ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  چیستی منت ...

همان‌طوری که بیان شد، یکی از عوامل احباط عمل وبی‌ارزشی اعمال صالح، منت‌گذاری است؛ زیرا در شرایط عمل مقبول بیان شد که شخص باید محسن و متقی باشد و این دو صفت باید ملکه و یا بالاتر، مقوم ذات و هویت شخصیتی فاعل و عامل نیکی و خیر باشد. پس باید گفت که ریاورز و منت‌گذار، فاقد ملکه احسان و تقوا هستند؛ زیرا اگر این گونه باشند نه تنها همراه عمل صالح، ریا نمی‌ورزند و منتی نمی‌گذارند، بلکه پس از پایان عمل خیر، و بعدها نیز منتی نمی‌گذارند.
البته در روایات آمده است که ریا تنها در هنگام عمل صالح تحقق می‌یابد؛ یعنی پس از پایان عمل، ریا کردن معنایی ندارد؛ یعنی شخصی که انفاق می‌کند یا روزه می‌گیرد و نماز می‌گذارد، ممکن است در هنگام عمل خودنمایی کرده و ریا ورزد، ولی پس از عمل صالح، دیگر ریاورزی معنا و مفهومی ندارد
اما منت‌گذاری می‌تواند هم هنگام عمل صالح پدید آید و هم پس از پایان عمل و حتی پس از سالیان سال از گذشت آن عمل، منت‌گذاری انجام گیرد و شخص بگوید که چنین عملی در حق فلانی انجام داده است. پس می‌توان گفت که وضعیت منت‌گذاری بدتر از وضعیت ریاورزی است؛ زیرا هر آن ممکن است شخص با منت‌گذاری پس از سالیان سال، عمل نیک خویش را تباه سازد و آثار و برکات عمل نیک خویش را از میان ببرد.
امام صادق(ع) درباره احباط عمل صالح با منت‌گذاری فرموده است: المن یهدم الصنیعه؛ منت نهادن ارزش نیکیها را از بین می‌برد. (الکافی ج ۴ ص ۲۲)
رسول خدا(ص) نیز فرموده است: کسی که کار نیکی برای برادر دینی خویش انجام دهد سپس بر او منت گذارد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمود:‌خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم. (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۴۵۲)
اصطلاح منت‌گذاری، از واژه عربی «م‌ن‌ن» گرفته شده است. واژه «منّ» دارای معانی چندی است. از جمله معانی با بار مثبت و ارزشی می‌توان به احسان، فضل، هبه و بخشش، قوت‌بخشیدن و مانند آنها اشاره کرد. اما معانی با بار منفی و ضدارزشی یا حتی خنثای «منّ» شامل نقص، قطع، تضعیف، سنگینی و مانند آنها می‌شود.
اکثر لغت‌شناسان معنای «قطع‌کردن و بریدن» را به عنوان معنای اصلی «منّ» دانسته و گفته‌اند که معانی دیگر، ناظر به لوازم آن است و در حقیقت معنای مجازی کلمه است. برخی نیز گفته‌اند که همه معانی، به شکلی، متضمن قطع کردن و بریدن است و این عنصر به عنوان مولفه اصلی دیگر معانی این واژه باید مورد ملاحظه قرار گیرد. (فراهیدی، خلیل‌بن احمد؛ کتاب العین، ج ۸، ص ۳۷۴، ابن منظور، لسان‌العرب، ج ۱۳، ص ۴۱۵ و مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۱، ص ۱۸۲)

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
[شنبه 1395-03-08] [ 09:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  موانع قبولی اعمال ...

با توجه به آنچه در شرایط صحت و قبولی عمل گفته شد، دانسته می‌شود که فقدان اموری چون اخلاص، صالح بودن عمل، متقی و محسن نبودن فاعل عمل صالح، می‌تواند مهم‌ترین مانع در قبولی اعمال صالح باشد.
بر این اساس در آیات قرآن موانع قبولی اعمال مرتبط با این امور مطرح شده است که برخی از آنها عبارتند از:
۱- شرک: این که شخص در هنگام عمل صالح، دیگری غیر از خدا را نیز وارد کند. از نظر قرآن چنین عملی هر چند که صالح باشد، نه تنها مقبول نیست بلکه صحیح نیز نیست و فاقد صحت خواهد بود. (کهف، آیه۱۱۰)
۲- ریا: ریا به معنای آشکار کردن عمل در نزد مردم تا آن را ببینند و به او گمان خیر پیدا کنند. (المصباح، ج۱-۲، ص۲۴۷، «روی») خداوند در آیاتی از قرآن ریاورزی را عامل بطلان عمل صالح دانسته است. (بقره، آیات ۲۶۴ تا ۲۶۶) احباط عمل به معنای از بین رفتن طاعات و نتایج اعمال نیک انسان است؛ یعنی عمل صالح با همه ارزشمندی و تلاشی که از سوی عامل آن انجام می‌گیرد، هیچ آثار مثبت و سازنده‌ای نخواهد داشت و انسان را به سوی خداوند بالا نمی‌برد و موجبات تقرب را فراهم نمی‌آورد و فاعل و فعل بی‌ارزش می‌شود. خداوند به مومنان هشدار می‌دهد که هرگز کارهای نیک عبادی را با ریاورزی نیامیزند؛ زیرا موجب محرومیت از محبت الهی (نساء آیات ۳۶ و ۳۸)، محرومیت از هدایت خداوندی(بقره، آیه۲۶۴؛ نساء، آیات ۱۴۲ و ۱۴۳)، همدمی با شیطان (نساء، آیه۳۸) و حبط و بی‌ارزشی اعمال (بقره، آیات ۲۶۴ تا ۲۶۶) می‌شود. از این‌رو اعمال ریایی حرام دانسته شده است. (بقره، آیه ۲۶۴؛ نساء، آیات ۳۶ و ۳۸؛ انفال، آیه ۴۷؛ کهف، آیه ۱۱۰؛ ماعون، آیات ۱تا۶)
۳- اذیت و آزار: از آیه ۲۶۴ سوره بقره به دست می‌آید که کارهای نیک و صالح چون صدقات اگر همراه با اذیت و آزار باشد همانند انفاق ریایی، بی‌ارزش است و مقبول درگاه خداوند نبوده و موجب تقرب الی‌الله نمی‌شود.
۴- منت‌گذاری: خداوند در همین آیه ۲۶۴ سوره بقره با تشبیه انفاق همراه با منت، به انفاق همراه با ریای کافران، بر این نکته تأکید می‌کند که اصولاً همان طوری که انفاق کافران اصلا صحیح و مقبول نیست، انفاق همراه با منت نیز چنین است و هرگز صحیح و مقبول نخواهد بود. پس کسی که منت می‌گذارد گویی کافری است که عمل نیکی را انجام داده است. به سخن دیگر، منت‌گذار هر چند مسلمان و مومن است، ولی در این مسئله همانند کافر است و همان‌طوری که عمل نیک کافر به سبب فقدان حسن فاعلی و اخلاص و نیت پاک، باطل و بی‌ارزش است، عمل نیک مومن هم که با منت همراه است، باطل و بی ارزش است و گویی کافر، این عمل را انجام داده است نه مومن.

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:45:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شرایط قبولی اعمال صالح ...

خداوند در آیات قرآن شرایطی را برای پذیرش اعمال صالح بیان کرده است؛ زیرا بدون قبولی عمل صالح نمی‌توان امیدی نسبت به آثار و برکات عمل صالح داشت. اصولاً انسان هر کار نیکی را که انجام می‌دهد به هدف دست‌یابی به آثار مادی و معنوی آن است. این آثار زمانی تحقق می‌یابد که شرایط تأثیرگذاری عمل فراهم باشد. از مهم‌ترین شرایطی که قرآن برای هر عملی بیان کرده است عبارتند از:
۱- اخلاص: کلمه اخلاص از ریشه «خلص» به معنای پیراستن از آمیختگی و برگزیدن است. (لسان‌العرب، ذیل واژه خلص) و حقیقت آن در اصطلاح شرعی و قرآنی، بیزاری از غیر خدا است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلص)
البته امین‌الاسلام طبرسی، مفهوم قرآنی اخلاص را فراتر از این دانسته است. وی می‌نویسد: اخلاص سری است الهی که تنها در قلب بندگان محبوب الهی قرار می‌گیرد. (مجمع‌البیان، ج۱-۲، ص۴۰۹) پس اخلاص در هر کسی به معنای حقیقی و واقعی آن تحقق نمی‌یابد، بلکه یک امانت الهی ویژه بندگان محبوب خداوند است. هرچه محبت فزون‌تر شود، اخلاص نیز به همان میزان افزایش می‌یابد و به همین میزان آثار اخلاص نیز فزون‌تر می‌شود. از همین‌رو اخلاص ابرار و مقربان و سابقون، بالاتر و برتر از هر اخلاص دیگر و مورد ستایش خداوند است. (نگاه کنید: انسان، آیات ۵ تا ۹)
از نظر قرآن ارزش هر فردی بستگی به اعمال عبادی دارد که با اخلاص به جا می‌آورد. (انعام، آیه ۵۲؛ کهف، آیه۲۸) خداوند می‌فرماید کسب اخلاص در اعتقاد و عمل، مایه ارزشمندی انسان در نزد او خواهد شد. (بقره، آیه۱۱۲؛ آل‌عمران، آیات ۱۶۲ و ۱۶۳)
پس اگر عملی فاقد عنصر اخلاص باشد و عمل صالح با اموری دیگر چون شرک و ریا آمیخته شود، آن عمل فاقد ارزش خواهد بود و خداوند آن را نمی‌پذیرد. (کهف، آیه۱۰۰؛ بقره، آیه۱۱۲؛ اسراء، آیه۸۰).

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ریشه و خاستگاه صبر ...

صبر یک فضلیت اخلاقی و انسانی است؛ زیرا به طور طبیعی انسان در برابر کنش های تند و مصیبت ها و مشکلات ، عنان اختیار خود را از دست می دهد؛ اما کسی که به خداوند باور داشته باشد، حالت صبر در او ایجاد می شود. خداوند در آیات ۲۲ و ۲۳ سوره حدید می فرماید: مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛ هیچ مصیبتى نه در زمین و نه در نفسْهاى شما به شما نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابى است. این کار بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به سبب‏ آنچه به شما داده است شادمانى نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد.

پس هیچ اتفاقی در زندگی بشر نمی افتد مگر آن که در کتاب الهی و لوح محفوظ و ام الکتاب نوشته شده باشد و آن ها بر اساس حکمت و مصلحتی اتفاق می افتد. بنابراین، بی تابی و بی صبری بشر هیچ تاثیر در آن نخواهد داشت و تنها موجب اذیت و آزار خود شخص و بروز رفتارهای نادرست و نامتعارف خواهد بود.

انسانی که به خداوند حسن ظن دارد و می داند خداوند جز خیر آفریده ها و بندگانش را نمی خواهد، در برابر مشکلات و مصیبت ها بی تابی نمی کند؛ زیرا می داند که به حکمت و یا مصلحتی این اتفاقات رخ می دهد. چنین گمان نیک به خداوند است که صبر و تاب آوری را در انسان موجب می شود؛ چنان که امیرمومنان امام على علیه السلام در بیان خاستگاه و ریشه صبر فرموده است: اَصْلُ الصَّبْرِ حُسْنُ الْیَقینِ بِاللّهِ؛ ریشـه صــبر، ایمان نیکو و عقیده استوار به خداوند است.( غرر الحکم، ج ۲ ، ۳۱۸۴)

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
[جمعه 1395-03-07] [ 12:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  معنا و مفهوم حلم ...

حلم به معناى نگهدارى نفس و طبع از هیجان غضب است. حلم هم چنین در کاربردهای عربی و قرآنی به معناى عقل نیز آمده است. تفسیر آن به عقل، در حقیقت از این جهت است که مسبَّب عقل و از دستاوردهاى آن است.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۲۵۳، «حلم».) پس کسی که حلم می ورزد و نفس خود را نگه می دارد و اجازه نمی دهد تا هیجاناتی چون غضب او را از حالت طبیعی خارج سازد، در حقیقت خودش را تحت مدیریت عقل قرار داده و اجازه نداده تا عواطف و احساسات و هواهای نفسانی مهار نفس را در دست گیرد.

با نگاهی به معنای لغوی صبر و حلم می توان گفت که هر دو به یک معنا است؛ زیرا حبس و حفظ و نگه داری در هر دو مفهوم اصلی معنای لغوی را تشکیل می دهد. البته تفاوت هایی میان صبر و حلم دیده می شود؛ زیرا صبر همان حبس و نگه داری در سطح عادی و حلم در سطح بالاتر است. از همین روست که در ادبیات فارسی صبر را به تاب آوردن و حلم را به بردباری تعبیر کرده اند؛ زیرا بردبار کسی است که بار اضافی را نیز بر می دارد و آستانه تحمل او بیش از حالت عادی و طبیعی است. از همین روست که انسان حلیم را همان انسان عاقل دانسته اند که بسیار سخت و خشک رفتار می کند و عواطف و احساسات کم ترین تاثیر را بر او دارد.

بر اساس روایات، حلم سطح عالی و برتر صبر است؛ زیرا صبر همانند دیگر حالات نفسانی دارای مراتب و درجات شدت و ضعف است. خداوند در آیات قرآنی حضرت ابراهیم(ع) را که پس از آزمون های سخت به مقامات بلند دست یافته، به عنوان حلیم و بردبار می ستاید.(توبه، آیه ۱۱۴؛ هود، آیه ۷۵) این صفت برای پیامبران صالح که با مشکلات سخت تبلیغ مواجه بودند مطرح شده است.(هود، آیات ۷۵ و ۸۷؛ صافات، آیه ۱۰۱)

خداوند در آیات قرآنی خودش را به نام و صفت حلیم ستوده و نامیده است.( بقره ، آیات ۲۲۵ و ۲۳۵ و ۲۶۳ ؛ آل عمران، آیه ۱۵۵ ؛ نساء ، آیه ۱۲ ؛ مائده ، آیه ۱۰۱ ؛ توبه، آیه ۱۱۴ ؛ حج ، آیه ۵۹ ؛ اسراء ، آیه ۴۴ ؛ احزاب ، آیه ۵۱ ؛ فاطر ، آیه ۴۱ ؛ تغابن ، آیه ۱۷) به نظر می رسد که این صفت و اسم در خداوند به معناى مهلت دادن و شتاب نکردن بر عقوبت نسبت به گناه است.( روح الارواح فى شرح اسماء الملک الفتّاح، ص ۲۸۰؛ مجمع البیان، ج ۱ ـ ۲، ص ۵۶۹)

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  معنا و مفهوم صبر ...

صبر در لغت به معنای تاب آوردن است که در برابر جزع به معنای بی تابی به کار می رود.( ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر») در کاربردهای عربی صبر در سه معنای اصلی به کار رفته است: ۱٫ حبس و نگهدارى. ۲٫ قسمت بالاى یک چیز. ۳٫ نوعى از سنگ سخت.( معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر»)

صبر به معنای حالت نفسانی که در علم اخلاق به کار می رود، همان حبس و نگهداری است به طوری که وقتی شخص به صابر نگاه می کند در می یابد که از عقل خویش که قسمت بالای انسان است استفاده کرده نه از قلب و احساسات که در میانه است یا اعضا و جوارح که پایین ترین قسمت بدن است. صابر از نظر ناظر بیرونی آدمی بی قلب و عاطفه است و مانند سنگ خارا و سنگدل و سخت دل محسوب می شود. پس می توان گفت که سه معنای اصلی صبر را در حالت نفسانی انسان می توان ردگیری و شناسایی کرد. به این معنا که اگر به هر سه معنای صبر توجه کنیم می توانیم آن حالت نفسانی انسان را به عنوان صبر قلمداد کنیم؛ چه به معنای حبس و خودداری خشم و غضب و جزع باشد و چه به معنای قسمت بالای یک چیز یا سنگ خارا و نوعی سنگ سخت باشد.

در فرهنگ قرآن صبر عبارت از امساک در تنگناها و خویشتن دارى به مقتضاى عقل و شرع یا حبس نفس از چیزى است که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۴۷۴، «صبر») البته همین معنا در مفهوم اصطلاحی صبر در کتب اخلاقی اسلامی مد نظر است.

امام على علیه السلام درباره مفهوم صبر فرموده است: اَلصَّبْرُ اَنْ یَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما یَنُوبُهُ، وَ یـَکْظِمُ ما یَغْضِبـُهُ ؛ صبر آن است که انسان مصیبتى را که به او مى رسد تحمّل کند و خشم خود را فرو برد. (غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج ۲ ، ۱۸۷۴)

بنابراین، صبر حالت خویشتن داری و نگه داری نفس از رفتارهای هیجانی و احساسی در هنگام بروز حوادث و مشکلات و مصیبت ها است. پس صابر در برابر فشار تاب می آورد و بی تابی و جزع نمی کند و رفتاری متعادل و متعارف خواهد داشت؛ هر چند که در وهله نخست به سبب ضربه و صدمه ابتدایی مبهوت و متاثر می شود ولی به سرعت مدیریت نفس خود را به دست می گیرد و اجازه نمی دهد تا کنش های بیرونی واکنش های او را مدیریت و جهت دهد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, احکام
[پنجشنبه 1395-03-06] [ 12:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت