ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  آثار و کارکردهای گذشت ...

در آیات و روایات برای عفو و گذشت کارکردها، آثار و برکاتی بیان شده که به برخی از آنها در اینجا اشاره می‌شود.
۱- مقام صابران: کسی که از حق و حقوق خود می‌گذرد و از گناه و خطا و بدهکاری و اشتباهات دیگران چشم می‌پوشد، به مقام صابران می‌رسد و از مواهب و آثار آن بهره‌مند می‌شود. (نحل، آیه۱۲۶)
۲- مقام محسنان: اهل عفو و گذشت، به مقام نیکوکاران و محسنان دست یافته و از آثار این مقام در دنیا و آخرت بهره‌مند خواهد شد. (آل‌عمران، آیه۱۳۴؛ مائده، آیه ۱۳؛ نساء، آیه ۱۲۸).
۳٫  تخفیف احکام: عفو الهی نسبت به مردم موجب کاهش شدت احکام و آسانی در آن شده است. به این معنا که اگر خداوند نسبت به مردم گذشت و عفو نداشت احکامی که بر آنان تکلیف می‌شد بسیار سخت‌تر و شدیدتر بود؛‌ ولی خداوند نسبت به آدمی از نام عفو ظهور کرد و همین امر موجب شد تا احکام تخفیف یابد. (بقره، آیه ۱۸۷؛ نساء، آیات ۴۳ و ۹۷ تا ۹۹) خداوند در آیه ۱۰۱ سوره مائده در تعلیل بیان نکردن و مکلف نساختن مردم به پاره‌ای از احکام،‌ تشریح می‌کند که این  امر پرتوی از عفو خداوند متعال نسبت به انسان‌ها بوده است.
۴٫ مقام متقین: یکی از آثار عفو و گذشت و نادیده گرفتن و رها کردن حق و حقوق خود و احسان به دیگری، ورود به جرگه پرهیزگاران است‌(آل عمران، آیات ۱۳۳ و ۱۳۴؛ نساء آیه ۱۲۸؛‌ بقره، آیه ۲۳۷) زیرا چنین رفتاری از هر کسی به معنای مراقبت نسبت به کارهایی است که باید انجام دهد و کارهایی که باید ترک کند. این گونه است که همواره مراقب است تا اعمالی را انجام دهد که مورد رضایت خداوند است. اصولا هدف اصلی عبادت که هدف و فلسفه آفرینش انسان و جن است (ذاریات، آیه ۵۶) رسیدن به مقام متقیان است. (بقره، آیه ۲۱) خداوند در آیه ۲۳۷ سوره بقره بیان می‌کند چشم‌پوشی از حقوق خویش، راهی نزدیک‌تر به تقوا و کسب آن است. پس انسان اگر بخواهد میانبر برود و به آسانی به آخرین هدف و غایت عبادت یعنی تقوا و مقام متقین برسد باید از راه عفو و گذشت بهره گیرد.
۵٫ کفاره گناه: اگر انسان بخواهد کفاره گناهان خود را بدهد و گناهان وی پوشیده و نادیده گرفته شود، باید خود اهل عفو و گذشت باشد. اگر انسان در شرایط سختی چون قصاص از حق خویش بگذرد و از جان قاتل در گذرد، چنین عفو و گذشتی ارزشمندتر است و کفاره گناهان خود عفو‌‌کننده می‌شود. (مائده، آیه ۴۵) البته این برداشت از جمله «فمن تصدق به» است که به معنای کسی است که قصاص را عفو کند. (انوار التنزیل، بیضاوی، ج ۱، ص ۴۳۲) پس عفو از قصاص را به سبب گناهان دیگرش مواخذه نمی‌کند و از وی درمی‌گذرد؛ این بر اساس همان قاعده «ارحم ترحم؛ رحم کن تا رحم شوی» است.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, احکام
[دوشنبه 1395-03-10] [ 12:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار صبر و برکات آن ...

در آیات و روایات آثار و برکاتی برای صبر و تاب آوری در برابر مشکلات و مصیبت ها آمده است که به برخی از آن ها اشاره می شود:

بهشت: از مهم ترین آثار صبر در زندگی فلاح و رستگاری و رسیدن به بهشت است. امام باقر علیه السلام فرمود: اَلْجَنَّهُ مَحْفُوفَهٌ بِالْمَکارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَکارِهِ فِى الدُّنْیا دَخَلَ الْجَنَّهَ، وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَهٌ بِاللَّذّاتِ وَ الشَّهواتِ، فَمَنْ اَعْطى نَفْسَهُ لَذَّتَها وَ شَهْوَتَها دَخَلَ النّـارَ؛ بهشت آمیخته به سختیها و صبر و بُردبارى است، پس هر کس در دنیا بر سختى ها شکیبا و صبور باشد، وارد بهشت مى شود، و جهنّم آمیخته به شهوات و خوشگذرانیهاست. پس هر کس خواسته ها و شهوات نفس خود را تأمین کند، وارد آتش مى شود. (اصول کافى، ج ۲، ص ۷۳، ح ۷، مکتبه الاسلامیه، تهران ۱۳۸۸ هجری)مقدّمه رستگارى و بهشت : امام على علیه السلام فرمود: اِنَّکَ لَنْ تُدْرِکَ ما تُحِبُّ مِنْ رَبِّکَ اِلاّ بِالصَّبْرِ عَمّا تَشْتَهى؛ تو به آنچه که دوست دارى از پروردگارت بتو برسد (بهشت) دست نمى یابى، مگر اینکه در مقابل خواسته هاى نفسانى مقاومت کنى (غرر الحکم، ج ۳، ۳۷۹۴)پیروزى: از دیگر آثار صبر می بایست به پیروزی در کارها و موفقیت در امور اشاره کرد. امام على علیه السلام فرمود: اَلصَّبْرُ کَفِیلٌ بِالظَّفَرِ؛ صبر ضامن پیروزى است.( غرر الحکم، ج ۱، ۷۶۰) از همین گفته شده است: صبر وظفر هردو دوستان قدیمندبر اثر صبر نوبت ظفر آید. امام على علیه السلام هم چنین فرمود: مَنْ رَکِبَ مَرْکَبَ الصَّبْرِ اِهْتَدى اِلى مِضْمارِ النَّصْرِ؛ کسى که بر مرکب صبر و بردبارى سوار شُد به میدان پیروزى خواهد رسید. (بحارالانوار، ج ۷۸، ص۷۹) امام على علیه السلام فرمود: لایَعْدِمُ الصَّـبُورُ الظَّـفَرَ وَ اِنْ طـالَ بـِهِ الزَّمـانُ؛ انسان صبور و شکیبا پیروزى را از دست نمى دهد، اگر چه زمان آن طولانى شود. (میزان الحکمه ج ۵، ۱۰۰۷۰)رهایی از فقر: امام على علیه السلام فرمود: اَلصَّبْرُ جُنَّهٌ مِنَ الْفاقَهِ؛ صــبر و بردبـارى سپرى در برابر فقر است.گنج بهشتى: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اَلصَّبْرُ کَنْزٌ مِنْ کُنُوزِ الْجَّنَّهِ؛ صـبر و شـکیبـائى گنجى از گنجهاى بهشت است. (بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۳۷)بهترین عبادت: امام على علیه السلام فرمود: اَفْضَلُ الْعِبـادَهِ الصَّـبْرُ وَالصَّمْتُ وَاِنْتِظارُ الْفَرَجِ؛ برترین پرستش خدا صبر و شکیبائى، سکوت وانتظارفرج است. (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۹۶)بهره مندی از بهترین ثواب ها : امام على علیه السلام فرمود: ثَوابُ الصَّبْرِ اَعْلَى الثَّوابِ؛ پاداش صبر، بالاترین پاداشها است. (غرر الحکم، ج ۳، ۴۶۹۴)بهره مندی از منازال ابرار : امام على علیه السلام فرمود: اِنْ صَبَرْتَ اَدْرَکْتَ بِصَبْرِکَ مَنازِلَ الاَبْرارِ وَ اِنْ جَزَعْتَ اَوْرَدَکَ جَزَعُکَ عَذابَ النّارِ؛ اگر صبر کنى به مقام و منزلت نیکان مى رسى، و اگر بى تابى کنى، آن تو را به آتش وارد مى کند.(غرر الحکم، ج ۳، ۳۷۱۳ )خیررسانی : صبر هماره خیر را با خود به دنبال دارد. امام صادق علیه السلام فرموده است: اَلصَّبْرُ یُعَقِّبُ خَیْراً، فَاصْبِرُوا تَظْفُرُوا؛ عاقبت صبر وشکیبائى خیراست، بنابراین صبرکنید، تا پیروز شوید. (بحارالانوار، ج ۷۱، ص۹۶)خشنودی خدا و اجر الهی: امام باقر(ع) می فرماید: مَنْ صَبَرَ وَ اسْتـَرْجَعَ وَ حـَمِدَ اللّهَ عِنْدَ الْمُصیـبَهِ فَقَدْ رَضِىَ بِما صَنَعَ اللّهُ، وَ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللّهِ وَ مَنْ لَمْ یَفْعَلْ ذلِکَ جَرى عَلَیْهِ الْقَضآءُ وَ هُوَ ذَمیمٌ وَ اَحْبَطَ اللّهُ اَجْـرَهُ؛ کسى که صبر کند، و کلمه استرجاع، یعنى ( اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ ) بگوید و هنگام گرفتارى خدا را ستایش کند، پس او از کار خدا خشنود است و اجرش با خداست و کسى که این چنین نکند، سرنوشت او تغییر نمى کند و مذمّت مى شود و پاداش او هم از بین مى رود.( بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۹۶)مایه عزّت: ابوحمزه ثابت بن دینار ثُمالى از امام باقر علیه السلام نقل مى کند که فرمود: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: مَنْ صَبَرَ عَلى مُصیبَهٍ زادَهُ اللّهُ عز و جلعِزّاً عَلى عِزِّهِ وَ اَدْخَلَهُ جَنَّتَهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ؛ کسى که در مقابل مصیبت شکیبائى ورزد، خداوند عز و جلبر عزّت او مى افزاید و او را با حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خاندانش وارد بهشت مى کند.( بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۲۸)مقام مجاهدان: جهاد اقسامی دارد که شامل جهاد علمی و جهاد نظامی و جهاد مالی و جهاد نفس است. بی گمان صبر در حوزه جهاد اکبر نفس قرار می گیرد و شخص از آثار آن بهره مند خواهد شد. امام على علیه السلام فرمود: مَنْ صَبَرَ عَلى طاعَهِ اللّهِ وَ عَنْ مَعاصیهِ فَهُوَ الْمُجاهِدُ الصَّبُورُ ؛ کسى که در اطاعت خدا و کناره گیرى از گناهان صبر و شکیبائى داشته باشد، او مجاهد بسیار صبورى است. (غرر الحکم، ج ۵، ۹۱۹۰)بهره مندی از نعمت های اخروی : امام على علیه السلام فرمود: لایُنْعَمُ بِنَعیمِ الاخِرَهِ اِلاَّ مَنْ صَبَرَ عَلى بَلاءِ الدُّنْیا؛ تنها کسى به نعمت هاى آخرت مى رسد، که در مقابل گرفتاریهاى دنیا صبر و شکیبائى داشته باشد. (غرر الحکم، ج ۶، ۱۰۷۵۲)شیرینی صبر : امام على علیه السلام فرمود: حَلاوَهُ الظَّفَرِ تَمْحُو مِرارَهَ الصَّبْرِ؛ شیرینى پیروزى، تلخى صبر را محو مى کند. (غرر الحکم، ج ۳، ۴۸۸۲)بهشت بی حساب: از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد: هَلْ رَجُلٌ یَدْخُلُ الْجَنَّهَ بِغَیْرِ حِسابٍ؟ قـالَ: نَعَمْ کُلُّ رَحـیمٍ صَبُورٌ؛ آیا کسى بدون حساب وارد بهشت مى شود؟ پیامبر صلی الله علیه و آلهفرمود: آرى هر انسان مهربان و شکیبا بدون حساب وارد بهشت مى شـود. (بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۳۹)تبدیل سختی به آسانی : ابوبصیر می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: اِنَّ الْحُـرَّ حُرٌّ عَلى جَمیِع اَحْوالِهِ اِنْ نابَتْهُ نائِبَهٌ صَبَرَ لَها، وَ اِنْ تَدارَکَتْ عَلَیْهِ الْمَصائِبُ لَمْ تَکْسُرْهُ وَ اِنْ اُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اسْتُبْدِلَ بِالْیُسْرِ عُسْراً؛ انسان آزاده همیشه آزاده است، اگر حادثه اى براى او پیش آید، صبر و شکیبایى دارد، و اگر مصیبتها بر او فرو ریزد، او را نمى شکند اگر چه اسیر و مغلوب شود و آسایش او به سختى تبدیل شود.( بحارالانوار ، ج ۷۱، ص۶۹)

موضوعات: اجتماعی
[یکشنبه 1395-03-09] [ 12:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نشانه ‏هاى صبور ...

برای هر چیزی نشانه ای است. اگر بخواهیم نشانه های صبر را در خود و دیگران به دست آوریم می توانیم به نشانه هایی اشاره کنیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود. آن حضرت (ص) می فرماید: عَلامَهُ الصّابِرِ فِى ثَلاثٍ: اَوَّلُها، اَنْ لایَکْسِلَ، وَالثَّانِیَهُ، اَنْ لایَضْجُرَ، وَالثّالِثَهُ، اَنْ لایَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ عز و جل لاِنَّهُ اِذا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ وَ اِذا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْرَ، وَاِذا شَکا مِنْ رَبِّهِ عز و جل فَقَدْ عَصاهُ؛ نشانه انسان صبور در سه چیز است:  ۱ ـ این که کسل نمى شود؛ ۲ ـ دل تنگ نمى شود؛ ۳ ـ از پروردگارش شکایت نمى کند؛ چرا که وقتى کسل شود، حق را ضایع و تباه خواهد کرد، و هنگامى که دلتنگ شد، سپاسگزارى نمى کند و وقتى که از پروردگارش شکایت کند، گناه خواهد کرد. (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۸۶)

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:29:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عفو در اخلاق و احکام اسلامی ...

 مفهوم عفو
عفو واژه عربی و به معنای زمین رها و مغفولی است که هیچ گامی بر آن نهاده نشده و هیچ آثاری در آن نیست. همچنین به معنای آب بیش از نیازی است که بدون سختی و زحمت به دست می‌آید. این واژه سپس به معنای رها کردن حق و حقوق و نیز گذشت و بخشش از خطا و گناه دیگری به کار رفته است.
عفو یکی از اسمای حسنای الهی به معنای محو آثار گناه و بخشش بسیار است. خداوند در قرآن فرموده است: ان الله لعفو غفور؛ به راستی که خداوند بخششگر و آمرزنده است. (نساء، آیه۹۹)
عفو در اصطلاح قرآنی، به معنای ۱- گذشت از گناه و خودداری از مجازات بر آن؛ ۲- باقیمانده مال از نفقه و خرجی که بخشیدن آن سبب تنگدستی صاحبش نگردد، آمده است. (لسان‌العرب، ج۹، ص۲۹۴ و ۲۹۶، «عفا»)
این مفهوم پیش گفته، در آموزه‌های قرآنی و روایی با واژگان دیگری چون صفح به معنای گذشت ورق زدن صفحه و گشودن صفحه ای دیگر پاک و نانوشته از خطا و گناه (حجر، آیه۸۵) و جملاتی که این مفهوم را می‌رساند مانند آیه ۱۲۶ سوره نحل و آیه ۹۶ سوره مؤمنون و آیه ۳۴ سوره فصلت مطرح شده است.
عفو در اخلاق و احکام اسلامی
یکی از فضایل اخلاقی، عفو و گذشت انسان از حقوق خود است؛ زیرا عفو از مصادیق احسان است و در اخلاق بر احسان به دیگری تأکید بسیار شده و آموزه‌های قرآنی و روایی بر این خصوصیت و فضیلت تشویق و ترغیب کرده است.
به عنوان نمونه، خداوند در آیاتی از جمله آیه ۳۴ سوره فصلت، برتری عفو و گذشت، نسبت به مقابله با بدیها و برخورد کریمانه و اغماض از آزار و اذیت دیگران را مورد تأکید قرار می‌دهد. حتی در آیه ۶۰ سوره حج به مسلمانان مورد ستم واقع شده از سوی مشرکان، در مورد عفو و گذشت از آنها توصیه می‌کند تا برتری عفو را نسبت به مجازات و عقوبت مورد تأکید قرار دهد. به سخن دیگر، اگر انسان بخواهد دیگران را به اسلام دعوت کند باید مشکلات و مصیبت‌هایی را که از سوی دیگران می‌رسد تحمل کند و با صبر و حلم و شکیبایی و بردباری اجازه دهد تا دیگران با روحیه احسانی و اخلاق کریمانه آشنا شوند.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 12:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برتری صبر شیعیان ...

انسانی که می داند می تواند صبر کند. البته چنان که گفته شد کسی که حسن ظن و گمان نیک و یقین به حکمت و مصلحت الهی در زندگی داشته باشد او نیز صبر می کند. صبر چنین افرادی به سبب کلیت حسن ظن به خدا است. البته هر چه فشار بیش تر باشد صبر سخت تر خواهد بود. کسی که بداند تحت شدائد به مقامات می رسد و میوه و ثمره شیرین خواهد برد بر مصیبت و سختی راحت تر صبر می کند.

بر همین اساس گفته شده که صبر شیعیان خیلی ارزشمند است؛ زیرا بر بسیاری از مصیبت های سنگین صبر می کنند با آن که علمی به جزئیات و آثار و برکات آن ندارند. امام صادق علیه السلام درباره ارزشمندی صبر شیعیان به سبب جهالت نسبت به حکمت ها و مصالح آن فرموده است: نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شیعَتُنا اَصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ، کَیْفَ صارَ شیعَتُکُمْ اَصْبَرُ مِنْکُمْ؟ قالَ: لاِنّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ شیعَتُنا یَصْبِرُونَ عَلى مالایَعْلَمُونَ ؛ ما خاندان، صبور و شکیبائیم و شیعیان ما، از ما هم شکیباترند. گفتم: جانم به فدایت، چگونه شیعیان شما از شما شکیباترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چیزى است که مى دانیم. امّا شیعیان ما صبر و شکیبائى مى ورزند بر چیزى که نمى دانند. (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۸۰)

موضوعات: اجتماعی
[شنبه 1395-03-08] [ 12:28:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ویژگی های صبر و صابران ...

صبر از ارزش و اهمیت و جایگاه ارزشمندی در زندگی انسان برخوردار است؛ کسی که صبر دارد زندگی را با آسایش و آرامش بیش تر می پیماید و کم تر آسیب می بیند و بیش تر از زندگی بهره می برد.

از همین روست که امام على علیه السلام درباره جایگاه ارزشمند صبر در زندگی بشر فرموده است: اَلصَّبْرُ فِى الاُمُورِ بِمَنْزِلَهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَاِذا فارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ فَاِذا فارَقَ الصَّبْرُ الاُمُورَ فَسَدَتِ الاُمُورُ؛ صبر در کارها همانند سر در بدن است، همانطور که وقتى سر از بدن جدا شود، بدن فاسد مى شود، هنـگامى هـم که صبر از کارها جـدا شود کـارها تبـاه مى شـود. (بحارالانوار، نشر کتابفروشى اسلامیه، ج ۷۱، ص ۷۳)

پس صبر را باید در زندگی رییس و امیر قرار داد و هر چیز را تحت حکومت و حاکمیت آن قرار داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عَلَیْکَ بِالْعِلْمِ فَاِنَّ الْعِلْمَ خَلیلُ الْمُؤْمِنِ، وَالْحِلْمَ وَزیرُهُ، وَالْعَـقْلَ دَلیلُهُ، وَالْعَـمَلَ قَیِّمُهُ، وَالرِّفْـقَ اَبُـوهُ، وَاللِّـینَ اَخُـوهُ، وَالصَّبْرَ اَمیرُ جُنُودِهِ؛ بر توباد علم، که علم دوست مؤمن است، وبردبارى وزیر مؤمن است، وخرد راهنماى اوست، وعمل سرپرست او، ومدارا کردن پدر او، وملایمت برادر او، وصبر امیر سپاهیان اوست. (نهج الفصاحه، نشر سازمان انتشارات جاویدان، حدیث ۱۹۶۱)

وقتی صبر حاکم بر نفس انسانی باشد و حالت صبر در انسان ملکه و مقام شود، دیگر چیزی از بیرون نمی تواند بر او مسلط و چیره شود و او را برده و بنده خود سازد. از همین روست که صبر را دشمن سختیهای دانسته اند. امام على علیه السلام فرمود: اَقوى عَدُوِّ الشَّدآئِدِ الصَّبْرُ؛ قویترین دشمن سختیها صبر و تاب آوری در برابر آنهاست. (غرر الحکم، ج ۲، ۲۹۰۸)

صبر عمل نیک است اما برای برخی نیکوترین اعمال است. در روایت است که صبر بهترین و نیکوترین عمل برای فقیران است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اَلصـَّبْرُ حَـسَن وَلکِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ؛ صبر نیکوست ولى در فقراء نیکوتر است. (نهج الفصاحه، ۲۰۰۶)

صـبر هم چنین محبوبترین جرعه ای است که انسان می نوشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ما مِنْ جُرْعَهٍ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ مِنْ جُرْعَهِ غَیْظٍ کَظَمَها رَجُلٌ، اَوْ جُرْعَهِ صَبْرٍ عَلى مُصیبَهٍ؛ هیچ جرعه اى از جُرعه خشمى که مردى فرو برد، یا جرعه صبرى که بر مصیبتى نوشیده شود، پیش خدا محبوبتر نیست. (نهج الفصاحه، ۲۵۶۴)

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اقسام صبر ...

صبر حالت نفسانی و رفتاری است که انسان در هنگام شدائد و مشکلات و مصیبت‌ها و سختی‌ها در پیش می‌گیرد. براساس روایات معتبر صبر در سه جا خودش را نشان می‌دهد: اَلصَّبرُ ثَلاثَهٌ: صَبرٌ عِندَ المُصیبَهِ، وَ صَبرٌ عَلَى الطّاعَهِ وَصَبرٌ عَنِ المَعصیَهِ؛(الکافی ج۲، ص۹۱)

الصبر «عِنْدَ الْمُصِیبَهِ»: یعنی وقتی مصیبت و بلایی بر انسان وارد شد صبر پیشه می‌کند و جزع و فزع ندارد؛ پس با استرجاع خودش را آرام می‌کند؛ خداوند می‌فرماید: وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ؛ و قطعاً شما را به چیزى از قبیلِ‏ ترس و گرسنگى و کاهش در اموال و جانها و محصولات مى‏آزمائیم و مژده ده شکیبایان و صابران را یعنی همان کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد، مى‏گویند: «ما از آنِ خدا هستیم و به سوى او باز مى‏گردیم.»(بقره، آیه ۱۵۶)الصبر «عَلَی الطَّاعَهِ»: یعنی تکالیف سخت و شدید را با استقامت و پایداری انجام می‌دهد و از زیر آن فرار نمی‌کند؛الصبر «عَنِ الْمَعْصِیَه»: یعنی وقتی با معصیت مواجه شد صبر می‌کند و خویشتنداری دارد. خداوند می‌فرماید: قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ؛ به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزه‏تر است، زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است.» (نور، آیه ۳۰)

از امام على علیه السلام نیز روایت است که فرمود: اَلصَّبْرُ، اِمّا صَبْرٌ عـَلَى الْمُصِیبـَهِ، أَوْ عـَلَى الطّـاعـَهِ، أَوْ عَنِ الْمَعْصِیَهِ وَهذَا الْقِسْمُ الثّالِثُ أَعْلى دَرَجَهً مِنَ الْقِسْمَینِ الاَوَّلَیْنِ؛ صبر یا بر مُصیبت است، یا بر اطاعت خدا، یا در مقابل معصیت است، که قسم سوّم از دو قسم قبلى با ارزش تر است. (میزان الحکمه، نشر دفتر تبلیغات اسلامى، ج ۵، ۱۰۱۰۱)

البته همه صبرها در یک مرتبه و میزان و ارزش نیست، بلکه برخی ارزشی تر است، چنان که امام على علیه السلام فرمود: اَلصَّبْرُ عَلى طاعَهِ اللّهِ اَهْوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلى عُقُوبَتِهِ؛ صبر بر طاعت خدا، از صبر بر عذاب او آسانتر است.(غرر الحکم، ج ۲، ۱۷۳۱ )

از امام زین العابدین علیه السلام نیز نقل شده که در وصیّت به فرزندش امام باقر علیه السلام فرمود: یا بُنَىَّ اِصْبِرْ عَلى الْحَقِّ وَ اِنْ کانَ مُرّاً؛ در راه حق، صبر و بردبارى داشته باش اگر چه تلخ باشد.( بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۷۷ )

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار منت‌گذاری ...

در آیات و روایات به آثار منت‌گذاری اشاره شده تا انسان با نگاهی به این آثار از این خصلت دست بشوید و به جای منت‌گذاری، با کم‌شماری عمل نیک خویش، نه تنها از ابطال و احباط عمل صالح رهایی یابد بلکه مورد توجه و عنایت خداوندی قرار گیرد. از جمله آثاری که برای منت‌گذاری بیان شده  عبارتند از:
۱٫ احباط عمل: اگر کسی هنگام عمل نیک نیت اخلاص داشته باشد و نیکوکاری را با اخلاص انجام دهد، ولی در حین عمل خیر یا بعد از آن منت‌گذاری کند، آن عملش تباه می‌شود و با احباط آن عمل، آثار آن نیز از میان خواهد  رفت. امام علی(ع)در وصیت خود به مالک اشتر هشدار داده  و نسبت به احباط عمل صالح و از میان رفتن آثار و برکات کار نیک می‌فرماید: مبادا به خاطر نیکی که انجام می‌دهی بر مردم منت نهی و نیز رسول خدا(ص) فرموده است: کسی که کار نیکی برای برادر دینی خود انجام دهد سپس بر او منت نهد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و  وزر و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمودند: خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم.
۲٫ دوری از رحمت الهی: پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: کسی که بر فقرا منت بگذارد، در دنیا و آخرت ملعون است و شخصی که بر پدر، برادر و برادران مسلمانش منت بگذارد از رحمت خداوند و ملائکه به دور می‌باشد، به آتش جهنم نزدیک است، دعایش مستجاب نمی‌شود، خواسته‌اش برآورده نمی‌گردد و خداوند در دنیا و آخرت به او نگاه نمی‌کند. (ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۹۴) همچنین اباذر از نبی مکرم اسلام(ص) نقل می‌کند که ایشان فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی منت‌گذار را مورد لطف و بخشش خود قرار نمی‌دهد.» (مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۷۰ و وسائل الشیعهًْ ج ۹، ص ۴۵۴) و «بابت کار نیکی که انجام داده از او تشکری به عمل نمی‌آورد.» (وسائل الشیعهً ج ۹،‌ ص ۴۵۳)
۳٫ آفت‌ کارهای نیک: پیامبر(ص) می‌فرماید: و افهً السخاء المن؛ آفت بخشش و کرم، منت است.» (بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۳۸۹) و نیز از امام علی(ع) است که فرمود: «المن یفسد الاحسان؛ منت احسان و نیکویی را فاسد می‌کند» (غررالحکم، ص ۱۳۸)
۴٫ محرومیت از نگاه الهی: حضرت محمد(ص) فرمودند: «ثلاثهً لا ینظر الله الیهم المنان بالفعل و عاق و الدیه و مدمن خمر؛ خداوند به سه دسته نگاه نمی‌کند: کسی که در برابر انجام کاری منت می‌گذارد، شخصی که مورد نفرین والدین خود قرار گرفته و شراب‌‌خوار.» (مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۳۳ و ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۱۹۴)
۵٫ محرومیت از صحبت الهی: اباذر از پیامبر  اکرم(ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: «خداوند در روز قیامت با سه گروه هم‌صحبت نمی‌شود؛ آنها را مورد لطف و بخشش خود قرار نمی‌دهد و گناهانشان را نمی‌بخشد و برایشان عذاب دردناکی می‌باشد. اباذر پرسید آنها چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) منت‌گذار را از جمله این افراد برشمردند.» (مستدرک‌الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۷۰)
۶.لعن الهی: در حدیثی پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «کسی که بر فقرا منت بگذارد در دنیا و آخرت ملعون است.» (ارشادالقلوب، ج ۱،‌ص ۱۹۴)
۷٫ محرومیت از بهشت: رسول گرامی اسلام فرمودند:  بهشت سرای سخاوتمندان و بخشندگان است و در آن، شخص بخیل و کسی که مورد نفرین والدین خود قرار گرفته و منت‌گذار به آنچه که بخشیده وارد نمی‌شود.» (مستدرک‌الوسائل، ج ۷، ص ۲۳۳) و در حدیثی دیگر بیان داشتند «خداوند عز و جل فرموده: بهشت را بر منت‌گذار، بخیل و سخن‌چین حرام کردم.» (وسائل‌الشیعهْ ج ۹،‌ص ۴۵۳)

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عوامل منت‌گذاری ...

چرا انسان منت‌گذاری می‌کند و موجبات ابطال یا احباط عمل را فراهم می‌آورد؛ چه چیزی سبب می‌شود تا انسانی هنگام عمل خیر و صالح، با منت‌گذاری، کار نیک خویش را فاسد و باطل سازد یا پس از انجام درست در همان محدوده زمانی یا سالها پس از آن، با منت‌گذاری آثار آن را بی‌تاثیر و بی‌ارزش نماید؟
خداوند در آیات قرآن به عوامل منت‌گذاری اشاره می‌کند که برخی از آنها عبارتند از:
۱- وسوسه‌های شیطانی: شیطان، موجب روی ‌آوری انسان، به اموری چون منت‌گذاری و ریاکاری در کارهای خیر می‌شود. اصولا ابلیس سوگند خورده تا انسان را گمراه کرده و از بهشت محروم سازد. بر این اساس همه تلاش ابلیس و شیطان پیرو او بر این است تا کارهای خیر او را ابطال و یا احباط کنند. (ناس، آیه ۵؛ حجر، آیه ۳۹؛ نساء، آیه ۳۸)
۲- کفر به خدا:‌ از دیگر عوامل منت‌گذاری در انسان‌ها، کفر به خدا است که در آیاتی از جمله آیه ۲۶۴ سوره بقره و ۳۸ و ۳۹ سوره نساء به آن اشاره و توجه داده شده است. انسان‌های کافر به خدا با ریاورزی و منت‌گذاری، کارهای نیک و صالح خویش را تباه می‌سازند.
۳- کفر به قیامت: ایمان نداشتن به قیامت و وعده‌های الهی، منشأ منت‌گذاری و ریاکاری در انفاق و صدقات و کارهای نیک و خیر است. (بقره، آیه ۲۶۴)
۴- فخرفروشی: انسانی منت‌ می‌گذارد که بخواهد فخر بفروشد و تفاخر بورزد؛ زیرا اگر تفاخری نداشته باشد نیازی به ریاکاری و منت‌گذاری نیست.
۵- تحقیر:‌ گاه انسان در هنگام عمل به قصد تحقیر کار خیری انجام می‌دهد و بر شخص منت می‌گذارد و گاه پس از مدتی این حقارت را نشان می‌دهد و به قصد تحقیر، یادآور کار خیری می‌شود که در حق او انجام داده است. (شعراء،‌آیه ۱۸)
۶٫ غرور و تکبر: کسی که منت می‌گذارد می‌کوشد تا این‌گونه غرور و تکبر خویش را به نمایش گذارد.
۷٫ زیاد شماری: برخی از افراد منت می‌گذارند، زیرا کار نیک خویش را زیاد می‌شمارند. اگر انسان بداند که هر کاری هر چند زیاد باشد در برابر نعمت‌های الهی هیچ است، هرگز کارش را زیاد نمی‌شمرد تا منت‌گذار کسی باشد.
امام صادق(ع) می‌فرمایند: کار خیر و خدمت به ضعفا با سه چیز تکمیل می شود: اول اینکه از طرف انجام‌دهنده، کوچک و ناچیز به حساب آید. دوم اینکه مخفی و نهانی باشد. سوم اینکه در انجام آن سرعت و عجله به عمل آید. پس زمانی که آن را کوچک شمری پیش کسی که آن کار را برای او انجام می دهی آن را بزرگ شمرده‌ای، وقتی آن را مخفی و نهانی انجام دادی آن عمل نیک و انفاق را تمام و تکمیل کرده‌ای و زمانی که در انجام آن سرعت و شتاب کردی، آن را برگیرنده، گوارا نموده‌ای و اگر چنانچه آن کار خیر و انفاق را بدون این شرایط انجام دهی، در حقیقت آن را از بین برده و نابود ساخته‌ای. خداوند در قرآن می‌فرماید: و لا تمنن تستکثر: به هنگام انفاق، منت‌ مگذار و آن را بزرگ مشمار. (مدثر، آیه ۶) از امام باقر(ع) در رابطه با این آیه نقل شده است که فرمود: لا تعطی العطیهً تلتمس اکثر منها:‌چیزی نبخش که از گیرنده بیشتر از آنچه بخشیده‌ای، طلب کنی. (بحارالانوار، ج، ۹۶، ص ۱۴۴)

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چیستی منت ...

همان‌طوری که بیان شد، یکی از عوامل احباط عمل وبی‌ارزشی اعمال صالح، منت‌گذاری است؛ زیرا در شرایط عمل مقبول بیان شد که شخص باید محسن و متقی باشد و این دو صفت باید ملکه و یا بالاتر، مقوم ذات و هویت شخصیتی فاعل و عامل نیکی و خیر باشد. پس باید گفت که ریاورز و منت‌گذار، فاقد ملکه احسان و تقوا هستند؛ زیرا اگر این گونه باشند نه تنها همراه عمل صالح، ریا نمی‌ورزند و منتی نمی‌گذارند، بلکه پس از پایان عمل خیر، و بعدها نیز منتی نمی‌گذارند.
البته در روایات آمده است که ریا تنها در هنگام عمل صالح تحقق می‌یابد؛ یعنی پس از پایان عمل، ریا کردن معنایی ندارد؛ یعنی شخصی که انفاق می‌کند یا روزه می‌گیرد و نماز می‌گذارد، ممکن است در هنگام عمل خودنمایی کرده و ریا ورزد، ولی پس از عمل صالح، دیگر ریاورزی معنا و مفهومی ندارد
اما منت‌گذاری می‌تواند هم هنگام عمل صالح پدید آید و هم پس از پایان عمل و حتی پس از سالیان سال از گذشت آن عمل، منت‌گذاری انجام گیرد و شخص بگوید که چنین عملی در حق فلانی انجام داده است. پس می‌توان گفت که وضعیت منت‌گذاری بدتر از وضعیت ریاورزی است؛ زیرا هر آن ممکن است شخص با منت‌گذاری پس از سالیان سال، عمل نیک خویش را تباه سازد و آثار و برکات عمل نیک خویش را از میان ببرد.
امام صادق(ع) درباره احباط عمل صالح با منت‌گذاری فرموده است: المن یهدم الصنیعه؛ منت نهادن ارزش نیکیها را از بین می‌برد. (الکافی ج ۴ ص ۲۲)
رسول خدا(ص) نیز فرموده است: کسی که کار نیکی برای برادر دینی خویش انجام دهد سپس بر او منت گذارد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمود:‌خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم. (وسائل الشیعه ج ۹ ص ۴۵۲)
اصطلاح منت‌گذاری، از واژه عربی «م‌ن‌ن» گرفته شده است. واژه «منّ» دارای معانی چندی است. از جمله معانی با بار مثبت و ارزشی می‌توان به احسان، فضل، هبه و بخشش، قوت‌بخشیدن و مانند آنها اشاره کرد. اما معانی با بار منفی و ضدارزشی یا حتی خنثای «منّ» شامل نقص، قطع، تضعیف، سنگینی و مانند آنها می‌شود.
اکثر لغت‌شناسان معنای «قطع‌کردن و بریدن» را به عنوان معنای اصلی «منّ» دانسته و گفته‌اند که معانی دیگر، ناظر به لوازم آن است و در حقیقت معنای مجازی کلمه است. برخی نیز گفته‌اند که همه معانی، به شکلی، متضمن قطع کردن و بریدن است و این عنصر به عنوان مولفه اصلی دیگر معانی این واژه باید مورد ملاحظه قرار گیرد. (فراهیدی، خلیل‌بن احمد؛ کتاب العین، ج ۸، ص ۳۷۴، ابن منظور، لسان‌العرب، ج ۱۳، ص ۴۱۵ و مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۱، ص ۱۸۲)

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  موانع قبولی اعمال ...

با توجه به آنچه در شرایط صحت و قبولی عمل گفته شد، دانسته می‌شود که فقدان اموری چون اخلاص، صالح بودن عمل، متقی و محسن نبودن فاعل عمل صالح، می‌تواند مهم‌ترین مانع در قبولی اعمال صالح باشد.
بر این اساس در آیات قرآن موانع قبولی اعمال مرتبط با این امور مطرح شده است که برخی از آنها عبارتند از:
۱- شرک: این که شخص در هنگام عمل صالح، دیگری غیر از خدا را نیز وارد کند. از نظر قرآن چنین عملی هر چند که صالح باشد، نه تنها مقبول نیست بلکه صحیح نیز نیست و فاقد صحت خواهد بود. (کهف، آیه۱۱۰)
۲- ریا: ریا به معنای آشکار کردن عمل در نزد مردم تا آن را ببینند و به او گمان خیر پیدا کنند. (المصباح، ج۱-۲، ص۲۴۷، «روی») خداوند در آیاتی از قرآن ریاورزی را عامل بطلان عمل صالح دانسته است. (بقره، آیات ۲۶۴ تا ۲۶۶) احباط عمل به معنای از بین رفتن طاعات و نتایج اعمال نیک انسان است؛ یعنی عمل صالح با همه ارزشمندی و تلاشی که از سوی عامل آن انجام می‌گیرد، هیچ آثار مثبت و سازنده‌ای نخواهد داشت و انسان را به سوی خداوند بالا نمی‌برد و موجبات تقرب را فراهم نمی‌آورد و فاعل و فعل بی‌ارزش می‌شود. خداوند به مومنان هشدار می‌دهد که هرگز کارهای نیک عبادی را با ریاورزی نیامیزند؛ زیرا موجب محرومیت از محبت الهی (نساء آیات ۳۶ و ۳۸)، محرومیت از هدایت خداوندی(بقره، آیه۲۶۴؛ نساء، آیات ۱۴۲ و ۱۴۳)، همدمی با شیطان (نساء، آیه۳۸) و حبط و بی‌ارزشی اعمال (بقره، آیات ۲۶۴ تا ۲۶۶) می‌شود. از این‌رو اعمال ریایی حرام دانسته شده است. (بقره، آیه ۲۶۴؛ نساء، آیات ۳۶ و ۳۸؛ انفال، آیه ۴۷؛ کهف، آیه ۱۱۰؛ ماعون، آیات ۱تا۶)
۳- اذیت و آزار: از آیه ۲۶۴ سوره بقره به دست می‌آید که کارهای نیک و صالح چون صدقات اگر همراه با اذیت و آزار باشد همانند انفاق ریایی، بی‌ارزش است و مقبول درگاه خداوند نبوده و موجب تقرب الی‌الله نمی‌شود.
۴- منت‌گذاری: خداوند در همین آیه ۲۶۴ سوره بقره با تشبیه انفاق همراه با منت، به انفاق همراه با ریای کافران، بر این نکته تأکید می‌کند که اصولاً همان طوری که انفاق کافران اصلا صحیح و مقبول نیست، انفاق همراه با منت نیز چنین است و هرگز صحیح و مقبول نخواهد بود. پس کسی که منت می‌گذارد گویی کافری است که عمل نیکی را انجام داده است. به سخن دیگر، منت‌گذار هر چند مسلمان و مومن است، ولی در این مسئله همانند کافر است و همان‌طوری که عمل نیک کافر به سبب فقدان حسن فاعلی و اخلاص و نیت پاک، باطل و بی‌ارزش است، عمل نیک مومن هم که با منت همراه است، باطل و بی ارزش است و گویی کافر، این عمل را انجام داده است نه مومن.

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:45:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شرایط قبولی اعمال صالح ...

خداوند در آیات قرآن شرایطی را برای پذیرش اعمال صالح بیان کرده است؛ زیرا بدون قبولی عمل صالح نمی‌توان امیدی نسبت به آثار و برکات عمل صالح داشت. اصولاً انسان هر کار نیکی را که انجام می‌دهد به هدف دست‌یابی به آثار مادی و معنوی آن است. این آثار زمانی تحقق می‌یابد که شرایط تأثیرگذاری عمل فراهم باشد. از مهم‌ترین شرایطی که قرآن برای هر عملی بیان کرده است عبارتند از:
۱- اخلاص: کلمه اخلاص از ریشه «خلص» به معنای پیراستن از آمیختگی و برگزیدن است. (لسان‌العرب، ذیل واژه خلص) و حقیقت آن در اصطلاح شرعی و قرآنی، بیزاری از غیر خدا است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلص)
البته امین‌الاسلام طبرسی، مفهوم قرآنی اخلاص را فراتر از این دانسته است. وی می‌نویسد: اخلاص سری است الهی که تنها در قلب بندگان محبوب الهی قرار می‌گیرد. (مجمع‌البیان، ج۱-۲، ص۴۰۹) پس اخلاص در هر کسی به معنای حقیقی و واقعی آن تحقق نمی‌یابد، بلکه یک امانت الهی ویژه بندگان محبوب خداوند است. هرچه محبت فزون‌تر شود، اخلاص نیز به همان میزان افزایش می‌یابد و به همین میزان آثار اخلاص نیز فزون‌تر می‌شود. از همین‌رو اخلاص ابرار و مقربان و سابقون، بالاتر و برتر از هر اخلاص دیگر و مورد ستایش خداوند است. (نگاه کنید: انسان، آیات ۵ تا ۹)
از نظر قرآن ارزش هر فردی بستگی به اعمال عبادی دارد که با اخلاص به جا می‌آورد. (انعام، آیه ۵۲؛ کهف، آیه۲۸) خداوند می‌فرماید کسب اخلاص در اعتقاد و عمل، مایه ارزشمندی انسان در نزد او خواهد شد. (بقره، آیه۱۱۲؛ آل‌عمران، آیات ۱۶۲ و ۱۶۳)
پس اگر عملی فاقد عنصر اخلاص باشد و عمل صالح با اموری دیگر چون شرک و ریا آمیخته شود، آن عمل فاقد ارزش خواهد بود و خداوند آن را نمی‌پذیرد. (کهف، آیه۱۰۰؛ بقره، آیه۱۱۲؛ اسراء، آیه۸۰).

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب
 [ 09:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ریشه و خاستگاه صبر ...

صبر یک فضلیت اخلاقی و انسانی است؛ زیرا به طور طبیعی انسان در برابر کنش های تند و مصیبت ها و مشکلات ، عنان اختیار خود را از دست می دهد؛ اما کسی که به خداوند باور داشته باشد، حالت صبر در او ایجاد می شود. خداوند در آیات ۲۲ و ۲۳ سوره حدید می فرماید: مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛ هیچ مصیبتى نه در زمین و نه در نفسْهاى شما به شما نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابى است. این کار بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به سبب‏ آنچه به شما داده است شادمانى نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد.

پس هیچ اتفاقی در زندگی بشر نمی افتد مگر آن که در کتاب الهی و لوح محفوظ و ام الکتاب نوشته شده باشد و آن ها بر اساس حکمت و مصلحتی اتفاق می افتد. بنابراین، بی تابی و بی صبری بشر هیچ تاثیر در آن نخواهد داشت و تنها موجب اذیت و آزار خود شخص و بروز رفتارهای نادرست و نامتعارف خواهد بود.

انسانی که به خداوند حسن ظن دارد و می داند خداوند جز خیر آفریده ها و بندگانش را نمی خواهد، در برابر مشکلات و مصیبت ها بی تابی نمی کند؛ زیرا می داند که به حکمت و یا مصلحتی این اتفاقات رخ می دهد. چنین گمان نیک به خداوند است که صبر و تاب آوری را در انسان موجب می شود؛ چنان که امیرمومنان امام على علیه السلام در بیان خاستگاه و ریشه صبر فرموده است: اَصْلُ الصَّبْرِ حُسْنُ الْیَقینِ بِاللّهِ؛ ریشـه صــبر، ایمان نیکو و عقیده استوار به خداوند است.( غرر الحکم، ج ۲ ، ۳۱۸۴)

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
[جمعه 1395-03-07] [ 12:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  معنا و مفهوم حلم ...

حلم به معناى نگهدارى نفس و طبع از هیجان غضب است. حلم هم چنین در کاربردهای عربی و قرآنی به معناى عقل نیز آمده است. تفسیر آن به عقل، در حقیقت از این جهت است که مسبَّب عقل و از دستاوردهاى آن است.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۲۵۳، «حلم».) پس کسی که حلم می ورزد و نفس خود را نگه می دارد و اجازه نمی دهد تا هیجاناتی چون غضب او را از حالت طبیعی خارج سازد، در حقیقت خودش را تحت مدیریت عقل قرار داده و اجازه نداده تا عواطف و احساسات و هواهای نفسانی مهار نفس را در دست گیرد.

با نگاهی به معنای لغوی صبر و حلم می توان گفت که هر دو به یک معنا است؛ زیرا حبس و حفظ و نگه داری در هر دو مفهوم اصلی معنای لغوی را تشکیل می دهد. البته تفاوت هایی میان صبر و حلم دیده می شود؛ زیرا صبر همان حبس و نگه داری در سطح عادی و حلم در سطح بالاتر است. از همین روست که در ادبیات فارسی صبر را به تاب آوردن و حلم را به بردباری تعبیر کرده اند؛ زیرا بردبار کسی است که بار اضافی را نیز بر می دارد و آستانه تحمل او بیش از حالت عادی و طبیعی است. از همین روست که انسان حلیم را همان انسان عاقل دانسته اند که بسیار سخت و خشک رفتار می کند و عواطف و احساسات کم ترین تاثیر را بر او دارد.

بر اساس روایات، حلم سطح عالی و برتر صبر است؛ زیرا صبر همانند دیگر حالات نفسانی دارای مراتب و درجات شدت و ضعف است. خداوند در آیات قرآنی حضرت ابراهیم(ع) را که پس از آزمون های سخت به مقامات بلند دست یافته، به عنوان حلیم و بردبار می ستاید.(توبه، آیه ۱۱۴؛ هود، آیه ۷۵) این صفت برای پیامبران صالح که با مشکلات سخت تبلیغ مواجه بودند مطرح شده است.(هود، آیات ۷۵ و ۸۷؛ صافات، آیه ۱۰۱)

خداوند در آیات قرآنی خودش را به نام و صفت حلیم ستوده و نامیده است.( بقره ، آیات ۲۲۵ و ۲۳۵ و ۲۶۳ ؛ آل عمران، آیه ۱۵۵ ؛ نساء ، آیه ۱۲ ؛ مائده ، آیه ۱۰۱ ؛ توبه، آیه ۱۱۴ ؛ حج ، آیه ۵۹ ؛ اسراء ، آیه ۴۴ ؛ احزاب ، آیه ۵۱ ؛ فاطر ، آیه ۴۱ ؛ تغابن ، آیه ۱۷) به نظر می رسد که این صفت و اسم در خداوند به معناى مهلت دادن و شتاب نکردن بر عقوبت نسبت به گناه است.( روح الارواح فى شرح اسماء الملک الفتّاح، ص ۲۸۰؛ مجمع البیان، ج ۱ ـ ۲، ص ۵۶۹)

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  معنا و مفهوم صبر ...

صبر در لغت به معنای تاب آوردن است که در برابر جزع به معنای بی تابی به کار می رود.( ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر») در کاربردهای عربی صبر در سه معنای اصلی به کار رفته است: ۱٫ حبس و نگهدارى. ۲٫ قسمت بالاى یک چیز. ۳٫ نوعى از سنگ سخت.( معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر»)

صبر به معنای حالت نفسانی که در علم اخلاق به کار می رود، همان حبس و نگهداری است به طوری که وقتی شخص به صابر نگاه می کند در می یابد که از عقل خویش که قسمت بالای انسان است استفاده کرده نه از قلب و احساسات که در میانه است یا اعضا و جوارح که پایین ترین قسمت بدن است. صابر از نظر ناظر بیرونی آدمی بی قلب و عاطفه است و مانند سنگ خارا و سنگدل و سخت دل محسوب می شود. پس می توان گفت که سه معنای اصلی صبر را در حالت نفسانی انسان می توان ردگیری و شناسایی کرد. به این معنا که اگر به هر سه معنای صبر توجه کنیم می توانیم آن حالت نفسانی انسان را به عنوان صبر قلمداد کنیم؛ چه به معنای حبس و خودداری خشم و غضب و جزع باشد و چه به معنای قسمت بالای یک چیز یا سنگ خارا و نوعی سنگ سخت باشد.

در فرهنگ قرآن صبر عبارت از امساک در تنگناها و خویشتن دارى به مقتضاى عقل و شرع یا حبس نفس از چیزى است که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۴۷۴، «صبر») البته همین معنا در مفهوم اصطلاحی صبر در کتب اخلاقی اسلامی مد نظر است.

امام على علیه السلام درباره مفهوم صبر فرموده است: اَلصَّبْرُ اَنْ یَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما یَنُوبُهُ، وَ یـَکْظِمُ ما یَغْضِبـُهُ ؛ صبر آن است که انسان مصیبتى را که به او مى رسد تحمّل کند و خشم خود را فرو برد. (غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج ۲ ، ۱۸۷۴)

بنابراین، صبر حالت خویشتن داری و نگه داری نفس از رفتارهای هیجانی و احساسی در هنگام بروز حوادث و مشکلات و مصیبت ها است. پس صابر در برابر فشار تاب می آورد و بی تابی و جزع نمی کند و رفتاری متعادل و متعارف خواهد داشت؛ هر چند که در وهله نخست به سبب ضربه و صدمه ابتدایی مبهوت و متاثر می شود ولی به سرعت مدیریت نفس خود را به دست می گیرد و اجازه نمی دهد تا کنش های بیرونی واکنش های او را مدیریت و جهت دهد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, احکام
[پنجشنبه 1395-03-06] [ 12:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مراتب تقوا ...

با نگاهی به تبیین قرآن از مراتب تقوا می توان دریافت که تقوا نمی تواند تنها در محدوده کوچک ترک گناهان قرار گیرد؛ زیرا خداوند برای تقوا مراتبی را بیان کرده است. از جمله در آیه ۱۷ سوره لیل سخن از اتقی و باتقواترین می کند و یا در آیه ۱۰۲ سوره آل عمران از حق تقاته سخن به میان می آورد.

هم چنین خداوند در آیه ۱۶ سوره تغابن، مردمان را سفارش می کند تا تقوا را در حد توان و استطاعت خویش مراعات کنند و یا در آیه ۱۰۲ سوره آل عمران،‌ سفارش به تقوای کامل و شایسته مومنان می کند و یا در بیان اوج کمالی بندگان خالص از امامت در تقوا و پیشوای آن سخن می گوید.(فرقان، آیات ۶۳ و ۷۴)

این ها هم خود گواه روشنی است که تقوا دارای مراتبی است که نمی تواند تنها در جنبه نفی و اجتناب خلاصه شود، ‌بلکه دایره فراتر از آن ها به حوزه عمل و انجام کارهای شایسته و بایسته ای که موجبات تقرب و متاله شدن را فراهم می کند،‌نیز کشیده می شود.

به نظر می رسد که در آیات قرآنی، کم ترین مرتبه تقوا همان تقوای عقلایی است که خردمندان در فکر و عمل خواهان پرهیز از اموری به عنوان نابنهجار و انجام اموری به نام هنجار می شوند.

در مرتبه دوم، تقوای عقلانی است. تقوای عقلانی در حقیقت هر چیزی است که عقل و خرد آدمی آن را به عنوان بایسته ها و ناشایسته ها شناسایی و به عنوان فضلیت و رذیلت دسته بندی می کند. این دسته از مصادیق تقوا را می بایست به عنوان تقوای اخلاقی شناسایی و معرفی کرد. در مرتبه سوم نیز به اموری می توان اشاره کرد که عقل آدمی به استقلال نمی تواند پلیدی و زشتی یا خوبی و کمالی آن را دریابد. در این صورت وحی به مدد و یاری عقل می آید و اموری را به عنوان شریعت معرفی می کند که احکام شرعی برای رهایی از نقصی و دست یابی به کمالی است.

در حقیقت بایدها و نبایدهای عقلانی و عرفی و شرعی، از آداب و اخلاق و احکام شرعی،‌ مجموعه ای کامل از حقیقت تقوا را شکل می بخشد. تقوای کامل زمانی شکل می گیرد که همه این مراتب مورد توجه قرار گیرد.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تقوا در گستره معنایی ...

تقوا همانند واژه توحید بارها در انواع و اقسام گوناگون در آیات قرآنی تکرار شده است. همان گونه که قرآن بارها این نکته را بیان کرده که حقیقتی را برای مردم در عبارات گوناگونی بیان می کند تا هر کسی بر اساس فراخور فهم و درک و عمل، آن را بشناسد و در پی آن باشد. این شکل از بیان یک حقیقت در لباس های گوناگون واژگان تدوینی و نشانه های تکوینی در آموزه های قرآن، به عنوان « تصریف الآیات» معرفی شده است.(انعام، آیات ۴۶ و ۶۵ و ۱۰۵؛ اعراف، آیه ۵۸)

به سخن دیگر، خداوند حقیقتی را از راه های گوناگون به مردمان نشان می دهد تا آن را بشناسند و بتوانند با باطن و ملکوت هر چیزی آشنا شوند و دریابند که یک حقیقت در ورای همه این صورت های متکثر و چهره ها و سیماهای متفاوت قرار دارد و خداوند برای رساندن یک حقیقت، از همه ابزارها بهره می گیرد تا از راه این ابزارها چون ضرب الامثال(رعد، آیه ۱۷؛ ابراهیم، آیات ۲۵ و ۴۵؛ اسراء، آیه ۴۸؛ نور، آیه ۳۵ و آیات دیگر) نشانی از بی نشان دهد.

تقوا، در آموزه های قرآنی، کلید توحید است؛ زیرا انسان جز از راه تقوا به هیچ چیز از نظر شناختی و علمی و عملی نمی رشد. از این روست که تقوا همانند توحید دارای اقسام،‌ ابعاد و مراتبی است. هر چه اقسام و ابعاد و مراتب تقوا بیش تر درک و تحقق یابد، به همان اندازه انسان در مقام دانستن و شدن به توحید حقیقی و محض نزدیک تر می شود و هر چه انسان از تقوا دورتر می گردد،‌ به همان اندازه از حقیقت معرفتی و تحققی تقوا دورتر می شود. بنابراین، تقوا تنها یک مساله در حوزه رفتار نیست، بلکه تجلی تمام حقیقت توحید در انسان است.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی
 [ 12:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  راههای کاربردی کسب بصیرت ...

1. تقوای دل: یکی از مهمترین راه های بصیرت افزایی پرورش روح تقوا و دوری از معاصی در جامعه است. قرآن کریم می فرماید: «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً»(3) اگر تقوای الهی پیشه کنید خداوند قدرت تمیز حق از باطل را به شما عطا خواهد کرد.
همان طور که در تعریف بصیرت آمد، بصیرت نوعی ادراک قلبی است که به وسیله آن می توان حق و باطل را از هم تمییز داد؛ بنابراین به نورانیت دل بستگی دارد و اگر قلب از زنگار گناه پاک باشد می تواند حقیقت را به روشنی در آینه دل جلوه گر ببیند.
2. تذکر و غفلت زدایی: یکی از مهمترین امور بصیرت بخش؛ «یادآوری» و «ذکر» است که موجب «غفلت زدایی» می شود. خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن بندگان را به ذکر خود و یا یادآوری نعمات و آیات الهی، وقایع عبرت آموز و بلایای واردشده بر امتهای پیشین و… سفارش کرده است.(4)
امیرالمؤمنین علیه السلام درباره تأثیر ذکر بر افزایش بصیرت می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الذِّكْرَ جَلَاءَ الْقُلُوبِ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ»(5) بدرستى كه خداى سبحان ذكر را جلادهنده دلها، قرار داده که بینا می شوند به وسیله آن بعد از کوری و اشتباه در تاریكى .
چنانکه خداوند نیز خطاب به پیامبرش می فرماید: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنین »)6) پیوسته تذكر ده، زیرا تذكر مؤمنان را سود مى بخشد.
و در جای دیگر خداوند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به یادآوری «ایام الله» [روزهای خدا] دستور می دهد و می فرماید: « وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه »(7)

ادامه »

موضوعات: نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
[چهارشنبه 1395-03-05] [ 03:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ولادت حضرت رقیه (س) مبارک باد ...

از عشق می نویسم و از بیقرارها
از باده می نویسم و از می گسارها
از چشمه می نویسم و از آبشارها
از شاخه می نویسم و بانگ هزارها

از غنچه ای که آمده با آن بهارها

از جلوه ای که آمده تا محشری کند
از میوه ای که آمده تا نوبری کند
از آیه ای که آمده تا کوثری کند
از دختری که آمده تا مادری کند
پس می رود ز آمدنش انتظارها

اصلا بعید نیست که آقاترین شود
این خانمی که آمده لیلاترین شود
زینب رسیده است که کبراترین شود
در اوج جلوه آید و زهراترین شود
طفلی سه ساله با همه این وقارها

پر کرده است آمدنت جای عشق را
عشقت کشانده باز وسط پای عشق را
می دید در نگاه تو دنیای عشق را
باعث شده است خنده بابای عشق را
لبخند تو که برده ز بابا قرارها

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, مناسبتی, اهل بیت
 [ 12:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا در میان این تعداد مسلمان و شیعه، ۳۱۳ نفر یار برای ظهور حضرت وجود ندارد؟ ...

در پاسخ باید گفت که اولاً: در روایات مختلف، برای یاران و اصحاب خاص حضرت مهدی علیه السلام، صفات و خصوصیات ویژه ای ذکر شده که ممکن است این افراد با این شرایط ویژه هنوز در بین ما موجود نباشند.
ثانیاً: از مجموعه احادیث استفاده می شود که یاران حضرت مهدی علیه السلام بعد از ظهور، محدود به 313 نفر نمی شود و باید دسته دیگری از یاوران امام زمان علیه السلام که ده هزار نفر هستند نیز برای قیام حاضر باشند، چراکه بدون حضور ایشان در مکه قیام صورت نمی گیرد.(1)
ثالثاً : فراهم شدن ۳۱۳ نفر از یاران خاص حضرت ولی عصر علیه السلام علت تامّه برای ظهور حضرت نیست و تنها یکی از شرایط تحقق ظهور است. در حقیقت ظهور امام مهدی علیه السلام شرط مهم دیگری نیز دارد که همان «آمادگی عمومی» و استقبال جهانی برای تشکیل حکومت عدل الهی است.
آمادگی برای ظهور در پرتوی بصیرت همگانی
اقبال و خواست عموم مردم نسبت به امام زمان علیه السلام و حمایت از تشکیل حکومت عدالت گستر مهدوی نیازمند این است که شناخت و بصیرت نسبت به حقانیت و اهداف قیام امام عصر علیه السلام در بین مردم به بالاترین حد ممکن برسد. بنابراین می توان گفت: یکی از مهمترین ابزار ایجاد آمادگی عمومی، برای ظهور امام مهدی علیه السلام بصیرت افزایی در جوامع اسلامی است.
گرچه 313 نفر که فرماندهان و یاران اصلی ایشان را تشکیل می دهند در اوجِ ایمان، ولایت پذیری، صبر و بصیرت هستند؛ عموم یاران نیز با توجه به مقدار بهره ای که از این اوصاف کریمه دارند به حضرت نزدیکتر خواهند بود گرچه عموم مردم هم برای حمایت از دولت ایشان باید از این اوصاف بهره مند باشند. بنابراین برای فراهم آوردن یکی از مهمترین شرایط ظهور امام زمان علیه السلام باید سعی بر افزایش سطح بصیرت دینی در جامعه داشت

ادامه »

موضوعات: ایام شعبانیه
 [ 10:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  «روز مقاومت و پایداری» ...

به پاس مقاومت و فداکاری های مردم دزفول، روز چهارم خرداد، مصادف با روز انتخاب شهرستان دزفول به عنوان شهر نمونه مقاومت، در تقویم سال ۱۳۹۰ به عنوان «روز مقاومت و پایداری» نامگذاری شد.

در آن زمان هیئت دولت، دزفول را به نام شهر نمونه مقاومت نام‌گذاری و لوح زرین مقاومت را به شهر دزفول اعطا کرد. امروز، به پاس قدردانی از مردم شهر دزفول و زنده نگه داشتن یاد شهدا، رزمندگان و ایثارگران برای نخستین بار خاطره چهارم خرداد ۶۶ را گرامی می‌داریم.

دزفول دروازه خوزستان بود و خوزستان دروازه ایران. این را هم دزفولیها خوب می دانستند و هم بعثی‌ها. از همان روزهای اول، مردم دزفول فهمیده بودند که باید بمانند، مقاومت کنند، مجروح شوند و شهید بدهند، تا شهرهای دیگر بمانند. آنها یاد گرفته بودند که چطور با یک موشک که از ناکجا آباد بر سرشان فرود می آید، کنار بیایند. مثل آن مادر پیری که دو تا از پسرهایش شهید شده بودند، آمده بود کوچه را آب و جارو می کرد. می گفت که دلم می‌خواهد وقتی بسیجی ها آمدند اینجا، ببینند که ما هنوز هستیم و پشتشان را خالی نکرده ایم. یا مثلاً آن روز که انتخابات ریاست جمهوری بود. شب قبلش پنج تا خمپاره زدند به شهر، فردا مردم شهدایشان را بردند سردخانه، بعد رفتند به کاندیدایشان رأی دادند، بعد شهدایشان را بردند به سمت گلزار شهدا تا بگویند نبض حیات، نبض اسلام و انقلاب هنوز در دزفول می‌زند.

ادامه »

موضوعات: اجتماعی, مناسبتی, ایام شعبانیه
[سه شنبه 1395-03-04] [ 11:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ​سقوط شلمچه در منطقه شرق بصره توسط رژيم بعثي عراق(1367 ش) ...

فرايند سقوط فاو، با توجه به تأثيرات تعيين‏كننده آن بر تغيير توازن به سود عراق، بسيار حائز اهميت بود. عراقي‏ها، پس از حمله به فاو، در زماني كمتر از 48 ساعت، نقل و انتقال از منطقه فاو را با هدف آمادگي براي عمليات بعدي آغاز كرده و 38 روز پس از حمله به فاو، سرانجام در بامداد روز چهارم خرداد سال 1367، به منطقه شلمچه حمله كردند، در نهايت پس از هشت ساعت درگيري، شلمچه در حالي سقوط كرد كه بيش از هفتاد درصد از توان دشمن در جنوب متمركز شده بود. نتايج برخاسته از سقوط شلمچه منجر به انجام اقداماتي از جانب جمهوري اسلامي ايران گرديد كه: افزايش فعاليت‏هاي ديپلماتيك و پي‏گيري روند جابجايي در بندهاي قطعنامه 598، دعوت از مردم براي پشتيباني جبهه‏ها و نيز انتصاب حجت‏الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجاني به عنوان جانشين فرماندهي كل قوا از آن جمله مي‏باشد.

موضوعات: شهدا, مناسبتی
 [ 09:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ختمی مجرّب و آسان برای توسل به امام زمان(عج) ...

بر اساس روایات فراوان و نیز طبق تصریح زیارت جامعه که بهترین و صحیح ترینِ زیارات است، واسطه فیض عالم، امام زمان «ارواحنا‌فداه» هستند. گرچه همه چهارده معصوم سلام ‌الله ‌علیهم واسطه فیض‌اند، اما در زمان ما، واسطه فیض عالم، امام زمان «ارواحنا‌فداه» هستند.
آیت الله مظاهری ضمن درس اخلاق خود حکایتی نقل کردند با این مضمون : یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمان «ارواحنا‌فداه» رسیده بود و از آن حضرت درخواست «علم اکسیر» کرده بود. در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. آن حضرت به او فرموده بودند:
علوم غریبه به تو چه ربطی دارد؟ من به جای آن ختمی به تو یاد می‌دهم که بهتر از اکسیر است. بعد فرموده بودند: به پنج تن و امام زمان توسّل پیدا کن و در توسّل‌هایت بگو:
«یا محمّد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین، ‌یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی».
آن عالم نقل می‌کند: وقتی حضرت فرمودند: «ادرکنی»، به ذهنم خطور کرد که باید بفرمایند: «ادرکونی»، یعنی برای درخواست کمک از پنج نور مقدّس، باید فعل جمع به کار ببریم، پس چرا ایشان فعل مفرد به کار برده و می‌فرمایند: «ادرکنی و لاتهلکنی»؟! وقتی چنین تصوّری کردم، امام زمان «ارواحنا‌فداه» تبسّم کردند و فرمودند:
همین است که گفتم. برای اینکه واسطه فیض این عالم، فعلاً من هستم.

ادامه »

موضوعات: نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
 [ 09:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  انتظار عمل است نه لفظ ...

حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی، کارشناس مذهبی در مراسم شام میلاد حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) با اشاره به اینکه انسان باید معرفت، محبت و عشق را در مسیر بندگی خدا صرف کند، اظهار کرد: اگر این چنین عمل شود انسان سود برده و در غیر اینصورت ضرر کرده است.
وی با اشاره به اینکه راه رسیدن به خدا محبت به اهل بیت(علیهم السلام)، بیان کرد: تنها راهی که انسان به سعادت و مقام عبودیت می رسد از طریق محبت و معرفت نسبت به اهل بیت (ع) است و ما باید از طریق این معصومین (ع) از مسیر آنان عبور کنیم.
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: برای اینکه در مسیر اهل بیت و امام زمان(علیهم السلام) قرار بگیریم باید تقوی و ورع داشته باشیم. امام زمان(علیه السلام) در بیداری به حسن مسلم جمکرانی امر می‌کنند که این مسجد را بنا کن. رسیدن به این مقام قطعاً با انجام واجبات و ترک محرمات ممکن خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین مومنی با تاکید بر اینکه نماز، پرداخت زکات، امر به معروف و نهی از منکر برای ایجاد سنخیت با خدای متعال لازم است، تصریح کرد: گناه بین انسان و امام زمان (عج)‌ فاصله می‌اندازد و کبوتر زیبای معرفت را از انسان دور می ‌کند.
وی افزود: کسانی که در مسیر دلدادگی به امام زمان(علیه السلام) قرار می‌گیرند دغدغه‌ ایشان را دارند. انتظار لفظ نیست بلکه عمل است.
استاد حوزه علمیه قم مهمترین مساله در این مسیر را معرفت نسبت به حضرت حجت (عج) برشمرد و خاطرنشان کرد: امام زمان(علیه السلام) دغدغه شیعیان را دارند و همواره برای آنان دعا می‌کنند و منتظران نیز باید شب و روز دغدغه ایشان را داشته باشند و با تمام توان مقدمات ظهورش را فراهم کنند.

منبع : تبیان

موضوعات: نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
[دوشنبه 1395-03-03] [ 04:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کسی می‌آید ...

ما نمی‌دانیم و نمی‌توانیم شکر این نعمت را چگونه بجای بیاوریم که گِل ما را از باقی ماندة گلِ حضرت مهدی «روحی و ارواح العالمین له الفدا» سرشته‌اند.

ما خودمان خوب می‌دانیم که این عشق را به ما داده‌اند و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ما را از میان همة بندگان خدای سبحان را صلا زده است و سر سفرة کریمانة خویش نشانده است.

من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم؟

حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

تو مگر سایة لطفی به سروقتِ من آری

که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم

خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم

که تو هرگز گُل من باشی و من خار تو باشم

هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد

که من آن وَقع ندارم که گرفتار تو باشم

هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی

مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم

گُذر از دست رقیبان نتوان کرد به کُویت

مگر آن وقت که در سایة زنهار تو باشم

مردمان عاشق گفتار من ای قبلة خوبان!

چون نباشند؟ که من، عاشق دیدار تو باشم

من چه شایستة آنم که تو را خوانم و دانم

مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم

ادامه »

موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
 [ 03:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اللهم عجل الولیک الفرج ...

بی‌قرار تؤام و در دل تنگم گِله‌هاست

آه! بی‌تاب شدن عادت کم حوصله‌هاست

مثل عکس رُخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

بی‌تو هر لحظه مرا، بیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گُسل زلزله‌هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟

دیدنت آرزوی روز و شب چلچله‌هاست

باز می‌پرسم از آن مسئلة دوری و عشق

و ظهور تو جواب همة مسأله‌هاست

موضوعات: ایام شعبانیه
 [ 03:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا خرمشهر را خدا آزاد كرد؟ ...

سوم خرداد، سالروز آزادسازي خونين شهر، يادآور اين كلام قصار و پرمعناي حضرت روح الله است كه فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد كرد.
در صحت و درستي اين كلام، ذره اي ترديد نيست. اين كلام را بايد با تمام وجود پذيرفت؛ زيرا به جز خداوند قادر متعال، هيچ نيروي ديگري نمي توانست خرمشهر را آزاد سازد. اگر اين چنين نبود، صدام حسين با غرور نمي گفت: «اگر ايرانيان بتوانند خرمشهر را آزاد سازند، كليد بصره را به آنان خواهم داد» آري صدام حسين معدوم و ارتش بعث عراق، خرمشهر را پس از اشغال، به يك دژ تسخيرناپذير نظامي تبديل كرده بودند. آنان با علم به موقعيت راهبردي خرمشهر براي ايران و نقش تعيين كننده آن در معادلات جنگ و سرنوشت نبرد، با استفاده از تمامي تجارب بشري در عرصه جنگ ها و با استقرار نيروهاي فراوان همراه با مدرن ترين تجهيزات و ايجاد موانع گوناگون در مسير نيروهاي رزمنده ايراني، به اين اطمينان رسيده بودند كه ايراني ها، هرگز قادر به بازپس گيري خرمشهر نخواهند بود.
اما محاسبه عراقي ها غلط ار آب درآمد و ايراني ها خرمشهر را آزاد كردند و هزاران هزار عراقي را به اسارت گرفتند و خسارات سنگيني بر ارتش بعث عراق وارد ساختند. اما اين آزادسازي، از طريق عادي حاصل نشد. خرمشهر از طريقي آزاد گشت كه امام(ره) راز آن را با جمله، «خرمشهر را خدا آزاد كرد» آشكار ساختند. اكنون سوال اين است كه، چرا خرمشهر را خدا آزاد كرد؟
اين سوال، بدان معناست كه ممكن بود خداوند خرمشهر را آزاد نكند براي فهم و درك اين مطلب، كافي است كه نيم نگاهي به گذشته سرزمين خود داشته باشيم. در طول 150 سال، چندين جنگ به ايران تحميل شد و در طي اين جنگ ها، نزديك به يك ميليون كيلومترمربع از سرزمين ايران اشغال شد و در نهايت اين مناطق در تصرف دشمنان باقي ماند و با معاهده ها و قراردادهاي تحميلي چون گلستان و تركمانچاي، از ايران جدا گشت. چرا خرمشهر اشغال شده، سرنوشتي متفاوت پيدا كرد؟ چرا خداوند ديگر سرزمين هاي اشغال شده ايران به دست بيگانگان را آزاد نساخت؛ ولكن خرمشهر را آزاد ساخت؟ دليل اين آزادسازي از سوي خداوند چيست؟ دليل آن را مي توان در كلماتي يافت كه براي نام گذاري اين روز برگزيده شده است. روز سوم خرداد، يعني روز آزادسازي خرمشهر را، روز «مقاومت، ايثار و پيروزي» نام گذاري كرده اند. آري، دشمنان به ملتي هجوم آوردند كه در راه خداوند قيام كرد و پرچم اسلام را برافراشت. كيست كه نداند عراق به نمايندگي از سوي نظام سلطه و متحدين منطقه اي اش تجاوز نظامي به ايران را آغاز كرد. صدام و ارتش بعث عراق، به دليل همين نوع نمايندگي، مطمئن بود مبتني بر استراتژي جنگ برق آسا، ظرف چند هفته به اهداف راهبردي خود در جنگ و از جمله فتح تهران و ضميمه كردن خوزستان به خاك عراق دست خواهد يافت و كيست كه نداند اسلام خواهي ملت ايران و استقلال و عزت طلبي ايرانيان، دشمني نظام سلطه را براي اين ملت در پي داشت. آري قيام ملت ايران در راه خدا و تلاش اين ملت براي قرار گرفتن تحت حاكميت الهي و رهايي از طاغوت هاي زمان، موجب شد تا استكبار جهاني با تمام قواي خود به مقابله با اين ملت الهي بپردازد. جنگ تحميلي، نمونه اي از مقابله هاي دشمنان اسلام و بشريت با ملت ايران بود. ملت ايران با رهبري الهي روح خدا، در برابر دشمنان قدرتمند، دست به مقاومت زد. مقاومت همراه با حركت هاي مجاهدانه و ايثارگرانه ملت ايران در راه خدا، زمينه هاي تحقق وعده هاي الهي را پديد آورد.
رزمندگان اسلام به قدرت خدا وند و وعده هاي او ايمان داشتند. اين ايمان به برتري قدرت خداوند در مصاف با قدرت هاي مادي، نشأت گرفته از وعده الهي است كه فرمود: «ان ينصركم الله فلا غالب لكم» آري اين وعده الهي در روز سوم خرداد 1361 تحقق يافت و بر همين اساس حضرت امام خميني(ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد كرد.» اكنون ملت ايران در عرصه اي ديگر با تهاجم دشمنان اسلام روبه رو شده است. استكبار جهاني و متحدانش، جنگ تمام عيار اقتصادي را عليه ملت ايران به راه انداخته و از تحريم هاي خود عليه جمهوري اسلامي، با عنوان تحريم هاي فلج كننده ياد مي كنند. در زمانه اي كه برخي از گروه هاي سياسي و سياست بازان قدرت گراي منفعت طلب، چاره را براي رفع تحريم ها و كاستن از مشكلات اقتصادي، در مذاكره با دشمنان و كوتاه آمدن در برابر آمريكا مي دانند، بايد يادآور نصرت الهي در زمانه هايي چون آزادسازي خرمشهر شويم و بدانيم كه، با تداوم مقاومت در برابر فشارهاي اقتصادي دشمنان و پياده سازي راهبرد اقتصاد مقاومتي و خلق حماسه اقتصادي مبتني بر حركت هاي مجاهدانه و ايثارگرانه، پيروزي اقتصادي بر دشمنان قطعي خواهد بود.

موضوعات: مناسبتی
 [ 10:51:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اللهم عجل الولیک الفرج ...

صبحدم پيك مسيحا دم جانان آمد
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشينان حريم خلوت
نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد
عاشقان را رسد اين طرفه بشارت زسروش
كه سحرگاه شب نيمه شعبان آمد
مى ‏كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل
كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد
وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق
بهر افراشتن پرچم قرآن آمد
شهسواريست كه با صولت و بازوى على
از پى كشتن كفار به ميدان آمد
مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن
پى آرامش دلهاى پريشان آمد
آنكه اندر رگ او خون حسين بن عليست
پى خونخواهى سالار شهيدان آمد
در ره زهد و عبادت چو على بن حسين
سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد
علم باقر همه در اوست كه با مشعل علم
رهبر جامعه بى سر و سامان آمد
تا ز ناپاك كند مذهب صادق را پاك
مظهر راستى و پاكى و ايمان آمد
هم چو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد
دردمندان جهان را پى درمان آمد
چون رضا تا كه كند از رنگ علوم
وارث افسر سلطان خراسان آمد
اوست سرچشمه تقوا و فضيلت چو جواد
منبع فيض و جوانمردى و احسان آمد
هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر
با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد
يادگار حسن عسگرى پاك سرشت
كه جهان را كند از عدل گلستان آمد
قائم آل محمد شه اقليم وجود
كه بفرمانده ى عالم امكان آمد
طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن
پى تبريك چنين شاد و غزلخوان آمد

 

موضوعات: دل نوشته, اجتماعی, نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
[یکشنبه 1395-03-02] [ 03:28:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اللهم عجل الولیک الفرج ...

مژده اي دل که شب نيمه شعبان آمد

بر تن مرده و بي جان جهان جان آمد

بانگ تکبير نگردرهمه عالم بر پاست

همه گويند مگر جلوه يزدان آمد

اززمين نوربه بالا رود امشب زيرا

نور خورشيد امامت همه تابان آمد

قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول

حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ايمان آمد

موضوعات: اهل بیت, ایام شعبانیه
 [ 03:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چند آیه به نقل از کتاب مهدی موعود، نوشته علامه مجلسی ...

آیات بسیاری درباره امام زمان (عج) در قرآن وجود دارد. و بعضی تا ۲۵۰ آیه از آیات قرآن را مرتبط به امام زمان (عج) دانسته اند.[۱]
ما در این جا تنها به چند آیه به نقل از کتاب مهدی موعود، نوشته علامه مجلسی اشاره می کنیم.[۲]

سوره هود آیه ۸
وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‏ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنَّ ما یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ؛ اگر عذاب را تا مدت معینى (ظهور امام زمان) بتأخیر بیاندازیم خواهند گفت چه چیز آن را باز داشت (و مانع ظهور امام زمان چیست؟) بدانید روزى كه عذاب مى‏آید از آنها برداشته نمیشود، بلكه بر آنان فرود آمده و آنچه را استهزاء بآن میكردند خواهند دید.
از امیر المؤمنین روایت شده كه در تأویل این آیه شریفه فرمود: أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ اصحاب قائم آل محمد است كه سیصد و سیزده نفر می‌باشند.
امام صادق (ع) فرموده اند: این عذاب قیام امام زمان و امت معدوده یاران او میباشند. كه برابر با سپاه اسلام در جنگ بدر هستند (یعنى ۳۱۳ تن میباشند).

سوره ابراهیم آیه ۵
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ موسى را همراه آیات خود فرستادیم تا قوم خود را از ورطه ظلمانى كفر درآورده بوادى نورانى ایمان رهبرى كند، و آنها را بروزهاى خداوندى متذكر گرداند كه در آن آیاتى است براى هر صبركننده شكرگزارى.
در خصال صدوق از امام باقر روایت نموده كه فرمود «ایام اللَّه» سه روز است: روز قیام قائم آل محمد، روز رجعت و روز قیامت.

سوره انبیاء آیه ۱۰۵
وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور (حضرت داود پیغمبر) بعد از كتب آسمانى سابق نوشتیم كه: زمین را بندگان صالح ما بارث میبرند.
و اینان قائم آل محمد و یاران او میباشند.

ادامه »

موضوعات: قرآنی, اجتماعی, نکته های ناب, اهل بیت, ایام شعبانیه
[شنبه 1395-03-01] [ 03:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت