمله این افراد برشمردند.» (مستدرک‌الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۷۰)
۶.لعن الهی: در حدیثی پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «کسی که بر فقرا منت بگذارد در دنیا و آخرت ملعون است.» (ارشادالقلوب، ج ۱،‌ص ۱۹۴)
۷٫ محرومیت از بهشت: رسول گرامی اسلام فرمودند:  بهشت سرای سخاوتمندان و بخشندگان است و در آن، شخص بخیل و کسی که مورد نفرین والدین خود قرار گرفته و منت‌گذار به آنچه که بخشیده وارد نمی‌شود.» (مستدرک‌الوسائل، ج ۷، ص ۲۳۳) و در حدیثی دیگر بیان داشتند «خداوند عز و جل فرموده: بهشت را بر منت‌گذار، بخیل و سخن‌چین حرام کردم.» (وسائل‌الشیعهْ ج ۹،‌ص ۴۵۳)

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عوامل منت‌گذاری ...

چرا انسان منت‌گذاری می‌کند و موجبات ابطال یا احباط عمل را فراهم می‌آورد؛ چه چیزی سبب می‌شود تا انسانی هنگام عمل خیر و صالح، با منت‌گذاری، کار نیک خویش را فاسد و باطل سازد یا پس از انجام درست در همان محدوده زمانی یا سالها پس از آن، با منت‌گذاری آثار آن را بی‌تاثیر و بی‌ارزش نماید؟
خداوند در آیات قرآن به عوامل منت‌گذاری اشاره می‌کند که برخی از آنها عبارتند از:
۱- وسوسه‌های شیطانی: شیطان، موجب روی ‌آوری انسان، به اموری چون منت‌گذاری و ریاکاری در کارهای خیر می‌شود. اصولا ابلیس سوگند خورده تا انسان را گمراه کرده و از بهشت محروم سازد. بر این اساس همه تلاش ابلیس و شیطان پیرو او بر این است تا کارهای خیر او را ابطال و یا احباط کنند. (ناس، آیه ۵؛ حجر، آیه ۳۹؛ نساء، آیه ۳۸)
۲- کفر به خدا:‌ از دیگر عوامل منت‌گذاری در انسان‌ها، کفر به خدا است که در آیاتی از جمله آیه ۲۶۴ سوره بقره و ۳۸ و ۳۹ سوره نساء به آن اشاره و توجه داده شده است. انسان‌های کافر به خدا با ریاورزی و منت‌گذاری، کارهای نیک و صالح خویش را تباه می‌سازند.
۳- کفر به قیامت: ایمان نداشتن به قیامت و وعده‌های الهی، منشأ منت‌گذاری و ریاکاری در انفاق و صدقات و کارهای نیک و خیر است. (بقره، آیه ۲۶۴)
۴- فخرفروشی: انسانی منت‌ می‌گذارد که بخواهد فخر بفروشد و تفاخر بورزد؛ زیرا اگر تفاخری نداشته باشد نیازی به ریاکاری و منت‌گذاری نیست.
۵- تحقیر:‌ گاه انسان در هنگام عمل به قصد تحقیر کار خیری انجام می‌دهد و بر شخص منت می‌گذارد و گاه پس از مدتی این حقارت را نشان می‌دهد و به قصد تحقیر، یادآور کار خیری می‌شود که در حق او انجام داده است. (شعراء،‌آیه ۱۸)
۶٫ غرور و تکبر: کسی که منت می‌گذارد می‌کوشد تا این‌گونه غرور و تکبر خویش را به نمایش گذارد.
۷٫ زیاد شماری: برخی از افراد منت می‌گذارند، زیرا کار نیک خویش را زیاد می‌شمارند. اگر انسان بداند که هر کاری هر چند زیاد باشد در برابر نعمت‌های الهی هیچ است، هرگز کارش را زیاد نمی‌شمرد تا منت‌گذار کسی باشد.
امام صادق(ع) می‌فرمایند: کار خیر و خدمت به ضعفا با سه چیز تکمیل می شود: اول اینکه از طرف انجام‌دهنده، کوچک و ناچیز به حساب آید. دوم اینکه مخفی و نهانی باشد. سوم اینکه در انجام آن سرعت و عجله به عمل آید. پس زمانی که آن را کوچک شمری پیش کسی که آن کار را برای او انجام می دهی آن را بزرگ شمرده‌ای، وقتی آن را مخفی و نهانی انجام دادی آن عمل نیک و انفاق را تمام و تکمیل کرده‌ای و زمانی که در انجام آن سرعت و شتاب کردی، آن را برگیرنده، گوارا نموده‌ای و اگر چنانچه آن کار خیر و انفاق را بدون این شرایط انجام دهی، در حقیقت آن را از بین برده و نابود ساخته‌ای. خداوند در قرآن می‌فرماید: و لا تمنن تستکثر: به هنگام انفاق، منت‌ مگذار و آن را بزرگ مشمار. (مدثر، آیه ۶) از امام باقر(ع) در رابطه با این آیه نقل شده است که فرمود: لا تعطی العطیهً تلتمس اکثر منها:‌چیزی نبخش که از گیرنده بیشتر از آنچه بخشیده‌ای، طلب کنی. (بحارالانوار، ج، ۹۶، ص ۱۴۴)

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت