اي بنده خدا! آيا از مرگ ميترسي؟ | ... | |
سیره و سبک زندگی امام جواد (ع) اگر چرک و کثافات تو را فرا گرفته و موجب ناراحتي شود و جراحات و زخمهاي پوستي در بدن به وجود آيد و بداني که شستشوي در حمام، همه ناراحتيها وامراض را از بين ميبرد، آيا دوست داري وارد حمام شده و . . عيادت امام جواد عليه السلام ، وقتي خبر بيماري کسي را ميشنيد، به عيادتش ميشتافت و از او دلجويي ميکرد. روزي امام جواد عليهالسلام به عيادت يکي از ياران خود رفت. وقتي در بالين او نشست، متوجه شد بيمار گريه ميکند. حضرت فرمود: «اي بنده خدا! آيا از مرگ ميترسي؟ اگر چرک و کثافات تو را فرا گرفته و موجب ناراحتي شود و جراحات و زخمهاي پوستي در بدن به وجود آيد و بداني که شستشوي در حمام، همه ناراحتيها وامراض را از بين ميبرد، آيا دوست داري وارد حمام شده و بدنت را بشويي و از زخمها و آلودگيها پاک شوي؟» بيمار مقداري آرام شد و رو به امام کرد و گفت: البته که دوست دارم. امام فرمودند: «مرگ براي مؤمن همانند حمامي است که انسان را از تمام رنجها و سختيها رهانيده و به سوي شادکامي ميبرد». بيمار از کلام امام آرام گرفت و عافيت و نشاط پيدا کرده، نگرانياش از بين رفت. پرهيز از تجمل غذاي امام جواد عليهالسلام همانند جد بزرگوارش اميرمؤمنان عليهالسلام خيلي ساده و به دور از تشريفات بود. ايشان همانند تنگدستان جامعه غذا ميخورد و با ديگران هم غذا ميشد. امام جواد عليهالسلام از اين که در کاخهاي عباسيان به آسودگي و در رفاه زندگي کند و امور ديني شيعيان را به فراموشي بسپارد، راضي نبود و اگر شرايطي براي ترک اقامت در بغداد فراهم ميشد، آن شهر را ترک ميکرد. يکي از ياران امام ميگويد: در بغداد بر امام جواد عليهالسلام وارد شدم و زندگي او را مشاهده نمودم. با خود گفتم: حال که امام به اين زندگي مرفه رسيده، هرگز به مدينه باز نميگردد. امام لحظهاي سر به زير افکند و آنگاه سر برداشت. ديدم رنگ چهره امام از اندوه زرد شده است. حضرت رو به من کرد و فرمود: اي حسين! نان جوين و نمک نيمکوب در حرم رسول خدا صلياللهعليهوآله بهتر از اينهاست. به همين دليل امام در بغداد نماند و به همراه همسرش ام الفضل به مدينه بازگشت و تا سال 220 در مدينه بود.
[چهارشنبه 1395-06-10] [ 11:31:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |