ساجدین(ندای صلح و حقیقت)





درباره وبلاگ


بسم رب فاطمه(س)

با سلام حضور همه ی کسانی که به وبلاگ من سر می زنند. امیدوارم مطالب وبلاگ مورد استفاده عزیزان قرار بگیرد. چون مسئله حجاب مربوط به همه جامعه است نه فردی و نه خانوادگی. امیدوارم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم.
ان شا الله مورد تائید آقا امام زمان قرار بگیرد
امیدوارم شما نیز ما را در این راه یاری کنید
یاحق.




ساجدین(ندای صلح و حقیقت)


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْكَ لِما بَیْنَ یَدَیْكَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یَتَمَتَّعُ امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:

اى فرزند آدم از موقعى كه به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا كه مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیكن كافر در فكر لذّت و آسایش است. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص 79، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6. به نقل از سايت انديشه قم








جستجو






 
  عبادت و نماز، وظیفه ای انسانی و وجدانی ...

حتی اگر مسلمان نباشیم، احسان و نیکی دیگران به عهده ما مسئولیت تشکر می گذارد. این حق، نسبت به هر زبان و نژاد و ملیت و کشور یکسان است.

عبادت به معنای اظهار ذلت، عالی ترین نوع تذلل و کرنش در برابر خداوند است. در اهمیت آن همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است. خداوند می فرماید:

*و ما خلقت الجنّ و الإنس إلا لیعبدون* (1)

هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است.

کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است: *و لقد بعثنا ی کل امةٍ رسولاً أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت* (2)

روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد: *فإنّ الله غنیٌّ عنکم* (3) و سود عبادت، به خود پرستندگان بر می گردد، همچنان که درس خواندنشاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلم ندارد.

نماز بارزترین نوع بندگی است و در روایات و آیات مختلف قرآن کریم، اشارات بسیاری به جایگاه و اهمیت آن و لزوم اقامه آن شده است، تا جایی که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید: «الصلاة عهدُ الله» (4). همچنین نماز اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است، چنانکه خداوند می فرماید: *و استعینوا بالصبر و الصلوة* (5)، از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید.

نماز رابطه مخلوق با خالق است، انسان مادی را معنوی می کند و انسان را علاوه بر آشنا کردن با خدا، با طبیعت نیز آشنا می سازد. نماز، تنها عبادتی است که حتی در حال غرق شدن و جنگ هم ساقط نمی شود و برترین فریاد آزادگی انسان از سلطه قدرتمندان و اعلام بندگی در آستان خداوند است.

اهمیت نماز به حدی است که امام حسین (علیه السلام) در بحبوحه جنگ با یزیدیان، در برابر تیرهای دشمن نماز را به پا داشت و آن را ترک نکرد.

از دیدگاه عقل و برهان برای اثبات لزوم اقامه نماز، می توان گفت: یکی از حقوق انسانی، سپاس از محبت و نیکی دیگران است. حتی اگر مسلمان نباشیم، احسان و نیکی دیگران به عهده ما مسئولیت تشکر می گذارد. این حق، نسبت به هر زبان و نژاد و ملیت و کشور، یکسان است.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[دوشنبه 1395-03-31] [ 04:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چه کنیم تا عبادت ما برای خدا باشد نه برای حب ذاتمان؟ ...

اگر عبادت ما برای دریافت مزد(بهشت) و ترس از جهنم نباشد؛ می شود عبادت برای خدا. سعی کنیم در انجام عبادت به فرمایش امیر المؤمنین علیه السلام شبیه تاجران و بردگان خدا را عبادت نکنیم بلکه بخاطر تشکر از نعمت هایش و این که کمال مطلق است و لایق پرستش است او را عبادت کنیم.

بلا تشبیه، والدین به ما کمک مالی کنند یا نکنند؛ لایق احترامند. از احترام ما تشکر کنند یا نکنند؛ لایق احترام هستند. به ما محبت کنند یا نکنند، لایق احترامند. انسان به پدر احترام می گذارد به قصد رسیدن به ارث یا ترس از محروم شدن از ارث و یا چون لایق احترام است. معلوم است که گزینه آخری کاملتر است. خداوندی که صاحب زمان و مکان و رازق مادی و معنوی ماست، لیاقت پرستش ندارد؟

وقتی عبادت، واقعی شد یعنی خدا را بخاطر خدائیتش بپرستیم؛ می فهمیم که اگر خداوند به ما بهشت رضوان و دوری از جهنم را عطا می کند؛ این ریشه در فضل الاهی دارد. زیرا با عبادت و اعمال نیک (روزه و نماز و. ..) ما مستحق چیزی نمی شویم. از خدا طلبی نداریم. زیرا هر کار خیری که انجام داده ایم؛ با سرمایه خداست.

مثلا اگر انفاق کردیم؛ سرمایه اش، متعلق به خداست. وجودمان هم متعلق به خداست. عقل سالم و بدن سالم را خدا به ما داده است. پس با سرمایه خدا کار خیر انجام دادیم؛ چه توقعی داریم؟

اگر با وسیله نقلیه فردی، صاحب ماشین را جابجا کنید؛ نمی توانید بابت حمل و نقل منت بگذارید. بابت وقتتان می توانید منت بگذارید. یا فرزندی که با سرمایه پدر، سرمایه گزاری نماید؛ اگر پدر به ایشان چیزی داد، لطف کرده است. زیرا ایشان فقط می تواند مزد کارش را مطالبه کند؛ نه سرمایه را. گرچه پدر مالک صد درصد فرزند نیست. ولی خداوند مالک صد درصد بندگان و اموال در دستشان هست. وقتی عبادت به طمع چیزی نبود؛ دیگر عبادت و کارهای خیر خود را هیچ شمرده و همیشه در مقابل خداوند احساس شرمندگی می کنیم. دیگر نماز و روزه خود را به رخ خدا نمی کشیم. زیرا که عبادت یک وظیفه و تکلیف عقلی است. پدر و مادری که به فرزند خردسال خود کمک می کنند؛ تا سالم بماند و در برابر مرض، سرما و گرما از ایشان محافظت می کنند؛ آیا از فرزندشان انتظار چیزی را دارند؟ خیر. بلکه خود را در مقابل حفاظت از کودک، مسئول می دانند.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 04:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  با عبادت به کجا برسیم؟ ...

خداوندی که خالق تمام جهان و حتی بشر است؛ نیازی به بشر و عبادتش ندارد. زیرا بشر عبادت کند یا نکند، خدا هست و دنیا و تمام مخلوقاتش موجودند. ولی اگر بشر عبادت کرد -نه فقط نماز و روزه، زیرا تمام افعال ما که بر اساس اطاعت از خدا باشد، عبادت است- اولا در دنیا سعادت مند شده، از زندگی در دنیا و همنشینی با مؤمنین لذت می برد، حیات و ممات او دارای انگیزه می شود.

ثانیا در آخرت هم سعادتمند می شود. کسی که در دنیا، لاابالی است، هر روز به فکر خودکشی است و در زندگی بی هدف است. لذا هر روز خسته تر از روز دیگر است. ولی انسان مؤمن به دلیل انگیزه الاهی که دارد؛ هر روز شادتر از روز دیگر و فعالتر از روزهای گذشته است و در صدد جلب رضایت خداوند است.

ثالثا با عبادت به کمال مطلق(خداوند متعال) و رضوان او می رسیم که از هر چیزی زیباتر و شیرین تر است.

تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 04:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  به چه انگیزه ای خدا را بپرستیم؟ ...

«امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: گروهی در عبادت، به انگیزه دستیابی به منافع اخروی و بهشت، خدا را می پرستند که این رقم عبادت، عبادت تجار و بازرگانان است که هدف، سودجوئی است. گروهی دیگر به انگیزه ترس از عذاب و جهنم، خدا را عبادت می کنند؛ این هم عبادت بردگان است. گروهی هم به انگیزه شکر و سپاس از نعمت های فراوان خداوندی، عبادت خود را انجام می دهند و این عبادت آزاد مردان است.[2]

بر اساس فرمایش علی بن ابی طالب علیه السّلام سه هدف و انگیزه در عبادت خداوند وجود دارد. 1- رسیدن به بهشت و رضوان الاهی. 2- دوری و اجتناب از جهنم. 3- سپاس از خداوند. چون خداوند لایق پرستش است. اگر یک وعده مهمان کسی باشید، یا پزشکی، بیمار شما را از مرگ نجات دهد، تا آخر عمر خود را مدیون میزبان و پزشک، دانسته و هر وقت ایشان را ببینید؛ کرنش کرده و تشکر می نمایید. بندگان، در تمام لحظات بر سر سفره خداوند نشسته اند. هر چه دارند از خداست. وجود، سرمایه، امنیت، سلامتی، خوراک، پوشاک و غیره همه را خداوند ارزانی کرده است. آیا تشکر از چنین شخصیت کریمی، لازم و واجب نیست. کریمی که هر چه عنایت کرده، بی منّت است. پزشک از شما توقع پول دارد، میزبان بشری، معمولا انتظار جبران دارد. ولی خداوند تمام نعمت ها را به انسان داده و توقع جبران ندارد. حال عقل بشر دستور به تشکر از چنین خدایی نمی دهد؟

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 04:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا ما باید خدا را بپرستیم و معنای پرستش در چیست؟ ...

استاد شهید مطهری در تعریف پرستش می گوید: پرستش آن حالتی را می گویند که در آن انسان یک توجهی می کند از ناحیه باطنی خودش، به آن حقیقتی که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او می بیند. خودش را به او نیازمند و محتاج می بیند. در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می کند. این امر اساساً قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است.

یک مثال ساده ای عرض کنم: اگر ما کجاوه ای داشته باشیم و حیوان هایی، خورجین هایی که روی این حیوان ها می گذارند؛ باید تعادلشان برقرار باشد. نمی شود یک طرف پر باشد و طرف دیگر خالی. انسان در وجود خودش خانه خالی زیاد دارد. در دل انسان جای خیلی چیزها هست. هر احتیاجی که برآورده نشود؛ روح انسان را مضطرب و نامتعادل می کند. اگر انسان بخواهد در تمام عمر به عبادت بپردازد و حاجت های دیگر خود را بر نیاورد؛ همان حاجت ها او را ناراحت می کند. عکس مطلب هم این است که اگر انسان همیشه دنبال مادیات برود و وقتی برای معنویات نگذارد؛ باز همیشه روح و روان او ناراحت است.

نهرو مردی است که از سنین جوانی لامذهب شده است. در اواخر عمر یک تغییر حالی در او پیدا شده بود. خودش می گوید: من، هم در روح خودم و هم در جهان یک خلائی را، یک جای خالی را احساس می کنم که هیچ چیز نمی تواند آن را پر کند؛ مگر یک معنویتی. و این اضطرابی که در جهان پیدا شده است، علتش این است که نیروهای معنوی جهان تضعیف شده است. این بی تعادلی در جهان، از همین است. [1]

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 03:58:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وظیفه انس و جن عبادت پروردگار است ...

ملا احمد شیخی :خداوند متعال وظیفه اصلی انس و جن را در عبادت قرار داده است.

بشر نسل حضرت آدم هستند و جنیان نیز از نسل شیطان هستند.

جن و انس هر دو نفسانی هستند و در این گروه هم مسلمان وجود دارد هم کافر.

خداوند متعال عبادت را وظیفه اصلی این دو گروه بیان کرد و چنانکه پروردگار متعال در قرآن کریم می فرمایند: «جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام».

این گروه از لحاظ توانایی جسمی اصلا در حد مقایسه با آدمی زاد نیستند ولی با نفوذ به درون انسان های به عنوان نیروهای شیطان انسان را به گمراهی و ظلالت می کشانند.

ایمان و توکل به خدا مهمترین و قوی ترین ابزار مقابله با این گروه است چنانکه بسیاری از آیات و احادیث تایید کننده این موضوع است.

شبکه اطلاع رسانی مرصاد

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 03:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بزرگترین عبادت اندیشیدن در وظیفه است ...

اندیشه ، عامل بسط و تعالی انسان است که او را در طریق خداگونگی و رسیدن به خلافت و جانشینی خدا در هستی سوق می دهد ، و حقیقتاً خردورزی و اندیشیدن ، برترین عبادت است …

« و کان اکثر عباده ابی ذر التفکر » « بیشترین عبادت ابوذر ، تفکر و اندیشیدن بود »

در بیان اهمیت و ارزش عقل همین بس که اصول دین بدون تایید آن از ما پذیرفته نیست . اسلام دینی است عقل گرا که برای مطرح کردن مسائل خود ار عقل کمک و تایید خواسته است .آیات زیادی در قرآن وجوددارد که انسان ها را به تفکر و تعقل دعوت کرده است . اسلام برای اثبات اصول مسلم دین ، تایید قطعی عقل را خواسته و برای پیدا کردن شناخت راجع به پدیده های عالم دستور تامل و تفکر در آنها صادر کرده است . قرآن می فرماید:« افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الارض کیف سطحت » « پس آیا شتر را نمی نگرند که چگونه آفریده شده ، و آسمان را نمی بینند که چگونه برافراشته شده ، و به کوه ها نگاه نمی کنند که چگونه نصب شده و بر پا گردیده اند و به زمین نمی نگرند که چگونه گسترده گشته است ؟ »

احکام شرعی نیز از حکم عقل و فرمان خرد جدا نیست . هر حکم شرعی ، مطابق با عقل است و عقل آن را تایید می کند احکام عقلی و شرعی درهمه حال دوش به دوش یکدیگر و ملازم هم هستند .

خداوند تبارک و تعالی درآیات 17 و 18 « سوره زمر » به تجزیه و تحلیل شنیده ها دستورداده است . یک مسلمان باید شنیده ها را بسنجد ، تجزیه و تحلیل کند ، حق را از ناحق و درست را از نادرست تشخیص دهد و ازبهترین آنها تبعیت کند .

در فرهنگ اسلامی ، اجر و پاداش و قرب افراد بر حسب عقل آنها تعیین می گردد . پیامبر گرامی اسلام (ص) در حدیثی می فرماید: « خداوند فردای قیامت مقام بندگان را به عدد عقل و خرد آنها بالا می برد و براین اساس به قرب خداوند نایل می گردند ». « انما یرفع العباد غداً الدرجات و ینالون الزلفی من ربهم علی قدر عقولهم »


قران کریم مکرر به ارزش فوق العاده عقل و خرد اشاره می کند و گناه عمده دورخیان و عامل بدبختی آنها را از کار انداختن این نیروی الهی می شمارد .علی رغم دروغ پردازی های کسانی که مذهب را وسیله تخدیر مغزها و نادیده گرفتن فرمان عقل و خرد می شمارند ، اساس خداشناسی و سعادت و نجات را بر عقل و خرد می نهد و روی سخنش با اولوالباب و اندیشمندان و متفکران است.

اساساً جوهر عبادت و یکی از شاخص های ارزش آن ، بایدها و ریشه های وعرفی آن و میزان باروری خرد و عقل انسان «عابد» است . به همین لحاظ مفسران ، آنجا که قرآن کریم هدف خلقت انسان را عبادت می داند « و ما خلقت جن و الانس الا لیعبدون » آن را به «معرفت» تفسیر کرده اند .

اگر شاخص عبادت – که عالیترین سطح ارتباط خداوند با حقیقت هستی است – معرفت و تفکر و اندیشه است ، آیا زندگی را بدون تفکر به سر آوردن و روزگاررا بدون اندیشیدن سپری ساختن ، در خور انسان واقعی می تواند باشد ؟؟؟!!!

اندیشه است که وجود انسان را به اندازه همه جهان گسترش می دهد و لایه های عمیق هستی را برای انسان به عینیت می رساند .بارور ساختن خرد و عقل است که کرانه های وجود انسان را تا افق بی نهایت بسط می دهد و بال و پر سیر و سلوک برفراز انگیزه ها و خواست های حقیر را در اختیار امر می نهد… و این درجهان آفرینش به صید کسانی در می آید که قدر آن را شناخته و همه تلاش ها و سرمایه خویش را در جهت دستیابی بدان قرار دهند . کسانی که زندگی خویش را فراتر از یک بازی کودکانه چندروزه و رقابت بر سر کسب ثروت وقدرت تعریف کرده باشند…. انسان های وارسته ای که به عنوان « اولوالالباب » یا حقیقت هستی پیوند برقرار کرده ولذت اندیشیدن را چشیده اند ….و اندیشه را نه ابزار سیطره بر عالم و آدم ، که غایت سلوک انسان کامل می دانند .

پایگاه اطلاع رسانی تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 03:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حالا من مانده ام و این مدینه... ...

از کجای این مدینه سراغ تو را نگیرم که هر کوچه، شمیم نفس تو را گرفته؟ از کدام کوچه بگذرم که هوای غربت تو، هوایی اش نکرده باشد؟! به کدام حادثه بگریزم که از مرثیه مظلومی تو، زمزمه آشفته و داغدار نداشته باشد؟!

با اینکه هُرِم کرامت دست های تو هنوز در این کوچه ها، دل آدم را گرم می کند، اما باز حکایت تو برای این مردم پر از نشانه و آیاست؛ پر از انگاره های تردید و دو دلی است. این را هم به حتم، مثل خیلی چیزهای دیگر از پدرت ـ ابوتراب ـ به ارث برده ای.

انگار در این بیغوله های تاریک تاریخ نشینْ، کسی حرفی از آفتاب برای این جماعت نزده است.

انگار کسی برای اوج، بالی به آسمان نگشوده و جرعه ای برای رفعِ عطشِ دیرینه اش، سراغ سرچشمه ها را نگرفته است. انگار اینجا جواب سؤال هر اقاقی، چیدن است.

چگونه است اینجا که هر که باشکوه تر است، خانه خاکی تری دارد و نام باشکوهش را نمی شود با صدای بلند، آواز داد و نمی شود از او بی واهمه حرف زد و گفته های نابش را میان دایره حقیقت، به رخِ دروغ های ابن ابی سفیانی کشید؟!

و چرا نمی شود اینجا، میان حق و باطل را ـ که چه قدر دست بر گردن هم، به هم شبیه شده اند ـ فاصله انداخت، تا کسی صَلاح را برای اِصلاح، ننگ نداند و مبارزه مغلوبه و بی ثمر را، نشانه ترس؛ که صلح و جنگ در مرام آفتاب، جز برای اعتلای رسم خورشید، معنای دیگری ندارد. حالا هر که، هر چه می خواهد درشت بگوید و بی پایه ببافد.

حالا من مانده ام و این مدینه، با این کوچه های فاصله گرفته از آسمان، با این غربتی که زل زده در چشمان این حرم بی گنبد و مناره؛ با ناله های سوزناکی که از خاطره خانه های بنی هاشم می وزد.

دوباره داغی دیگر بر پیشانی پینه بسته این شهر و ننگی بر دامن آلوده نفاق و این پیکر فرزند ریحانه رسول است که بی جان و مسموم، میان حجره دربسته خیانت جعده، بر زمین نقش بسته و این پاره های جگر آسمان است که در میان این تشت، به بازگویی واقعه نشسته است.

باید بروم… باید بروم دوباره در بقیع دل. انگار کسی دارد مرثیه غربت مجتبی (ع) را می خواند… بروم تا دیر نشده…

سیدحسین ذاکرزاده

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:42:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عبادت حضرت/شجاعت حضرت/زلال قلم ...

عبادت حضرت
امام سجاد(ع) فرمود: «امام حسن(ع) در عصر خود، از عابدترین، پارساترین و برترین انسان ها بود. وقتی از مدینه به مکه برای اجرای مراسم حج می رفت، پیاده می رفت و گاهی پا برهنه. هرگاه به یاد مرگ می افتاد گریه می کرد. و نیز هنگامی که به یاد قیامت و عبور از پل صراط و حضور در دادگاه الهی می افتاد می گریست وگاهی آن چنان منقلب می شد که ناله می کرد و از حال می رفت و هنگام نماز بند بندش می لرزید و هنگامی که یاد بهشت می افتاد نگران می شد و عرض می کرد: «خدایا از درگاهت بهشت را می طلبم و پناه می برم به تو از آتش دوزخ».[46]

شجاعت حضرت
معاویه در عصر سلطنت ننگینش روزی بر روی منبر در محضر امام حسن(ع) از روی طعنه گفت: «علی بن ابی طالب کجاست؟» امام حسن(ع) همان دم برخاست و سخن معاویه را قطع نمود و بعد از حمد و ثنای خداوند فرمود: «خداوند هیچ پیامبری را به پیامبری مبعوث نکرد مگر اینکه وصی او را از خاندانش برگزید و مگر اینکه برای او دشمنی از مجرمان قرار داد. چنان که در قرآن می فرماید:«وَ کَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّاً مِّنَ الْمُجْرِمِینَ» و ادامه داد، علی(ع) وصی پیامبر(ص) بعد از اوست و من پسر علی(ع) هستم. تو پسر صغر هستی و مادر تو هند است و مادر من فاطمه(س). جدّه تو فتیله و جدّه من خدیجه است. خداوند میان من و تو، آن را که از نظر نسب پست است و به کفر نزدیک است لعنت کند و همچنین آن کس از ما که در یاد خدا کاهل است و آن را که کفر و نفاق دارد، لعنت نماید. همه جمعیت حاضر با صدای بلند گفتند: «آمین، آمین.» معاویه سرشکسته از منبر پایین آمد و رفت».[47]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:41:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  گفتار مجری 2 ...

حضرت امام حسن ابن علی بن ابی طالب اولین فرزند امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه(س) در شب نیمه رمضان سال سوم هجرت در مدینه به دنیا آمد. از لقب های معروف حضرت می توان مجتبی، سبط اکبر و کریم اهل البیت(ع) را نام برد. کنیه شریف حضرت ابامحمد است. حضرت امام حسن(ع) در 28 صفر سال 50 هجری حدود 47 سالگی به دستور معاویه و به دست همسرش جعده دختر اشعث بن قیس کندی مسموم گشت و به شهادت رسید و در قبرستان بقیع و در جوار حرم نبوی به خاک سپرده شد.

امام حسن(ع) دو بار همه اموالش را بین محرومان و تهی دستان خرج کرد و سه بار ثروتش را به دو نیم کرد. نیمی برای خود و نیمی برای فقرا و مستمندان.[43]

 امام حسن دارای پانزده فرزند یعنی 8 پسر و 7 دختر بوده اند که هفت فرزندش از سه زن آزاد و بقیه از کنیزان بوده اند. یعنی ازدواجی مانند سایر مردم آن عصر، نه چیز دیگری که به ناحق به ایشان نسبت داده اند.[44]

 هنگامی که جنازه امام حسن(ع) را به سوی بقیع حرکت می دادند مروان زیر تابوت آن حضرت آمد و جنازه را تشییع کرد. امام حسین(ع) به او فرمود: «آیا جنازه حسن را حمل می کنی، با اینکه همواره جرعه های اندوه را به او خوراندی؟» مروان پاسخ داد: «آری، این کارها را با کسی انجام دادم که حلم و خویشتن داری او با کوه ها برابری می کرد».[45]

به کوشش : سیدحسین ذاکرزاده

[43]. اسدالغابه، ج 2، ص 13.

[44]. اقتباس از: ترجمه ارشاد شیخ مفید(ره)، ج 2، ص 16.

[45]. منتهی الآمال، ج 1، ص 171.

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  گفتار مجری 1 ...

شهامت و شجاعت امام حسن(ع)، از احتجاجات و مفاخراتش معلوم است و در دوران حیات خود نیز غالب اوقات در محاربات اسلامی شرکت داشته است؛ مع الوصف، عده ای کوتاه فکر و بی اطلاع، به علت اینکه او با معاویه صلح نموده است، او را از صحنه پیکار و میدان کارزار خارج نموده اند. در حالی که شرکت او در جنگ های اسلامی که مورد تأیید کلیه مورخان است، خود گواه شجاعت اوست. امام حسن(ع) در فتح قسمتی از منطقه (گیلان و مازندران) و همچنین در تسخیر شام و افریقا، سمت فرماندهی نیروها را بر عهده داشت و موقع قتل عثمان نیز در مقابل شورش گران، با کمال خونسردی و شهامت، به دستور علی(ع) از عثمان دفاع نمود. او فرزند همان علی(ع)، شیر بیشه شجاعت است که در زمان خلافت پدرش در جنگ های جمل و صفین و نهروان شرکت داشت و رموز و فنون جنگ را تحت نظر مستقیم پدرش فرا گرفته بود.[41]

بسیاری از مردم معتقدند که روح مناعت هاشمی که همواره چون عقابی بلند پرواز، قله های مرتفع را به زیر پا دارد، با رفتار حسین(ع) متناسب تر است تا رفتار حسن(ع)، و این یک نگرش ابتدایی و سطحی و دور از عمق و دقت است. حسن(ع) نیز در دیگر موقعیت ها و صحنه های زندگی اش، همان هاشمی شکوهمند و بلندپروازی بود که در افتخارات، هم پا و هم طراز پدر و برادر خود محسوب می شد و این هر سه، نمونه کامل و مثال عالی مصلحان مسلکی تاریخ بودند و آن گاه هر یک از ایشان جهادی و رسالتی و نقشی مخصوص خود داشت که از اعماق شرایط موجود و اوضاع و احوال او سرچشمه می گرفت و هر یک در جای خود چه از لحاظ شکل جهاد و چه از لحاظ شکوه و مجد و چه از لحاظ پی گیری حق از دست رفته و غصب شده، عملی مبتکرانه و بی سابقه بود.

l نوشیدن جام شهادت در موقعیت امام حسین(ع) و حفظ سرمایه زندگی به وسیله صلح در موقعیت امام حسن(ع)، به عنوان دو نقشه و دو وسیله برای جاودان داشتن مکتب و محکوم ساختن خصم، تنها راه حل های منطقی و عاقلانه ای بودند که با توجه به مشکلات هر یک از دو موقعیت، از آنها گریزی نبود و جز آنها، راه دیگری وجود نداشت. هر یک از این دو راه، در ظرف خود برترین وسیله تقرب به خدا و امتثال فرمان او بود؛ هرچند که از لحاظ دنیوی، چیزی جز محرومیت به همراه نداشت و باز هر یک، پیروزی حتمی و قاطعی بود که در طی تاریخ جلوه خود را آشکار ساخت گرچه در حین وقوع جز محرومیت و از دست دادن قدرت مظهری نداشت.[42]

به کوشش: میثم امانی

[41]. فضل الله کمپانی، حسن کیست؟، صص 61 ـ 62.

[42]. صلح امام حسن(ع)، صص 511 ـ 512.

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:35:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسن(ع) کیست؟ ...

در سرشت و طینت او، برترین نشانه های انسانیت وجود داشت. هر که او را می دید، به دیده اش بزرگ می آمد و هر که با او آمیزش داشت، بدو محبت می ورزید و هر دوست یا دشمنی که سخن یا خطبه او را می شنید، به آسانی درنگ می کرد تا او سخن خود را تمام کند و خطبه اش را به پایان برد.[32]

تواضعش چنان بود که روزی بر عده ای مستمند می گشت و آنها پاره های نان را بر زمین نهاده و خود روی زمین نشسته بودند و می خوردند. چون حسن بن علی را دیدند، گفتند: ای پسر رسول خدا! بیا با ما هم غذا شو. فوراً از مرکب فرود آمد و گفت: «خدا متکبران را دوست نمی دارد» و با آنان به غذا مشغول شد. آن گاه آنها را به میهمانی خود دعوت کرد؛ هم غذا به آنان داد و هم پوشاک.[33]

بخشش و کرم او آن چنان بود که مردی حاجت نزد او آورد، آن حضرت به او گفت: حاجتت را بنویس و به ما بده و چون نامه او را خواند، دو برابر خواسته اش بدو بخشید. یکی از حاضرین گفت: «این نامه چه قدر برای او پر برکت بود، ای پسر رسول خدا»! فرمود: برکت آن برای ما بیشتر بود؛ زیرا ما را از اهل نیکی ساخت. مگر نمی دانی که نیکی آن است که بی خواهش به کسی چیزی دهند و اما آنچه پس از خواهش می دهند، بهای ناچیزی است در برابر آبروی او (سائل). شاید آن کس شبی را با اضطراب و میان بیم و امید به سر برده و نمی دانسته که آیا در برابر عرض نیازش، دست رد به سینه او خواهی زد یا شادی قبول به او خواهی بخشید و اکنون با تن لرزان و دل پر تپش نزد تو آمده، آن گاه اگر تو فقط به قدر خواسته اش به او ببخشی، در برابر آبرویی که نزد تو ریخته، بهای اندکی به او داده ای».[34]

زهد و بی اعتنا او به زیور دنیا آن چنان بودکه محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (متوفی به سال 381هـ . ق) کتابی را به نام «زهد الحسن علیه السلام» بدین صفت او اختصاص داد و در این باره همین بس که از همه دنیا یک باره به خاطر دین صرف نظر کرد.[35]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پا به پای آفتاب ...

در شبِ سه شنبه نیمه ماه مبارک رمضان، سال سوم هجرت، خانه علی(ع) و فاطمه(س) حال و هوای دیگری داشت. انگار ستاره درخشان دیگری در این خانه، نورش را به رخ عالم می کشید. کودکی که در قنداقه پیچیده شده بود، به دست جدّش، آخرین پیام آور پروردگار سپرده شد. ایشان از نام کودک پرسیدند. حضرت علی(ع) فرمود: «من در نام گذاری بر شما پیش دستی نمی کنم» و رسول خدا(ص) فرمود: «من نیز از پروردگارم». در این هنگام عطر حضور جبرائیل فضای خانه را معطر کرد و پیغام آورد: «ای محمد(ص)، خداوند سلام می رساند و می فرماید: «نسبت علی به تو، همانند نسبت هارون است به موسی، الّا اینکه پیامبری بعد تو نخواهد بود، بنابراین این نوزاد را هم نام پسر هارون کن.»[27] آن گاه اولین نور دیده علی و فاطمه «حسن» نامیده شد.

در هفتمین روز شکفتن این نو گل، رسول(ص) گوسفندی را قربانی کرد و یک رانِ آن را به همراه یک دینار طلا به قابله بخشید و موی سر نوردیده اش، حسن(ع) را تراشید و هم وزن آن نقره مسکوک، صدقه داد. بعد سر وی را با بوی خوش و زعفران خوشبو کرد[28] و فرمود: «مالیدن خون از کارهای جاهلیت است»[29] و با این عمل، سنت حسنه دیگری را جانشین رفتار جاهلانه عرب آن روز کرد.

حسن بن علی(ع) هفت سال زیر سایه مهربانی های پیامبر اکرم(ص) زندگی کرد و در همین سن او را از دست داد. اما همین سال های اندک، مجالی بود مغتنم، که حسن(ع) هر لحظه خودش را از بی کران دست های سخاوت جدش سیراب کند و هر چه می تواند ـ حتی با وجود سن کم ـ از او نور و روشنی بگیرد. جریانات و اتفاقاتی که در تاریخ ذکر شده به روشنی بیانگر این مطلب است.

اما بعد از هجرت غمناک و زودرس پدربزرگ، همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفت و اوضاع برای خانواده رسول(ص) بسیار متغیر و سخت گردید. در این زمان بود که مردم با همه آن سفارش ها و نگرانی های پیامبر، حقیقت را پشت سر گذاشته، بی چراغ به سوی تاریکی شتافتند و غم و رنجی سنگین تر از فقدان رسول، خانواده وحی را دچار اندوه می کرد. این بود که بر اثر رنج ها و ظلم هایی که به خانواده رسول، به ویژه دختر گرامی اش فاطمه زهرا(س) و وصی و جانشین بر حقش علی(ع) روا گردید، پس از 75 یا 95 روز دوباره گرد یتیمی بر چهره کودکان علی(ع) نشست و آنها مادر مهربان و مظلومه خود را از دست دادند. حسن بن علی(ع) در آن زمان تلخ ترین روزگار خود را سپری می کرد.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  در زلال کلام امام حسن(ع) ...

«پستی و فرومایگی یعنی: خرده بینی و مضایقه کردن در چیزهای بی ارزش».[18]

«خیر و سعادت خالص، شکر در برابر نعمت و صبر در برابر حوادث ناگوار است».[19]

«خاموشی و کنترل زبان، پوشش درماندگی و زینت آبروست. دارنده این صفت در آسایش است و هم دم او در امنیت می باشد».[20]

«کسی که قبل از سلام کردن، سخن گفت جواب او را ندهید».[21]

«معاشرت نیک با مردم، سَر عقل است».[22]

«ای فرزند آدم از حرام های الهی دوری کن تا عابد شوی؛

و به قسمت الهی راضی باش تا بی نیاز شوی؛

و با همسایه و هم نشین خود نیکی کن تا مسلمان شوی؛

و با مردم چنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند، تا عادل شوی؛

ای فرزند آدم تو همواره از روز ولادت در حال از بین بردن عمرت هستی، پس از باقی مانده عمر برای آخرت خودت چیزی بردار؛ چرا که همانا مؤمن همواره می اندوزد و کافر همواره لذت می برد (و ریخت و پاش می کند و چیزی برای فردای قیامتش نمی گذارد».[23]

«و هر کس بر حسن اختیار خدا درباره خودش اعتماد کند، آرزو نمی کند که در حالی غیر از آنچه خدا برایش اختیار کرده، باشد».[24]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:27:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسن(علیه السلام) از نگاه معصومین(علیه السلام) ...

پیامبر اعظم(ص)

«هر که دوست دارد سرور جوانان اهل بهشت را ببیند ، حسن بن علی(ع) را بنگرد».[2]

«حسن و حسین پسران من هستند. کسی که به آنان مهر ورزد، مرا دوست داشته است و کسی که به من مهر ورزد، خداوند او را دوست خواهد داشت و کسی که مورد مهر خداوند باشد، او را وارد بهشت می کند و کسی که این دو را دشمن دارد، مرا دشمنی ورزیده است و کسی که به من دشمنی کند، خداوند او را دشمن می دارد و چنین کسی را خداوند به رو در آتش درآورد».[3]

«هر که خواهان آن است که به دستاویز محکم خدا چنگ زند ـ همان که خداوند از آن در کتابش یاد کرده است ـ باید به علی بن ابی طالب و حسن و حسین مهر ورزد و ولایت آنان را داشته باشد؛ زیرا خدای ـ تبارک و تعالی ـ آن دو را از بالای عرش خود دوست دارد».[4]

«امام حسن گل خوشبو و برگزیده من از دنیاست. همانا این پسرم آقایی است که خداوند به سبب او بین دو گروه از مسلمانان را سازش می دهد. خدایا من او را دوست دارم و به دوست دار او نیز مهر می ورزم».[5]

«بهشت مشتاق چهار تن از خاندان من است که خداوند آنان را دوست دارد و مرا نیز به مهرورزی به آنان فرمان داده است و عبارتند از: علی بن ابی طالب(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و مهدی(عج) و او همان کسی است که عیسی بن مریم(ع) پشت سرش نماز می گزارد».[6]

«زمانی حسن بن علی(ع) در آغوش رسول خدا(ص) بود که سربلند نمود و گفت: پدرجان کسی که بعد از رحلت تان شما را زیارت کند چه پاداشی دارد؟ فرمود: پسرم کسی که بعد از وفاتم مرا زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که پدرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است. کسی که برادرت را بعد از وفاتش زیارت کند، پاداش او بهشت است و کسی که تو را بعد از وفاتت زیارت کند، پاداش او بهشت است».[7]

رسول اعظم(ص) فرمود: «حسن از من است و من نیز از اویم. هر که حسن را دوست داشته باشد خدا نیز او را دوست می دارد».[8]

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسن علیه السلام در کلام آیت الله خامنه ای ...

امام حسن علیه السلام در کلام آیت الله خامنه ای
اگر امام حسن علیه السلام صلح نمی کرد، تمام ارکان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را از بین می بردند و کسی را باقی نمی گذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیلِ اسلام باشد. همه چیز به کلی از بین می رفت و ذکر اسلام برمی افتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمی رسید … امیدواریم خداوند به همه ما بصیرتی عنایت کند، تا بتوانیم این بزرگوار را بشناسیم و نگذاریم پرده جهالت و غبار بد شناختی که تا مدتها بر چهره آن بزرگوار بوده، باقی بماند، یعنی حقیقت را همه باید بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی علیه السلام همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین علیه السلام ارزش داشت و همان قدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد، آن صلح هم همان قدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد).

موضوعات: مناسبتی, اهل بیت, ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:18:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حلوای سفید نذری ماه رمضان ...

این حلوای سفید را برای نذری درست کردیم و در بین همسایه ها پخش کردیم

اگر حق تعالی قبول کنه ازمون

مواد لازم برای حلوای سفید نذری ماه رمضان :

برنج برای هر نفر یک پیمانه
شکر برای هر نفر یک و نیم پیمانه
آب برای هر نفر 4 پیمانه
گلاب برای هر نفر یک پیمانه
هل به میزان لازم

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:14:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ماه رمضان، ماه نیکی هاست ...

قسمت کوچکی از سفره افطار

ماه رمضان، ماه نیکی هاست و چه نیکی برازنده تر از نیکی به پدر و مادر برای مؤمنین می توان سراغ داشت، دیدار با پدر و مادر و ادای احترام به آنها، صله رحم نیز محسوب می شود و اگر ما این نیکی را ترک کرده یا به آن کم توجهی کنیم، قطعا از چند بُعد زیان کرده ایم، هم از نعمت دیدار و کسب حسنه در دیدار پدر و مادر و هم از ثواب صله رحم امام علی علیه السلام می فرماید: «به راستى که صله رحم از واجبات اسلام است و خداى سبحان، امر فرموده که آن را گرامى بدارند و خداوند متعال با هر کس که صله رحم کند، رابطه برقرار مى کند و با هر کس که قطع رحم کند، قطع رابطه مى کند و هر کس که صله رحم را گرامى بدارد، گرامى اش مى دارد.»
حجت الاسلام کبیری کارشناس مسائل اجتماعی و مذهبی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس، صله رحم را اینگونه تعریف می کند: «رحم در لغت و عرف و فقه به معناى نزدیکان و بستگان است؛ یعنى مطلق نزدیکان و بستگان البته با این قید که نسبی باشند نه سببی، چه مذکر باشند و چه م?نث، جزء ورثه باشند یا نه، محرم باشند یا غیر محرم، مسلمان باشند یا کافر، از طرف پدر باشند یا مادر، یا هر دو..» و “صله” به معنی ” پیوستن” و ” احسان کردن کسی به مال” است که در تجمیع آن “صله رحم” یعنی پیوستگی با نزدیکان و بستگان.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  رمضانی شدن به بهاست نه بهانه! ...

معصومه شاه مرادی، استاد حوزه و کارشناس مسائل مذهبی در خصوص متضررین ماه رمضان با اشاره به حدیثی از امام باقرعلیه السلام می گوید: «لاصیام لمن عصى الامام و لا صیام لعبد ابق حتى یرجع و لا صیام لامراة ناشزة حتى تتوب و لاصیام لولد عاق حتى یبر« بحار الانوار ج ۹۳، ص ۲۹۵ یعنی؛ روزه این افراد کامل نیست : ۱-کسى که امام (رهبر) را نافرمانى کند. ۲-بنده فرارى تا زمانى که برگردد. ۳-زنى که اطاعت‏شوهر نکرده تا اینکه توبه کند. ۴-فرزندى که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود.
وی در ادامه با بیان اینکه ماه رمضان فرصتی استثنایی است که هر ساله فقط ۳۰ روز نصیب ما می شود، می گوید: این ماه را از آن جهت “شَهْرُ اللّهِ الاَْعْظَم"، “ماه اعظم خدا “می نامند که بنابر فرمایش پیامبر اکرم(ص)«رمضان، همانند سایرماه ها نیست، زیرا که ماه رمضان با برکت و رحمت به شما روی می آورد و چون از شما بگذرد با آمرزش گناهان شما می گذرد و دراین ماه، خوبی ها وحسنات چند برابر می شوند واعمال نیکو پذیرفته می گردند.»
این کارشناس مسائل دینی می فزاید: اما به قولی بهشت را به بها دهند نه به بهانه! آمرزش گناهان در ماه رمضان و ضریب بالای حسنات در روزهای این ماه، صرفاً به بهانه تحمل تشنگی و گرسنگی و دچار شدن به ضعف بدنی صورت نمی گیرد؛ بلکه باید در این ماه از بنده به عبدالهی از آدم بودن به انسانیت، از منیت به حریت رسید تا از شقاوت گذشت و سعادت را درک کرد.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:42:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مادران و پدران روزه‌دار را با یک لبخند تکریم کنیم ...

امروز ششمین روزیست که بتول خانم تدارک یک سفره افطاری ساده اما مادرانه را برای خانواده پسرش می‌بیند و چشم انتظار آنهاست. برای اینکه از چشم انتظاری خارجش کنم، می‌گویم: اگر پسرت قصد آمدن به خانه تو را داشته باشد،حتما قبلش تلفن می زند. در جوابم می گوید: خانه خودشان است، چه لزومی به تلفن زدن! باید سفره ام آماده باشد.! چشمانش به نم نشسته است؛ تا اذان مغرب هنوز کور سویی از امید را می توان در آن چشمان کم سو دید.

رمضان ماه همدلی، ماه خودسازی، ماه فروریختن منیت‌ها، ماه مهربانی و ماه کسب حسنات است؛ از این روست که آن را رمضان المبارک، رمضان الشریف، رمضان الکریم نامیده اند و امام سجاد (ع) در توصیف این ماه می فرماید: «سپاس خداى را که از جمله آن راه های هدایت، ماه خود، ماه رمضان را قرار داد، ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهى که قرآن را در آن نازل کرد، براى هدایت مردم … و مشخص شدن حق از باطل».
با مطالعه و تَعَمُق در آیات قرآن و احادیث پیامبراعظم(ص)و ائمه اطهار(ع) می‌توان گفت: ماه رمضان، دفتر پاک نویس اعمال، رفتار و کردار ماست؛ ماه خو گرفتن به اخلاق الهی، تزکیه نفس و گسستن از هوای نفس است آنگونه که موجب رسیدن به لقای خداوند، آزادی از خود، آزادی از خود حیوانی و تولد خود الاهی شود.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:34:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ثواب آزاد کردن یک برده و بخشیده شدن گناهان گذشته اش ...

پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم) فرمودند:

ای مردم شما مدیون کردار و رفتار خود هستید، پس با استغفار خود را آزاد کنید و با سجده بار گناهان خود را سبک کنید. بدانید خداوند قسم یاد کرده مؤمنی که بسیار نماز بخواند و سجده های زیادی کند خداوند عذاب روز قیامت و آتش جهنم را در آخرت به او نشان نمی دهد.

هر کس در این ماه انسان روزه داری را افطار بدهد خداوند به او ثواب آزاد کردن یک برده را می دهد و گناهان گذشته او را می بخشد.

برخی از مردم گفتند یا رسول الله؛ ما توان غذا دادن به دیگران را نداریم. پیامبر فرمودند: با دادن کمی (خرما و آب) آتش را از خودتان دور کنید. خداوند مهربان این ثواب را هدیه می دهد به کسیکه این عمل خیر را انجام دهد و توان بیشتر از این را ندارد.

در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان توانستیم تعدادی کیک و مقداری شله زرد و فرنی آماده کنیم و برای افطار بر سر سفره های نیازمندان قرار دهیم ان شاءالله مورد قبول حق تعالی قرار بگیرد .

  ———————————-     

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[یکشنبه 1395-03-30] [ 05:04:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اجر و پاداش افطار دهنده مساوی است با اجر و پاداش روزه گیرندگان ...

      ———————————-     

امام صادق (ع) : اجر و پاداش کسی که افطار می دهد مانند اجر و پاداش روزه گیران است. گزیده کافی جلد 3 صفحه 127

امام کاظم (ع) : دعای شخص روزه دار هنگام افطار مُستجاب میشود. بحارالانوار جلد 93 صفحه 255 حدیث 33

سفره افطاری در منزل بنده به تعدادی از دوستان دارالقرآن امام حسن مجتبی (ع)

که در این افطاری بچه ها  هم که نعمت ویژه ی الهی هستند هم در کنار ما بودند و باهم دعا خواندیم و افطار کردیم و گویی آنها از ما روزه دار تر هستند چون روزه داری فقط به نخوردن و نیاشامیدن نیست …….

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 04:57:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  سفره های افطاری در کربلای معلی ...

تا خیمه‌ي تقرّب تو پر کشیده ایم                                                                                                                                        تو نور محض و ما ز تبار سپیده ایم

آقا اگر «مَصارِعُ عُشّاق» کربلاست                                                                                                                                    در عاشقی به منزل آخر رسیده ایم

با عطر سیب پیرهنت مست می شویم                                                                                                                              شیدائی قبیله‌ي عشق و عقیده ایم

دل بر شکوه جنت الاعلی نبسته ایم                                                                                                                                   وقتی بهشت را به نگاه تو دیده ایم

در بذل جان به راه تو مشتاق تر ز هم                                                                                                                                 عشق تو را به قیمت جان ها خریده ایم

لب تشنه ایم و در صف پیکار می‌رویم                                                                                                                               وقتی که چشمه چشمه حقیقت چشیده ایم

کی دست می‌کشیم از این طوف عاشقی؟                                                                                                                         با آنکه صد جراحت شمشیر دیده ایم

جان می‌دهیم و یک سر مویت نمی‌دهیم                                                                                                                           در کربلا حماسه‌ي عشق آفریده ایم

هفتاد و دو صحیفه‌ي با خون نوشته ایم                                                                                                                               هفتاد و دو کتیبه‌ي در خون تپیده ایم

در جسم ما هنوز تب جانفشانی است                                                                                                                               «هَل مِن مُعِین» بی کسی ات را شنیده ایم

خورشید نیزه ها شدی و در هوای تو                                                                                                                                 بر روی نیزه مثل ستاره دمیده ایم

تصاویر سفره های افطار در کربلای معلی

ارسال شده از خانم فاطمه کریمی از دوستان بنده که این روزها به دیدار امام حسین (ع) رفته است .

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[جمعه 1395-03-28] [ 01:00:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب عبادت روح زندگی + دانلود ...

عبادت روح زندگی
مشخصات کتاب:
سرشناسه : شفیعی مازندرانی محمد، 1328 -
عنوان و نام پدیدآور : عبادت: روح زندگی / محمد شفیعی مازندرانی.
مشخصات نشر : قم مسجد مقدس جمکران 1388.
مشخصات ظاهری : 224 ص.

عناوین اصلی کتاب شامل:
پیشگفتار؛ بیماری قرن ما؛ ضرورت دین و عبادت از دیدگاه اندیشمندان بزرگ جهان

در بخشی از مقدمه این کتاب چنین می‌خوانیم: «عبادت، نزدیکترین و بهترین راه وصال به قرب الهی است. عبادت، عامل تعالی و تکامل انسان است. عبادت، دوری از شیطان و انس و الفت با محبوب و خالق هستی است. عبادت، پیکار مدام با شیطان و پیروزی بر شیاطین ظاهری و باطنی است.»

 

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[پنجشنبه 1395-03-27] [ 06:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب عبادت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) + دانلود ...

عبادت فاطمه زهرا سلام الله علیها
مشخصات کتاب:
سرشناسه : عزیزی عباس - 1342
عنوان و نام پدیدآور : نماز و عبادت فاطمه زهرا علیهاالسلام عباس عزیزی
مشخصات نشر : قم نبوغ 1377.
مشخصات ظاهری : [96] ص
فروست : (گنجینه آثار نماز18)

عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ فصل اول : جلوه های عبادت؛ فصل دوم : نماز و عبادت و خانواده؛ فصل سوم : خوف فاطمه زهرا علیهاالسلام از خداوند؛ فصل چهارم : نماز شب فاطمه زهرا علیهاالسلام؛ فصل پنجم : انس فاطمه زهرا علیهاالسلام با قرآن؛ فصل ششم : نمازهای فاطمه زهرا علیهاالسلام؛ فصل هفتم : تسبیحات فاطمه زهرا علیهاالسلام؛ فصل هفتم : تسبیحات فاطمه زهرا علیهاالسلام؛ فصل هشتم : توسل به فاطمه زهرا علیهاالسلام؛ فصل نهم : سخنان فاطمه زهرا علیهاالسلام

 

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 05:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وقتی دستان کوچکشان را برای دعا خواندن در سر سفره افطار بالا می برند ...

یک روز با خدا بودن، یک روز خود خود خود بودن، حس قشنگی که اراده برای انجامش اولین حرف را می زند، روزه اولی هایی کوچک با قلب های بزرگ
تازه واردان کوچکی که شاید تاب و تحمل گرسنگی و تشنگی در این هوای گرم و روزهای طولانی برایشان سخت باشد اما همه آنها در یک حرف، مشترک هستند، روزه… شیرین ترین تکلیف الهی است.

به بهانه فرا رسیدن ماه مبارک رمضان به جمع تعدادی از روزه اولی ها رفته و از آنها درباره حال و هوای این روزهای سراسر معنوی پرسیدم .

هانیه اسودی اولین روزه اولی است که به همراه مادرش به مسجد آمده است، از او درباره حال و هوای روزه گرفتن می پرسم، با زبانی شیرین می گوید: درست است که برای اولین بار است که روزه می گیرم اما انگار سال هاست با این حس آشنا هستم
او با لبخندی ادامه می دهد: خیلی وقت است که منتظر این روزها هستم، از وقتی روزه می گیرم، احساس آرامش و آسودگی دارم که با هیچ چیزی عوضش نمی کنم.
هانیه روزهای بلند و گرما را بهترین آزمایش می داند و می گوید: اتفاقا خوشحال هستم اولین روزه من در این فصل است، گرما، تشنگی و گرسنگی را احساس نمی کنم اما نزدیکی به خدا را با تمام وجود حس می کنم.

هانیه عزیز صحبتی هم با همسن و سالان خود دارد، او می گوید: از همه دوستانم می خواهم که روزه گرفتن آنها تنها خوردن و نخوردن نباشد بلکه سعی کنند این ماه مبارک در اخلاق و رفتار آنها اثرگذار باشد، دروغ نگوییم، غیبت نکنیم و به همدیگر کمک کنیم.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:06:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم الاخلاق و امام خامنه اي ...

از دیدگاه اسلام مساله دعا و درخواست انسان از خداوند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در قرآن آیات بسیاری در مورد دعا وجود دارد : ادعونی استجب لکم – ادعوا ربکم تضرعا و خفیة – ادعوه خوفا و طمعا و… از معصومین (علیهم السلام) نیز تشویق و ترغیب زیادی در مورد دعا وارد شده، اضافه بر این که دعاهای نورانی بسیاری از آنان نقل شده است.

از میان ادعیه صحیفه سجادیه (که دارای 54 دعا است) دعای بیستم آن به نام دعای مکارم الاخلاق مشهور است ( در آخر مفاتیح الجنان نیز این دعا نقل شده است) این دعا دارای مضامین اخلاقی بسیار بلندی است.

در اسلام، همان قدر كه ظلم كردن بد است، تسليم ظلم شدن هم همان قدر بد است. شما در دعاى مكارم‏ الاخلاق‏ مى‏بينيد كه امام سجّاد مى‏گويد: «و لا اظلمن و انت مطيق للدفع عنى و لا اظلمن و انت قادر على القبض منى» در قرآن مى‏فرمايد: «لا تَظلمون و لا تُظلمون» ؛ نه ظلم كنيد، نه قبول ظلم كنيد و زير بار ظلم برويد (تاریخ سخنرانی 14/8/76)
مسئوليت يعنى چه؟ يعنى از ما سؤال خواهند كرد. در دعاى مكارم‏ الاخلاق‏ مى‏خوانيد: «و استعملنى بما تسألنى غداً عنه»؛ فردا؛ در روز قيامت، از من سؤال خواهى كرد؛ پروردگارا! حالا كمك كن كه آن چيزى را كه بناست فردا از من سؤال كنى، من جوابش را امروز در عمل خودم آماده كنم؛ معناى اين فقره‏ى دعا اين است‏(تاریخ سخنرانی : 14/4/86)
غالباً وقتى گفته ميشود تقوا، پرهيزگارى، ذهن انسان ميرود به رعايت ظواهر شرع و محرمات و واجباتى كه دم دست ماست؛ نماز بخوانيم، وجوهات شرعى‌مان را بدهيم، روزه بگيريم، دروغ نگوئيم. البته اينها مهم است، همه‌اش مهم است؛ ليكن تقوا ابعاد ديگرى هم دارد كه غالباً ما از اينها غفلت ميكنيم. در دعاى شريف مكارم الاخلاق يك فقره‌اى در توضيح اين ابعاد ديگر هست: «اللّهم صلّ على محمّد و اله و حلّنى بحلية الصّالحين و البسنى زينة المتّقين»؛ از خداى متعال درخواست ميكند كه پروردگارا! مرا با زيور صالحان زيور بده و با لباس پرهيزگاران ملبس كن. خوب، اين لباس پرهيزگاران چيست؟ آن وقت اين شرح جالب است: «فى بسط العدل»؛ لباس پرهيزگاران در گستردن عدالت، «و كظم الغيظ»؛ در فرو بردن خشم، «و اطفاء النّائرة»؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهائى كه بين افراد جامعه برمى‌افروزند. اينها تقواست. «و ضمّ اهل الفرقة»؛ افرادى كه از شمايند، اما جدا شدند، سعى كنيد اينها را گرد بياوريد. اين جزو موارد تقواست، كه در دعاى شريف مكارم‌الاخلاق - دعاى بيستم صحيفه‌ى مباركه‌ى سجاديه - به آن اشاره شده است. اين دعا، بسيار دعاى مهمى است. من عقيده‌ام اين است كه همه، بخصوص كارگزاران، بايد اين دعا را بخوانند و در مضامينش دقت كنند؛ تعليم‌دهنده است. «و اصلاح ذات البين»؛ به جاى آتش‌افروزى، خبرچينى، اين را به جان آن انداختن، آن را در پوستين اين انداختن، اصلاح ذات‌البين كنند؛ بين برادران مؤمن، برادران مسلمان، ايجاد ائتلاف كنند؛ اينها تقواست(تاریخ سخنرانی: 27/5/89)
ملاحظه و دقت در سخنان ارزشمندمقام معظم رهبری نشانگر انس و الهام گیری ایشان از ادعیه معصومین (علیهم السلام) است که بدون شک یکی از مهمترین علل توفیق مقام معظم رهبری نیز همین ارتباط و انس شدید ایشان با قرآن و صحیفه سجادیه و..و بهره گیری از تعالیم بلند آنهاست. توسل و استغاثه ایشان به امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) هم در حوادث تیر سال 78 و هم در حوادث انتخابات سال 88 نیز کشف از دلبستگی و علقه شدید ایشان با امام زمان و اهل بیت (علیهم السلام) می کند.
ان شاء الله ما نیز به رهبر و مقتدایمان اقتدا کرده و از ادعیه معصومین(علیهم السلام) و به خصوص دعای مکارم الاخلاق استفاده کرده و بهره مند بشویم. والسلام.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:29:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم الاخلاق و امام خامنه اي ...

از دیدگاه اسلام مساله دعا و درخواست انسان از خداوند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در قرآن آیات بسیاری در مورد دعا وجود دارد : ادعونی استجب لکم – ادعوا ربکم تضرعا و خفیة – ادعوه خوفا و طمعا و… از معصومین (علیهم السلام) نیز تشویق و ترغیب زیادی در مورد دعا وارد شده، اضافه بر این که دعاهای نورانی بسیاری از آنان نقل شده است.

در مورد آداب و شرایط دعا نیز تالیفاتی در خصوص این موضوع از ناحیه علمای شیعه نگاشته شده است که یکی از بهترین آنها کتاب عدة الداعی تالیف ابن فهد حلی از علمای بزرگ شیعه در قرن نهم است که خوشبختانه این کتاب ترجمه نیز شده است.
یکی از مهمترین گنجینه های دعا که از اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده، صحیفه سجادیه است که به تعبیر امام راحل (ره) در وصیتنامه سیاسی - الهی خویش ، ما شیعیان به آن افتخار می کنیم.
از میان ادعیه صحیفه سجادیه (که دارای 54 دعا است) دعای بیستم آن به نام دعای مکارم الاخلاق مشهور است ( در آخر مفاتیح الجنان نیز این دعا نقل شده است) این دعا دارای مضامین اخلاقی بسیار بلندی است.
ملاحظه بیانات مقام معظم رهبری بیانگر این است که ایشان به این دعای مکارم الاخلاق عنایت زیادی دارند و در مواردی متعددی در سخنانشان، جملاتی از آن را نقل و به فقراتی از آن استشهاد نموده اند که ما مواردی را در اینجا ذکر می کنیم:
شما واقعاً مى‏بينيد كه اين ظرافتها، چقدر در ذهن و زبان ائمه‏ى بزرگوار ما وجود داشته است. در دعاى مكارم‏ الاخلاق‏ مى‏خوانيد: خدايا! به من عزت بده، به من جاه بده؛ ولى «لا تبتليني بالكبر» ؛ من را مبتلاى به غرور نكن. من را به عبادت موفق بكن؛ ولى مبتلاى به عجب نكن. يعنى حتّى در اثناى عبادت، اين دوراهى هست‏ ( تاریخ سخنرانی 14/9/69)
مبادا به چشم كبر نگاه كنيد؛ اين شأن شما را پايين مى‏آورد. ما تا توجه پيدا كرديم كه از اين برادرى كه اينجا پهلوى ما نشسته، بهتر هستيم، به مجردى كه اين احساس پيدا شد، او همان جايى كه هست، هست؛ ولى ما از او تنزل مى‏كنيم و پايين مى‏رويم؛ «و لا ترفعنى في النّاس درجه الّا حططتنى عند نفسى مثلها» در دعاى مكارم‏ الاخلاق‏ مى‏خوانيم: خدايا! من را در چشم مردم يك درجه رفعت مبخش، مگر اينكه به همان اندازه‏ى يك درجه، در چشم خودم من را تنزل بدهى. اين خوب است. اگر شما يك درجه بالا رفتيد، بايد در پيش خودتان يك درجه پايين بياييد. اين مى‏شود كمال‏. ( تاریخ سخنرانی :27/6/70)
يك ملت، وقتى منشأ همه‏ى مفاسد خواهد شد كه اخلاق او خراب شود. اين را امام سجّاد عليه الصّلاة و السّلام، در چهره‏ى جامعه‏ى اسلامى تفحّص كرد، و كمر بست به اينكه اين چهره را از اين زشتى پاك كند و اخلاق را نيكو گرداند. لذا، دعاى «مكارم‏ الاخلاق‏» دعاست؛ اما درس است. «صحيفه‏ى سجاديه» دعاست؛ اما درس است. من به شما جوانان توصيه مى‏كنم كه برويد «صحيفه‏ى سجاديه» را بخوانيد و در آن تدبّر كنيد. خواندنِ بى‏توجّه و بى‏تدبّر كافى نيست. با تدبّر خواهيد ديد كه هريك از دعاهاى اين «صحيفه‏ى سجاديه» و همين دعاى «مكارم الاخلاق»، يك كتاب درس زندگى و درس اخلاق است.( تاریخ سخنرانی (23/4/72)
‏دعاى «مكارم‏ الاخلاق‏» كه حقيقتاً هر فقره و جمله از آن، يك معرفت بزرگ است، براى انسان مؤمن يك درس زندگى است. جا دارد كسانى كه اهل مطالعه و تدبّر يا اهل دعا و تضرّع هستند، با دعاى «مكارم‏ الاخلاق‏» انس بگيرند و آشنا شوند. در اوايل اين دعا، چند جمله هست كه خوب و بد را در مقابل هم قرار مى‏دهد. مثلًا «و اجر للنّاس على يديّ الخير …» يعنى خدايا، كار خير را براى مردم، بر دستان من جارى كن. اين، كارِ خوب. بعد بلافاصله مى‏فرمايد: «… و لا تمحقه بالمنّ.» يعنى اين كار نيك را با منّت‏گذارى بر كسانى كه برايشان كار نيكى انجام گرفته است، ضايع مكن. «بايد» عبارت است از كار خير كردن براى مردم. «نبايد» همان منّت گذاشتن است. يا عرض مى‏كند كه «و هب لي معالى الاخلاق»؛ اخلاق برجسته و والا به من عنايت كن. اما «و اعصمنى من الفخر»؛ مرا دچار افتخار مكن، كه مباهات و افتخار كنم و بگويم بله؛ من فلان اخلاق نيك را دارم. البته در جمله‏اى قبل از اين جملات مى‏گويد: «و أعزّني و لا تبتلينّى بالكبر»؛ مرا عزّت ببخش، اما تكبّر نبخش (تاریخ سخنرانی 3/1/74)



موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:26:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مكارم الاخلاق + دانلود ...

دعای مکارم الاخلاق یکی از دعاهای معروف از صحیفه سجادیه می‌باشد این دعا از سی قسمت تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد شروع ‌گردیده و با در خواستهایی که هر کدام اخلاق پسندیده می‌باشد دنبال می گردد…


موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 02:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق جلد 3 + دانلود ...

شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق جلد 3
مشخصات کتاب:
سرشناسه : فلسفی، محمدتقی، 1283 - 1377.
عنوان قراردادی : صحیفه سجادیه. برگزیده. شرح
عنوان و نام پدیدآور : شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق/ ترجمه و تفسیر محمدتقی فلسفی.
مشخصات نشر : تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370-
مشخصات ظاهری : ج.

مقدمه؛ 61 : بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد و متعنی بالاقتصاد، واجعلنی من اهل السداد.؛ 62 : و من ادله الرشاد، و من صالحی العباد.؛ 63 : و ارزقنی فوز المعاد و سلامه المرصاد .؛ 64 : اللهم خذ لنفسک من نفسی ما یخلصها، و ابق لنفسی من نفسی ما یصلحها، فاننفسی هالکه او تعصمها؛ 65 : اللهم انت عدتی ان حزنت ، و انت منتجعی ان حرمت ، و بک استغاثتی ان ؛ 66: وعندک مما فات خلف ، ولما فسد صلاح ، و فیما انکرت تغییر، فامنن علیقبل البلاء بالعافیه ، وقبل الطلب بالجده وقبلالضلال بالرشاد.؛ 67: واکفنی مؤ ونه معره العباد، وهب لی امن یوم المعاد، وامنحنی حسن الارشاد.؛ 68: اللهم صل علی محمد وآله ، وادراءعنّی بلطفک ، واغذنی بنعمتک .؛ و ….

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق جلد 2 + دانلود ...

شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق جلد 2
مشخصات کتاب:
سرشناسه : فلسفی، محمدتقی، 1283 - 1377.
عنوان قراردادی : صحیفه سجادیه. برگزیده. شرح
عنوان و نام پدیدآور : شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق/ ترجمه و تفسیر محمدتقی فلسفی.
مشخصات نشر : تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370-
مشخصات ظاهری : ج.

عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ قطعه دوم دعای مکارم الاخلاق که شرح و تفسیر آن در بخش دوم این کتاب به چاپ رسیده است؛ 31 - شکر نعمت و کفران آن - چشم پوشی از بدیها؛ 32 - زیور صالحین - زینت متقین؛ 33 - گسترش عدل؛ 34 - فرو بردن غیظ - فرو نشاندن آتش خشم؛ 35 - پراکندگان را پیوند دادن - ایجاد صلح و سازش؛ 36 - نشر خوبیهای دیگران - پنهان داشتن عیوب مردم؛ 37 - طبع نرم در معاشرت - فروتنی و تواضع؛ 38 - حسن رفتار - نرم خویی و ملایمت؛ 39 - حسن خلق در معاشرت - پیشی گرفتن در کارهای خوب؛ 40 - گسترش تفضل - خودداری از ملایمت؛ 41 - ترک احسان نابجا - حق گویی و تحمل مشقت؛ 42 - کم شمردن کارهای خوب - بسیار شمردن کارهای بد؛ 43 - اطاعت باری تعالی در تمام عمل - همگامی با مسلمین - اجتناب از نظرهای اختراعی؛ 44 - درخواست وسعت رزق در کِبَر سن - درخواست قوت در ایام ناتوانی؛ 45 - مصونیت از مسامحه در عبادت - محفوظ ماندن از فَقد بصیرت؛ و …

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:40:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق جلد 1 + دانلود ...

شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق جلد 1
مشخصات کتاب:
سرشناسه : فلسفی، محمدتقی، 1283 - 1377.
عنوان قراردادی : صحیفه سجادیه. برگزیده. شرح
عنوان و نام پدیدآور : شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق/ ترجمه و تفسیر محمدتقی فلسفی.
مشخصات نشر : تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370-
مشخصات ظاهری : ج.

عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ قطعه اول دعای مکارم الاخلاق که شرح و تفسیر آن در بخش اول این کتاب به چاپ رسیده است .؛ 1 - اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ؛ 2 - اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ؛ 3- بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ،؛ 4- وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیَّاتِ؛ 5 - وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیَّاتِ وَ بِعَمَلِی إِلَی أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ؛ 6- اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتِی ، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَکَ یَقِینِی ، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ مَا فَسَدَ مِنِّی .؛ 7- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛ 8- وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِکَ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ؛ 9- وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ؛ 10- وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ؛ 11- وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ؛ 12- وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ.؛ و ……

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:23:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق + دانلود ...

شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق
مشخصات کتاب:
سرشناسه : فلسفی، محمدتقی، 1283 - 1377.
عنوان قراردادی : صحیفه سجادیه. برگزیده. شرح
عنوان و نام پدیدآور : شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق/ ترجمه و تفسیر محمدتقی فلسفی.
مشخصات نشر : تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370-
مشخصات ظاهری : ج.

عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ قطعه اول دعای مکارم الاخلاق که شرح و تفسیر آن در بخش اول این کتاب به چاپ رسیده است .؛ 1 - اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ؛ 2 - اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ؛ 3- بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ،؛ 4- وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیَّاتِ؛ 5 - وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیَّاتِ وَ بِعَمَلِی إِلَی أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ؛ 6- اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتِی ، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَکَ یَقِینِی ، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِکَ مَا فَسَدَ مِنِّی .؛ 7- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛  و …

مقدمه؛ قطعه دوم دعای مکارم الاخلاق که شرح و تفسیر آن در بخش دوم این کتاب به چاپ رسیده است؛ 31 - شکر نعمت و کفران آن - چشم پوشی از بدیها؛ 32 - زیور صالحین - زینت متقین؛ 33 - گسترش عدل؛ 34 - فرو بردن غیظ - فرو نشاندن آتش خشم؛ 35 - پراکندگان را پیوند دادن - ایجاد صلح و سازش؛ 36 - نشر خوبیهای دیگران - پنهان داشتن عیوب مردم؛ 37 - طبع نرم در معاشرت - فروتنی و تواضع؛ 38 - حسن رفتار - نرم خویی و ملایمت؛ 39 - حسن خلق در معاشرت - پیشی گرفتن در کارهای خوب؛ 40 - گسترش تفضل - خودداری از ملایمت؛ 41 - ترک احسان نابجا - حق گویی و تحمل مشقت؛ 42 - کم شمردن کارهای خوب - بسیار شمردن کارهای بد؛ 43 - اطاعت باری تعالی در تمام عمل - همگامی با مسلمین - اجتناب از نظرهای اختراعی؛ و ….

دانلود کنید

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معنای عرفی عبادت ...

اعمالی چون روزه، حج، دعا، تسبیح و مانند آن داخل در معنای عرفی عبادت است. این معنای عبادت از دیگر معانی آن محدودتر است. معنای عرفی عبادت، به همان اندازه که به معنای فقهی عبادت نزدیک است، از معنای عام و فراگیر قرآنی آن دور است; با در نظر گرفتن معنای فقهی واجباتی مانند زکات و خمس عبادت است، چون قصد تقرب در آنها شرط است; ولی معنای عرفی این امور را در بر نمی گیرد.

معصومان: گاه عبادت را در معنای عرفی آن استعمال کرده اند. زیرا مصداق بارز کلمه عبادت در بین مردم معنای عرفی است.

در پایان به این نکته اشاره می کنیم که چه چیز سبب شد معنای عبادت اسلامی با آن گستردگی اش، در ذهن مسلمانان جای خود را به معنای محدود و ناکارآمد عرفی بدهد. اگر نگاهی، هرچند اجمالی، به تاریخ تفکر در جهان اسلام بیفکنیم، در می یابیم که علت این امر به دوران انحطاط فکری مسلمانان باز می گردد. در پی این سقوط، بسیاری از مفاهیم اصیل و بلند اسلامی از ذهن مردم زدوده شد و جای آن را مفاهیم خشک و محدود و نیز مفاهیم فرهنگهای دیگری مانند غرب پر کرد که با فرهنگ اصیل اسلامی سر ناسازگاری داشت.

استعمارگران و همدستانشان همه کوشش خود را به کار بردند تا مفاهیم اصیل دینی را تحریف کنند و به انواع زواید بیالایند. اینان در کشورهای تحت سلطه خود برنامه های تربیتی مسموم و غلط را پیاده کردند و از طریق رسانه های گروهی در القای مفاهیم دست خورده و تحریف شده بسیار کوشیدند.

دشمنان پی برده بودند که می توان با سوء استفاده از ویژگی معنای عرفی عبادت تا حدی مسلمانان را از مبارزه با خود منصرف کنند. آنها همواره در گوش مسلمانان زمزمه می کردند: «اگر اسلام شما را به عبادت خداوند فرا خوانده و عبادت همان انجام عبادات اسلامی است، پس وظیفه ای جز این ندارید که در سایه آزادیی، که ما برایتان به ارمغان آورده ایم، با خیالی آسوده به عبادت بپردازید; روزه بگیرید، حج بروید، نماز بخوانید، قرآن تلاوت کنید. شما را چه شده است که رابطه آرام و بی درد سر خود با خداوند را رها کرده اید و با وارد کردن دینتان به کسب و کار، زندگی روزمره و رویارویی با ما، آن را از حیات و حرکت انداخته اید. این وضع شما را به آنچه خداوند می خواهد (عبادت او) نمی رساند و از هدف بلندی که دین اسلام ترسیم کرده، باز می دارد.»

این نمونه ای از توطئه استعمارگران است. اینک پرسش ما این است: تا کی ما مسلمانان باید آب به آسیاب تحریف دشمنانمان بریزیم و مفهوم اصیل و ریشه دار عبادت اسلامی را، که همان عبادت خداوند همراه با دمیدن روح حیات در امت اسلامی، بر اساس هدایت و قانون الهی است، از مرتبه اش به زیر بکشیم و آن را در عرصه های دور از زندگی در بند کنیم. گویا ما و دشمنان استعمارگر این سخن خداوند (آیه 105 سوره نساء) را فراموش کرده ایم که می فرماید: «انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس »; ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا بدان سان که خداوند به تو آموخته است در میان مردم داوری کنی.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:58:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معنای فقهی عبادت ...

تدریس مسایل شرعی و تالیف کتابهای فقهی، فقیهان را بر آن داشت که به تقسیم احکام مبادرت ورزند. این کار از دو جهت سودمند بود; زیرا هم تشخیص احکام از یکدیگر را آسان می کرد و هم تالیف این گونه کتابها را تا حدی روشمند می ساخت. آنها این نکته را دریافته بودند که معدودی از احکام، برای همیشه، بر جبین خود شرط «اسلام » را دارند; یعنی آن که می خواهد این احکام را به اجرا درآورد باید قصد تقرب کند، آگاه باشد که اینها دستورهای خداوند تبارک و تعالی است، انجام دادنشان سر به فرمان او سپردن است و در غیر این صورت اعمالی لغو و بیهوده خواهد بود; اعمالی که یا باید آنها را دوباره، با قصد تقرب، به جای آورد یا، اگر وقتشان گذشته، قضا کرد. در مقابل واجباتی هم وجود دارد که قید «اسلام » را ندارد و صرف انجام دادن آنها، بدون قصد تقرب، خواسته خداوند است. فقیهان نام این گروه اخیر را «واجبات توصلیه » (واجباتی که مهم عمل به آنهاست) گذاشتند و گروه اول را، «واجبات عبادیه یا عبادات » نام دادند، مانند نماز، روزه، حج و …

عبادت از جهات مختلف دارای اقسامی است:
۱. به لحاظ حکم تکلیفی، به واجب، مستحب و مکروه تقسیم می‌شود. مقصود از کراهت در عبادت، کاهش ثواب آن است، مانند کراهت نماز گزاردن در حمام و روزه گرفتن در روز عرفه برای کسی که بیم دارد بر اثر ضعف حاصل از آن از دعا باز بماند. [۶] [۷] [۸]
۲. به لحاظ متعلق عبادت، به عبادت بدنی که اعضای بدن در به جا آوردن آن دخالت دارد، مانند نماز و روزه، و مالی، همچون خمس و زکات، و مرکب از آن دو، مانند حج و عمره تقسیم می‌شود. [۹]
۳. به لحاظ محدود و نامحدود بودن وقت آن، به موقّت و مطلق تقسیم می‌گردد.
مطلق مانند نماز و روزه مستحب. عبادات موقّت نیز به موسّع، مانند نمازهای واجب روزانه و مضیق، مانند حج و روزه ماه رمضان تقسیم می‌شوند. [۱۰] [۱۱]

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معنای قرآنی (مفهوم اسلامی عبادت) ...

مفهوم کلمه «عبد» و مشتقات آن در فرهنگ قرآن و در گستره مفاهیم اسلامی به گونه ای است که همه افعال آدمی را در بر می گیرد. همه انسانها به گونه ای در طریق این مفهوم عام سیر می کنند. عبادت جز پیروی فروتنانه معنایی ندارد و اگر چنین است - که هست - همه آدمیان، از مؤمن ترین مردم گرفته تا کافرترین آنها، عابدند. آنچه بین عبادات فرق می اندازد، «معبود» است، عده ای انسان را عبادت می کنند، دسته ای هوای نفس خود را، گروهی شیطان را و جمعی بتها را. در این میان کسانی هم هستند که فقط خدای یکتا را می پرستند. (ایاک نعبد)

آنجا که سخن از عبادت اسلامی به میان می آید، همین عامیت و فراگیری معنای آن رخ می نماید:

الف) در آیه 64 آل عمران می خوانیم: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله »; بگو ای اهل کتاب به سخنی روی آورید که میان ما و شما یکسان است، جز خدا را نپرستیم.

چنانکه پیداست این آیه، به جای دعوت به اسلام، به عبادت خداوند دعوت می کند.

یا آیه 11 سوره زمر: «قل انی امرت ان اعبدالله مخلصا له الدین »; بگو من مامور شده ام خدا را بپرستم و برای او در دین اخلاص ورزم.

در این گونه آیات، دعوت به عبادت خداوند عبارت است از قبول و پای بندی به همه مفاهیم شریعت اسلام.

ب) «و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین اشرکوا مکانکم انتم و شرکاؤکم فزیلنا بینهم و قال شرکاؤهم ما کنتم ایانا تعبدون. فکفی بالله شهیدا بیننا و بینکم ان کنا عن عبادتکم لغافلین »; روزی که همگان را گرد آوریم، به مشرکان می گوییم: شما و معبودهایتان در جایتان بمانید. آنگاه آنها را از یکدیگر جدا خواهیم کرد. معبودهای آنها خواهند گفت: «شما ما را عبادت نمی کردید» همین بس که خدا گواه باشد که ما از عبادت شما بی خبر بودیم.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:50:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معنای لغوی عبادت ...

پس از جستجوی فرهنگهای لغت عرب به این نتیجه می رسیم که کلمه «عبد» بر معنایی آمیخته از «اطاعت » و «فروتنی » دلالت می کند. همچنین دانسته می شود منظور از کلمه «عبادة » عملی است که فرمانبری از معبودی را در پی دارد. برای آگاهی از درستی آنچه گفتیم به مراجعی مانند «اساس البلاغه »، «لسان العرب » و «تاج العروس » مراجعه کنید.

باید گفت به خاطر معنای خاص «عبد» است که آن را با تشدید - عبد - استعمال می کنند و مثلا می گویند: «عبد الطریق، عبد الشخص »; یعنی جاده را هموار کرد، فلان کس را بنده خود کرد.

با توجه به معنایی که گفته شد، هر اطاعتی عبادت نیست. آن اطاعتی عبادت است که محض دیگری باشد. شخصی که برای برآوردن خواسته خود دست به کار می زند، نمی گویند عبادت کرده است.

این نوشته، ترجمه بخش کوتاهی از کتاب «فلسفة الصلاة » نوشته محقق ارجمند «علی کورانی » است. با این امید که ترجمه تمام این کتاب بزودی در دسترس علاقه مندان قرار بگیرد.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:48:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فلسفه عبادات ...

آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است. خداوند میفرماید: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ [1] هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است. کارنامه همه انبیا و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است: وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً اََنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ أجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ [2]پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است. روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد چرا که، فَإِنَّ اللَّهَ غَنِی عَنْکُمْ [3] پس همان خداوند از همه شما ها بی نیاز است پس بی تردید سود عبادت، به خود پرستندگان بر میگردد. [4]

مرحوم علامه طباطبائی (ره) در تفسیر آیه وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ [5] میفرمایند: « ای تعالی انسان را آفرید تا پاداش دهد، و معلوم است که ثواب و پاداش عاید انسان میشود، و این انسان است که از آن پاداش منتفع و بهرهمند میگردد، نه خود خدا، زیرا خدای عز و جل بی نیاز از آن است. و اما غرضش از ثواب دادن خود ذات متعالیش میباشد، انسان را بدین جهت خلق کرد تا پاداش دهد، و بدین جهت پاداش دهد که اللَّه است. پس پاداش کمالی است برای فعل خدا، نه برای فاعل فعل که خود خدا است، پس عبادت غرض از خلقت انسان است، و کمالی است که عاید انسان میشود، هم عبادت غرض است و هم توابع آن - که رحمت و مغفرت و غیره باشد. و اگر برای عبادت غرضی از قبیل معرفت در کار باشد، معرفتی که از راه عبادت و خلوص در آن حاصل میشود در حقیقت غرض أقصی و بالاتر است، و عبادت غرض متوسط است» [6]

شهید مطهری(ره) در بیان مفهوم عبادت می فرمایند: «شناخت خدای یگانه به عنوان کاملترین ذات با کامل ترین صفات، منزه از هرگونه نقص و کاستی و شناخت رابطه او با جهان که آفرینندگی و نگهداری و فیاضیت، عطوفت و رحمانیت است، عکس العملی در ما ایجاد می کند که از آن به «پرستش» (یا عبادت) تعبیر می شود. پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خدای خود، برقرار می کند. این نوع رابطه را انسان تنها با خدای خود می تواند برقرار کند و تنها در مورد خداوند صادق است.» [7] و نیز علامه طباطبایی(ره) در بیان حقیقت عبادت می فرمایند: « حقیقت عبادت این است که بنده، خود را در مقام ذلت و عبودیت واداشته، رو به سوی مقام رب خود آورد. و همین، منظور آن مفسری است که عبادت را به معرفت تفسیر کرده، میخواهد بگوید: حقیقتش آن معرفتی است که از عبادت ظاهری به دست می آید. پس غرض نهایی از خلقت همان حقیقت عبادت است، یعنی این است که بنده از خود و از هر چیز دیگر بریده، به یاد پروردگار خود باشد، و او را ذکر گوید. [8]

از آن چه گفته شد نتیجه می شود که وظیفه اصلی ما چیزی خارج از هدف اصلی خلقت نیست که آن عبارت است از عبودیت و بندگی کامل خداوند متعال.

آنچه تصویری روشن تر و کامل تر از عبادت به دست ما می دهد، این است که بدانیم حس عبادت و پرستش با خمیر مایه و سرشت انسان عجین شده است و «پرستش جزئی از وجود و کشش فطری انسان است. این روح پرستش که در انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به «خدا پرستی» می رسد، گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوتها کشیده میشود.

انبیا، برای ایجاد حس پرستش نیامده اند، بلکه بعثت آنان، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است. علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «فَبَعَثَ اللهُ مُحَمَّداً بالحَقِّ لِیخْرِجَ عِبادَهُ مِنْ عِبادَةِ الاَوْثان الی عبادَتِهِ» خداوند، محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به حق فرستاده تا بندگانش را از بت پرستی به خدا پرستی دعوت کند. [9] بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت میکند، نه اصل عبادت. زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. [10] »

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  احادیثی پیرامون موضوع عبادت ...

حدیث (1) قال الله تعالی:

يا أَحمَدُ إِنَّ العِبادَةَ عَشَرَةُ أَجزاءَ: تِسعَةٌ مِنها طَلَبُ الحَلالِ فَإِذا طَيَّبتَ مَطعَمَكَ وَمَشرَبَكَ فَأَنتَ فى حِفظى وَ كَنَفى؛

در حديث قدسى آمده است كه خداوند مى‏فرمايد: اى احمد همانا عبادت ده جزء است كه نه جزء آن طلب ‏روزى حلال است، پس چون خوراكى و نوشيدنى خود را پاك كردى در پناه و حمايت من هستى.
وافی ج 26 ، ص 147 - بحار الانوار(ط-بیروت) ج 74 ، ص 27

حدیث (2) امام صادق عليه السلام :

لَوْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عِبَادَةٌ تَعَبَّدَ بِهَا عِبَادُهُ الْمُخْلَصُونَ أَفْضَلَ مِنَ الشُّكْرِ عَلَى كُلٍّ لَأَطْلَقَ لَفْظَةً فِيهِمْ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ بِهَا فَلَمَّا لَمْ يَكُنْ أَفْضَلُ مِنْهَا خَصَّهَا مِنْ بَيْنِ الْعِبَادَاتِ وَ خَصَّ أَرْبَابَهَا فَقَالَ‏ *وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور*
اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش كنند ، هر آينه آن كلمه را درباره همه خلقش به كار مى‏برد ، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از ميان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ويژه گردانيد و فرمود : «واندكى از بندگان من سپاسگزارند» .
مصباح الشریعه ص 24 {شبیه این حدیث در تفسیر نور الثقلین ج 4 ، ص 324 ، ح 33 }

حدیث (3) حضرت زهرا سلام الله علیها:

من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عز و جل الیه افضل مصلحته؛

کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
عده الداعی ص 233

حدیث (4) امام حسن عسکری علیه السلام:

لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
تحف العقول ص 488 و ص 442

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خواندن درس مهم تر است یا عبادت مستحب؟ ...

هم درس خواندن و هم عبادت های مستحب باعث می شود ما نزد خدا محبوب بشویم و در هر دو مورد روایت های زیادی وجود دارد مثلا در مورد قران خواند خداوند می فرماید: ْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن‏(1)
آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد.
و در مورد درس و یادگیری علم پیامبر اعظم (ص)می فرمایند:اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ(2)
دنبال علم باشید ولو علم در چین باشدچون طلب علم برهر مسلمانی فریضه و واجب است.
پس هر دو دارای اهمیت هستند ولی این دو مورد لزوما با هم تنافی ندارند. یعنی شما باید با برنامه ریزی و نظم مقداری از اوقات خود را به درس اختصاص دهید و مقداری از اوقات خود را به معنویت و عبادت و هر کاری را در زمان خودش انجام دهید و این دو مورد را می توان هر روز انجام داد بدون این که با هم تنافی داشته باشند.
البته این تذکر را بدهیم که در هر دو مورد باید تعادل را رعایت کنید و اجازه ندهید کار به افراط یا تفریط بکشد .
ودر مواقعی که درس دارید فقط به درس بپردازید و در موقعی که وقت عبادت و معنویت هست به عبادت بپردازید که در این صورت در هر دو پیشرفت خواهید کرد. البته در مواردی که درس خواندن برایتان واجب است ،اولویت با درس است نه عبادت مستحبی.

1. مزمل(73) آیه 20.
2. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت (ع)قم، 1409 ه.ق، ج 27، ص 27.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:04:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  طرق های علاقه‌مند سازی و جذب فرزندان نسبت به عبادت ...

یکی از مسائل مهم در خانواده‌های معنوی، آگاهی و اطلاع از روش‌های درست و صحیح ایجاد علاقه در فرزندان نسبت به مسائل دینی است. برخی از خانواده‌ها با وجود تلاش‌های فراوان، موفق به ایجاد انس نمی‌شوند‌ و برخی‌ دیگر هم، پرداختن به این مسأله را با رفتارهایی نامناسب همراه می‌کنند.

راه‌های علاقه‌مند کردن فرزندان به امور عبادی

1. گام اول؛ جذب و یادگیری سپس رفتار

پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده است: «کودکانتان را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید.»[1] یکی از اصول تربیت دینی به خصوص در علاقه‌مند کردن کودکان به عبادت، توجه به آموزش این مسأله است.

کودکی که از همان بدو طفولیت خود را در کنار عبادت والدین و در اجتماعات معنوی می‌بیند، زمینه بیشتری برای پرسشگری در مورد دین و امور دینی در او شکل می‌گیرد. از این رو بر پدر و مادر لازم است خود را برای پاسخگویی به سؤالات دینی کودک آماده کنند. آگاهی کودکان از چگونگی انجام فرایض دینی و نیز دانستن فلسفه انجام آن به گونه‌ای محدود، می‌تواند مشوق خوبی برای انجام این کار و استمرار آن باشد. به عنوان مثال اگر کودکان در سن مطالعه هستند، والدین لازم است که کتاب‌های مناسب برایشان تهیه کنند و در مناسبت‌هایی به آنها هدیه دهند.

2. تشویق نه تحمیل

برخی از والدین، به درستی از شیوه تشویق کودک بهره‌مند می‌شوند. این تشویق‌ها می‌تواند کلامی و غیر کلامی باشد. به عنوان مثال دختر خردسالی که در کنار مادر به نماز ایستاده است، می‌تواند بعد از نماز، با جملات تحسین برانگیز، از سوی مادر، مورد تشویق و تحسین قرار بگیرد.

همچنین والدین می‌توانند به صورت مستمر و گاه به گاه، هدیه‌هایی را به فرزندانشان بدهند و آنها را بدین صورت و به دلیل رفتار خوبشان تشویق و مورد تحسین قرار دهند. البته باید توجه داشت که در این زمینه نباید از واژه و کلمه جایزه استفاده کرد؛ زیرا باعث می‌شود که فرزندان نسبت به این واژه شرطی شوند.

امّا واژه هدیه در این زمینه بسیار مناسب‍تر است؛ چون هم انگیزه رفتار فرزندان درونی نگه داشته می‌شود و هم از آسیب شرطی شدن و عبادت به شرط مزد، مصون می‌مانند.

در ضمن، هدیه آیین و سنتی است دینی و بار عاطفی بیشتری را دارد. هنگامی که کودک موقع نماز خواندن والدین جانماز می‌آورد و به اصطلاح خودش نماز می‌خواند، باید از سوی والدین، مورد تشویق و تحسین قرار بگیرد. پسری که هنوز مکلف نشده، همین که تشویق و ترغیب شود و این نکته را درک کند که اگر خدا به او گفته نماز بخواند، برای این است که به خدا نزدیک شود و تقرب پیدا کند، به این نتیجه خواهد رسید که از این طریق از بهداشت روانی بالاتری برخوردار خواهد شد و آرامش بیشتری در زندگی پیدا می‌کند.

باید توجه داشت که زور، تهدید و تحمیل نظر خود بر فرزندان، روش‌های نتیجه بخشی نیستند. مهم‌ترین نکته‌ای که کودکان باید بدانند این است که انجام فرائض دینی برای خودشان چه سودی(آرامش روحی و روانی) دارد؟ لذا لازم است این آگاهی را در آنها ایجاد کرد که کارهای معنوی به تعمیق و تأمین بهداشت روانی آنها کمک می‌کند؛ مثلا از کودکان خواسته شود که انجام دادن یا ندادن فرائض دینی را با هم مقایسه کنند تا خودشان نتیجه بگیرند که پایبندی به این احکام به نفع آنهاست.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[چهارشنبه 1395-03-26] [ 11:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(ابلیس عبادت کرد اما عبودیت نداشت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

ابلیس عبادت کرد اما عبودیت نداشت
شیطان شش هزار سال عبادت کرد، حالا تازه امیرالمؤمنین می‌فرماید من نمی‌دانم سالش چه سالی است، سالهای دنیاست یا سالهای آخرتی، چون قرآن می‌فرماید که «وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» الحج/47 یک روز به اندازه هزار سالِ شماست، این روز قیامت یک روزش هزار سال است، شش هزار سال، یعنی روزهایش چه روزی بوده؟ دو نفر مسلمان زمانِ پیغمبر دعوایشان شد سرِ آبیاری، رفتند پهلوی پیغمبر گفت آقا ما دو تا کشاورزیم سرِ آبیاری دعوایمان شده، شما قضاوت کن، حضرت فرمود حق با فلانی است، تا گفت حق با فلانی است گفت بله باید بگویی، خویش و قومتان است. آیه نازل شد «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤْمِنُونَ » النساء/65 به خدا قسم اینها دین ندارند که همین که پیغمبر یک چیزی می‌گوید می‌گویند پارتی بازی شد. پیغمبر پارتی بازی کرد؟ پیغمبر بخاطر خویش و قومی‌اش پا روی حق گذاشت؟ «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤْمِنُونَ » النساء/65 به خدا قسم دین ندارند. گاهی وقتها انسان ممکن است مسلمان هم باشد اما اگر ببیند منافع شخصی‌اش نادیده گرفته می شود، مثلا قانون به ایشان گفت باید در این شهر باشی یا باید این درجه را بگیری یا باید مثلا در این دانشگاه باشی یا در این بازار باشی یا قرعه به نامت افتاد، بله، بردند، خوردند، کار از این کارها گذشته، گاهی وقتها اگر یک وقت یک مسئله‌ای شد که ما عبادت نکردیم «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَكِّمُوكَ» النساء/65
خیلی مشکل است، این آخری از همه مشکلتر است، عبودیت در عبادت. آقا ببخشید این نمازتان غلط است اگر زحمت نیست یکبار دیگر، برو بابا خدا قبول می‌کند. می‌آید نماز می‌خواند اما وقتی می‌گویی اینجایش گیر است قبول نمی‌کند. آقا ببخشید شما چرا به ایشان سلام نکردی؟ من؟ به این؟ بله من به بالاتر خودم سلام می‌کنم به اینها که سلام نمی‌کنم. پیغمبر به بچه‌ها هم سلام می‌کرد. خیلی از مردها در خانه به خانمشان سلام نمی‌کنند، می‌ گوید مرد به زنش سلام کند؟ به بچه ‌ام سلام کنم؟ گاهی هم پدرها به بچه‌ها سلام می‌کنند ولی نه سلام متواضعانه، سلام توبیخی. یعنی چه؟ یعنی تو باید سلام کنی. یعنی سلام هم می‌کند سلامِ توبیخی است نه سلامِ تواضعی. گاهی وقتها انسان عادت پیدا کرده یک جایی بنشیند وقتی می‌نشیند یک کسی را بلندش می‌کنند جای او می‌نشانند، خوب نمی‌تواند جای او بنشیند. اگر یک بچه دو ساله یک جایی نشسته، رئیس جمهور وارد شد شما این بچه دو ساله را بلند کردی رئیس جمهور جایش نماز بخواند، نماز رئس جمهور هم باطل است. حق نداری شما بچه دو ساله را از سرِ جایش بلند کنی.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:48:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(عبودیت در عبادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

عبودیت در عبادت
مسئله دیگر عبودیت. عبودیت چه است؟ گاهی وقتها انسان عبادت می‌کند اما عبودیت ندارد. شیطان شش هزار سال عبادت کرد. در نهج البلاغه داریم، حضرت امیر می‌فرماید شش هزار سال عبادت کرد، اما یک بار خدا گفت به جای این، این کار را بکن، گفت نه، آقا شما چند سال است در فلان اداره هستی؟ حالا امروز به جای این اتاق برو آن اتاق. اه، اه ندارد. به جای این شهر برو آن شهر، من نمی‌روم. بجای ایشان با ایشان کار کن، من با ایشان کار نمی‌کنم. اینها رنگ الهی ندارد، رنگ سلیقه‌ای دارد. دوست داشتی توی این شهر باشی، توی این اتاق باشی، با ایشان کار کنی، یک خورده مسائل نفسی شما جابه جا شود، تمکین نمی‌کنی. هر کجا که نفس شد و تمکین نکردیم ابلیسیم. پناه بر خدا. خیلی مشکل است‌ها، اینها که می‌گویم خودم هم گیر هستم در آن، یعنی بنده را دعوتم می‌کنند برای مکه می‌گویند بیا سخنرانی کن، گفتم باشه. حالا اگر در هواپیمایی که می‌خواهم بروم بگویند حاج آقا شما به جای مکه کار دیگر بکن، حتی اگر گفتند این مکه‌ات را بده به کس دیگر، یک وقت می‌گویم کس دیگر بیاید نمی‌تواند سخنرانی کند یا مردم دورش جمع نمی‌شوند، این حرف منطقی است، یک وقت می‌گویند آقا تو اگر مکه‌ات را بدهی به فلانی به اندازه تو یا بیش از تو مردم دورش جمع می‌شوند. اگر من ندادم معلوم می‌شود مکه من هم دکان است، یعنی عبادت نیست، عادت است. آقا، شما اینجا نماز می‌خوانی، سنتان از هشتاد دارد رد می‌شود، مریض هم هستی خدا شفایتان بدهد، اما اگر شما این مسجد را بدهید به دامادتان که طلبه فاضلی است یا بدهید به پسرتان یا بدهید به یکی از شاگردانتان یا بدهید به یک طلبه جوانتری منتهی انتخابش با خود شما باشد، اگر آن مسجد را بدهی به او، جمعیت اینجا دو تا صف بیشتر می‌شود. اگر منِ هشتاد ساله ندادم مسجدم را به دامادم، پسرم، شاگردم یا یک طلبه‌ای. . . . بله یک وقت یک کسی را معرفی می‌کنیم که او از نظر فکری یا علمی گیر دارد، نه آدم گیر دار هیچی، یک آدمی که هیچ گیری ندارد، ببینید گاهی وقتها ممکن است بسیج دکان بشود، پیشنمازی دکان شود، مدیرکلی دکان شود، حج دکان شود، علامت دکان این است که اگر به ما گفتند از تو بهتر هست، قبول کنیم. بنده در تلویزیون هستم، به من بگویند آقای قرائتی این شبِ جمعه تعطیل التماس دعا، بیست و هفت سال است در تلویزیونی بس است، جای تو فلانی می‌آید، بینی و بین الله اگر، به من گفتند فلانی بیاید مثل تو یا بهتر از تو عده‌ای را جذب می‌کند اگر من پست را تحویل ندهم، تلویزیون برای من دکان است. دکان که شد دیگر عبادت نیست، عادت است. حالا هر کسی خودش فکر کند، هر کسی خودش بین خودش و خدا فکر کند. یک روز امام تفسیر سوره حمد می‌گفت، می‌گفت ما در اخلاصمان شک داریم، چون هروقت با خدا حرف می‌زنیم سرِ نماز، دل نمی‌دهیم به نماز، اما وقتی می‌خواهیم یک بحث علمی، تحقیقی بکنیم تمامِ وجودمان حواسمان جمع است. چرا؟ چون بجث علمی برای ما پُز و دکان است. می‌گویند فلانی عجب تحقیقی کرد، عجب دقتی کرد، عجب حرفِ ابتکاری زد. چون چیز‌هایی که ما و مردم هستیم حواسمان جمع است، چیزهایی که ما و خدا هستیم حواسمان پرت است، همین دلیل بر اینکه نماز ما آن نمازی که باید باشد نیست. مشکل است.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(عبادت، نه عادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

عبادت، نه عادت
خوب؛ عبادت نه عادت. در این هم یک چیزی برایتان بگویم. امام صادق فرمود: (بصلاتهم ولا بصیامهم). اگر کسی خیلی نماز و روزه می‌گیرد فکر نکند خیلی آدم خوبی است(فان الرجل ربما) گاهی وقتها انسان عادت به نماز کرده، یعنی اگر نخواند چه کند؟ عادت کرده به نماز. حتی گاهی وقتها داریم(لو ترکوا استوحش) اگر رها کند به وحشت می‌افتد. بعضی‌ها کارشان عادت است. اگر کار عادت شد دیگر مزه ندارد. مثل عروسی، در عروسی اینها که تنبک می‌زنند، همه می‌گویند و می‌خندند، این خودش کیف نمی‌کند. گاهی وقت‌ها ممکن است یک فرمانداری، بخشداری، استانداری، از بس که کار اجرایی می‌کند دیگر خودش احساس ندارد، حتی روضه، اگر کسی همیشه روضه بخواند دیگر خودش گریه نمی‌کند. مثل مرده شورها، دیگر خودشان گریه نمی کنند. اگر یک کاری شد که دیگر احساسش را از دست داد، رها کند. احساس را از دست داد. یک کسی ماشین خریده بود، ماشینش را فروخت. به او گفتند چرا فروختی؟ گفت من را سنگدل کرده بود، من را بی تفاوت کرد، من فروختم. گفتم چطور؟ گفت قبلا که ماشین نداشتم، خودم کنار خیابان منتظر ماشین بودم، می‌گفتم خوب خوش انصاف تو می‌روی خوب یکی از اینها را سوار کن، خیلی وجدانم حساس بود که این ماشین‌ها که خالی می‌روند خوب یک نفر را سوار کنند. خودم که ماشین خریدم تا مدتی همین که می‌دیدم یک کسی کنار خیابان است سوار می کردم بعد دیدم به کارم نمی‌رسم، هی باید مسافرکشی کنم، من به کارم نمی‌رسم، گازش دادم رفتم، وقتی گازش دادم رفتم دیدم عجب، بی تفاوت شدم، یعنی مردم دیگر زن باشد، بچه بغل باشد، حامله باشد، زیر باران باشد، من برای اینکه به کارم برسم، گورِ پدرش. من گفتم پس بهتر این است که من برای حفظ وجدانم، برای اینکه عاطفه‌ام زنده بماند بهتر است که خودم ماشین نداشته باشم. ببینید گاهی وقتها انسان یک کاری عادت شده است برایش، باید یک کاری کنیم عادت نباشد. حتی ما سراغ داریم، شنیده شده افرادی که همیشه صف اول جماعت بودند، یک بار دیر آمده صف آخر بوده، می‌گفت صف آخر هی دیدم عجب، ما هر روز صف اول بودیم، چرا امروز صف آخر شدیم، دیدم این صف اولی هم برای من یک عادت شده است. بنده همیشه پیشنمازم، حالا یک بار دیدم که کسی دیگر ایستاده، خوب یک روز هم پس نماز شو. عادت به کار خوب خوب است، اما باید مواظب باشیم، عادت‌ها برای ما شغل نشود. این هم یک نکته.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(ابعاد عبادت در اسلام) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

ابعاد عبادت در اسلام
واما ابعاد عبادت. راجع به ابعاد عبادت هم یک مقداری صحبت کنیم.
ابعاد عبادت. 1- فکری. فکر عبادت است. یک ساعت فکر از مدتهای طولانی عبادت بهتر است. فکر در چی؟ فکر در آفرینش. در آفرینش فکر کن. چی می‌شود؟ ایمان زیاد می‌شود، نتیجه‌اش ایمان است. شما تا حالا در انگشتهایت فکر کردی؟ یک وقت می‌گفتند فلان ماشین خیلی ماشین خوبی است. گفتیم چطور؟ گفت این اگر بخورد به یک ماشین دیگر، یک کیسه هوا دارد این می‌آید جلوی صورت. خوب حالا این کیسه را خدا اینجا قرار داده، پشت انگشت ما یک خورده گوشت زاپاس گذاشته که تا می‌خواهیم خم شویم اینجا کم نیاوریم. همین که حالا چند تا مهندس نشتسته‌اند طراحی کردند، یا هواپیما، می‌گوید اگر در هوای هواپیما اختلافی رخ داد از بالای سرتان یک کیسه می‌افتد تنفس کنید. همین کارها را خدا کرده. هواپیما چند موتوره، خود خدا دو تا کلیه قرار داده، تا این کلیه ایستاد. . . بسیاری از کارهایی که الان مخ‌های مبتکر کردند خدا کرده. فکر در آفرینش. فکر در تاریخ، عبرت می‌آورد. فکر در گناهان، آدم توبه می‌کند. فکر در استعدادها، آدم حواسش را جمع می‌کند بیشتر کار می‌کند. فکر در توطئه دشمن، آدم بسیج می‌شود. فکر خیلی مهم است. یکی از ابعاد، حالا من بحث فکر را نمی‌خواهم بکنم، چون یک پرونده دارم برای فکر که فکر در سی مسئله که در هر چی هم فکر کنی یک نتیجه‌ای دارد.
خوب؛ تحصیل عبادت است. کار عبادت است؛ روایت هایش را نمی‌خوانم. جبهه عبادت است. حدیث داریم، آیه و حدیث، پر است. نگاه عبادت است، به چی؟ نگاه به والدین، قرآن، کعبه، عالم، بعضی نگاه‌ها عبادت است. انتظار فرج، عبادت است. اطاعت از رهبر آسمانی، پیغمبر، امام، عبادت است. راهنما، راهنمای خیر شدن عبادت است. گاهی کسی خودش نمی‌تواند ولی راهنمای خیر می‌شود. پول ندارد اما تشویق می‌کند دیگران کمک کنند به فقیر.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(انتقاد از عبادت‌های مقطعی و موسمی) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

یکی هم دائمی است. بعضی هایشان عبادتشان فصلی است. «إِذَا رَكِبُوا فِی الْفُلْكِ دَعَوْا اللَّهَ » العنكبوت/65 سوار کشتی می‌شوند می‌بیند غرق می شود می گوید(یا الله) « فَلَمَّا نَجَّاهُمْ » العنكبوت/65 جفتک می‌زند. یعنی وقتی گیر می‌کند یاالله می‌گوید، وقتی به ساحل رسید بدمستی می‌کند. این عبادت موسمی است. بعضی عبادت‌ها، عبادت‌هایی داریم عبادت‌های موسمی. می‌رود مشهد نماز می‌خواند می‌آید این طرف نمی‌خواند. موسمی.
موضعی؛ در یک موضعی که حالا پشت کنکور است، زن زائو می‌خواهد برود اتاق عمل، موسمی، موضعی. یک جانبه‌ای. یا می‌گوید پول می‌خواهی می‌دهم ولی حال ندارم نماز بخوانم. یا نماز می‌خوانم پول نمی‌دهم. قرآن می‌گوید پول و نماز به هم گره خورده. «مُنْفِقِینَ» این آیه قرآن است «مُنْفِقِینَ» یعنی انفاق می‌کنی به فقرا «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» آل عمران/17، «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» یعنی هم در سحرها استغفار می‌کند هم پول می‌دهد. با هم است. قرآن می‌گوید: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ » الكوثر/2 نماز بخوان برای خدا، بعد می‌گوید «وَانْحَرْ » شتر هم بکش. نماز، شتر، « یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ َیُؤْتُونَ الزَّكَاةَ » المائدة/55 نماز، زکات، نماز، شتر کشتن، انفاق، استغفار، اینها به هم گره خورده. مثل چهار تا چرخ ماشین است، یک چرخش نباشد ماشین راه نمی‌رود. عبادت باید موسمی نباشد، موضعی نباشد، یک جانبه‌ای نباشد.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

 

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(اخلاص در عبادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

اخلاص در عبادت
خالصانه؛ «لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ» البینة/5 عبادت، خلوص درآن باشد. ممکن است یک کسی خیلی هم زحمت بکشد ولی ببینیم زیر اخلاص است. برای خدا نیست. اگر برای خدا باشد بسیاری از حساسیت‌ها حل می‌شود. حالا به سرگرد گفتند سرهنگ، به سرهنگ گفتند سرگرد. غیظ نمی‌کند. به لیسانس گفتند دیپلم، به دیپلم گفتند لیسانس. به لشکر گفتند تیپ، به تیپ گفتند لشکر. برو بابا دیگر حالا چه خبر است؟ یکی از بزرگان کتابی نوشته بود می‌خواست چاپ کند. داد به یک نفر که ببیند اگر خوب است چاپ کند. این آقایی هم که کتاب را دید، دید خیلی کتاب خوبی است. خودش رفت چاپ کرد اصلاً کتاب را به صاحبش پس نداد، به اسم خودش چاپ کرد. او گفت الحمدلله یک باری از دوش ما برداشتی، چون من می‌خواستم چاپ شود مردم بخوانند استفاده کنند الحمدلله تو این کار را کردی خدا خیرت دهد. یک نفر هم داریم که شکایت کرد که فلانی کتاب من را چند صفحه‌اش را از رویش برداشته در کتاب خودش نوشته و حق التألیف من را نداده. آدم‌ها فرق می‌کنند. یک صلواتی بفرستید. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)
شخصی را سراغ دارم همکارمان است. بیست و پنج سال است با هم هستیم. کاشان با هم بودیم، تهران، نهضت سوادآموزی، ستاد نماز، زکات، تفسیر، رادیو و تلویزیون. چند سال است کمک به ما می‌کند. روحانی عزیزی است. من اسمش را در تلویزیون بردم، آمد گفت دیشب تا صبح غصه خوردم که چرا اسم مرا بردی می‌خواستم اسم من را نبری. این یک نفر. یک نفر هم یک حدیثی به من یاد داد من حدیث را در تلویزیون گفتم، گفتم یکی از دوستان یک حدیثی گفته، از من انتقاد کرد که چرا اسم من را نیاوردی. یعنی آدم هست یک حدیث می‌گوید می‌گوید اسم من را ببر، آدم هست بیست و پنج سال کمک می‌کند می‌گوید اسم من را نبر. آدم هست میلیاردی کمک می‌کند می‌گوید اسم من را نبرید، آدم هست اگر یک سطل زباله به شهرداری بدهد، یک سطل زباله مثلاً بانی سطل زباله محسن قرائتی، بر پدر و مادر کسی که ته سیگار بیندازد لعنت. یعنی به همه امت لعنت می‌کند، از خودش هم تعریف می‌کند. چه خبر است؟ یک سطل زباله داده. خالص باشیم، گرچه شیطان نمی‌گذارد آدم خالص باشد، خالصانه.
خاشعانه؛ خاشعانه؛ «فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» المؤمنون/2 یک کسی نماز می‌خواند ضمنا با ریش هایش هم بازی می‌کرد: «مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» الحمد/4-6 امام فرمود اگر این خشوع داشت با ریشش بازی نمی‌کرد.
چگونه عبادت کنیم؟ آگاهانه، عاشقانه، عادلانه، مخفیانه، خالصانه. یک دعا می‌کنم. خدایا به حق آنهایی که این رقمی عبادت کردند این گونه عبادت را نصیب ما فرما.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(نشاط در عبادت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

نشاط در عبادت
بعد از آگاهانه، عاشقانه. (وَاجعَل نِشَاطی فی عِبَادَتِک)، قرآن می‌گوید بعضی‌ها نماز می‌خوانند در حالِ «كُسَالَى» یعنی در حال کسالت. دو مرتبه کلمه «كُسَالَى» در قرآن آمده، یعنی این‌ها کسلند. دیدید بعضی‌ها چگونه با کسالت نماز می‌خوانند: (الله اکبر)، «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ مَالِكِ. . . . » الحمد/1-4 امام صادق فرمود: بعضی به قدری بد نماز می‌خوانند که اگر اینطور که با خدا حرف می‌زنند با همسایه‌شان حرف بزنند همسایه‌شان جواب نمی‌دهد.
عاشقانه؛ (أفضَلُ النّاس مَن عَشِقَ العِبَادَه). خوب، (لا تکرهوا الی انفسکم العباده) نماز زورکی نخوانید. صبر کنید وقتی نشاط دارید بخوانید. حالا ممکن است کسی بگوید من در عمرم نشاط ندارم، نه، او را نمی‌گوید.
عادلانه؛ (ما احسن القصد فی العباده)، قصد یعنی اقتصاد، یعنی میانه روی. عبادت میانه روی باشد. گاهی وقت‌ها صبح تا شام آقا در مسجد است، اصلاً سر به مادرش هم نمی‌زند. گاهی وقت‌ها اصلا مسجد را قیچی می‌کند. اعتدال؛ قرآن خیلی آیه داریم برای اعتدلال. نماز می‌خوانی، انفاق می‌کنی، عادلانه باشد.
مخفیانه؛ عبادت‌ها مخفیانه باشد. مگر عبادت‌های واجب. بعضی عبادت‌ها به ما گفته‌اند علنی باشد، مثل جماعت؛ بعضی عبادت‌ها مخفیانه باشد بهتر است. (أعظَمُ العِبَادَه أجرَاً أخفَاهَا)

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

 

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:11:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه درست عبادت(عبادت براساس معرفت) ...

بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی
« بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ، لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» قریش/1-4

عبادت براساس معرفت
اما چگونگی عبادت؛ اسلام راجع به چگونگی عبادت صحبت‌هایی دارد. 1- آگاهانه. مسئله آگاهی خیلی مهم است. ممکن است آدم مناجات هم بکند، گریه هم بکند، اما این اشک باید بر اساس آگاهی و شناخت باشد. اشک، عربی‌اش می‌شود دَّمْعِ، قرآن اسم اشکش را می‌برد می‌گوید «مِمَّا عَرَفُوا» المائدة/83، یعنی اشکشان بر اساس معرفت است. آخر بعضی‌ها ممکن است اشک هم بریزند اما همینطور الکی گریه می‌کنند. یک کسی می‌خواست دعا بخواند مفاتیح را برداشت، صفحه اول دید نوشته چاپ افست بلند گریه کرد، بابا چاپ افست که گریه ندارد. همینطور گریه می‌کند. بعضی همینطور گریه می‌کنند هنوز نخوانده، هنوز نشنیده. اشک باید بر اساس شناخت باشد. عبادت آگاهانه. یک کسی خیلی گریه می‌کرد، حضرت موسی گفت خدایا اگر این بنده من بود هر چیزی می‌خواست به او می‌دادم. خدا گفت این مخش کار نمی‌کند. رفت پهلویش گفت از خدا چه می‌خواهی؟ گفت از خدا می‌خواهم دو سه تا خر خلق کند این مزرعه علف هایش حرام نشود.
بنابراین معرفت خیلی مهم است. عزاداری‌ها بر اساس معرفت باشد. اصلاً قیام امام حسین را این شعرای ما اگر بسیج شوند در این حرکت، تمام اشعارشان اهداف امام حسین باشد. یعنی اهداف امام حسین را به شعر درآورند که امام حسین برای چه قیام کرد. چون گاهی وقت‌ها طبل می‌زنند شیپور هم می‌زنند، طرف هم عزاداری می‌کند اما نمی‌داند بالاخره چی شد. یعنی آخر عزاداری می‌پرسند ببخشید یزید و شمر فرقشان چه است؟ می‌گوید یزید و شمر هر دویشان بد بودند اما نمی‌دانم کدامها چه بودند. باید یک جوری باشد که نماز آگاهانه باشد. این یک. (رَکعَهٌ مِن عَالِمِ خَیرٌ مِن سَبعینَ رَکعَهٌ مِن جَاهِل). دو رکعت نماز عالم بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است. البته مراد از علم هم علم‌های اصطلاحی نیست.

مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عبادت چیست؟ ...

عبادت بر معنایی آمیخته از «اطاعت » و «فروتنی » دلالت می کند. و عملی است که فرمانبری از معبودی را در پی دارد. (رک: «اساس البلاغه »، «لسان العرب » و «تاج العروس ») اما باید در نظر داشت که هر اطاعتی، عبادت نیست، موارد بسیاری از اطاعت است که عبات شمرده نمی شود. به عنوان مثال، انسان از کارفرمای خویش، اطاعت می کند، اما او را عبادت نمی کند. و رمز مساله در این جاست که اطاعت از کارفرما و نظیر آن، اطاعت بدون قید و شرطی نیست.

عبادت وقتى تمام و كامل میشود كه انسان به غیر خدا به كسى دیگر مشغول نباشد، و در عملش شریكى براى خدای سبحان نتراشد، و دلش در حال عبادت بسته و متعلق بجایى نباشد، نه به امیدى، و نه ترسى، حتى نه امید به بهشتى، و نه ترس از دوزخى، كه در این صورت عبادتش خالص، و براى خدا است، بخلاف اینكه عبادتش بمنظور كسب بهشت و دفع عذاب باشد، كه در اینصورت خودش را پرستیده، نه خدا را.» (ترجمه تفسیر المیزان، ج‏1، ص: 42)

بعضى عبادت را تنها در نماز و ذكر و دعا مى‏دانند و بعضى در شعر خود مى‏گویند: «عبادت به جر خدمت خلق نیست» در این دو تفكر افراط و تفریط است.

علامه طباطبایی می فرمایند: «عبادت هر چیز مساوى با اعتقاد به ربوبیت او است، همچنین اطاعت بدون قید و شرط هر چیز نیز مساوى با رب دانستن آن چیز است، پس طاعت هم وقتى بطور استقلال باشد خود، عبادت و پرستش است و لازمه این معنا این است كه شخص مطاع را بدون قید و شرط و بنحو استقلال اله بدانیم، زیرا اله آن كسى است كه سزاوار عبادت باشد. »[۱]

همچنین اصل عبادت، آن حالت قلبی و درونی انسان است. پس نماز و روزه و نظیر آن، حقیقت عبادت نیستند، اگر چه افعال و اعمالی هستند که عبادت در شکل آنها، ظهور و بروز می کند.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 10:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برخى از فواید و فضائل روزه ...

تقویت تقوا، پرهیزگارى و اخلاص
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: خداوند متعال فرموده: «روزه از من است و پاداش آن را من مى دهم.»
حضرت فاطمه(علیها السلام) مى فرماید: «خداوند روزه را براى استوارى اخلاص، واجب فرمود.»

مانع عذاب هاى دنیوى و اخروى
امام على(علیه السلام) مى فرماید: «روزه روده را باریک مى کند گوشت را مى ریزد و از گرماى سوزان دوزخ دور مى گرداند.»
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «روزه سپرى در برابر آتش است.»

آرامش روان و جسم
روزه دارى روح و روان و قلب و دل و نیز جسم را آرامش داده و باعث سلامتى روح و تندرستى جسم مى شود.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.»
باز مى فرماید: «معده خانه تمام دردها و امساک [روزه] بالاترین داروهاست.»
حضرت امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: «روزه و حج آرام بخش دلهاست.»
حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: «خداوند بندگان مؤمن خود را به وسیله نمازها و زکات و حدیث در روزه دارى روزه هاى واجب [رمضان] براى آرام کردن اعضا و جوارح آنان، خشوع دیدگانش و فروتنى جان هایشان و خضوع دلهایشان حفظ مى کنند.»
امروزه در علم پزشکى و از نظر بهداشت و تندرستى نیز در جاى خود ثابت شده که روزه دارى تأثیرهاى فراوانى بر آرامش روح و روان و سلامتى جسم و بدن دارد، دفع چربى هاى مزاحم، تنظیم فشار، قند خون، و… نمونه آن است.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[سه شنبه 1395-03-25] [ 01:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعاهای شب های ماه رمضان ...

در هر شب بخواند:

اللَّهُمَّ بِرَحْمَتِکَ فِی الصَّالِحِینَ فَأَدْخِلْنَا وَ فِی عِلِّیِّینَ فَارْفَعْنَا وَ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ مِنْ عَیْنٍ سَلْسَبِیلٍ فَاسْقِنَا وَ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ بِرَحْمَتِکَ فَزَوِّجْنَا وَ مِنَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِینَ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ فَأَخْدِمْنَا وَ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّهِ وَ لُحُومِ الطَّیْرِ فَأَطْعِمْنَا وَ مِنْ ثِیَابِ السُّنْدُسِ وَ الْحَرِیرِ وَ الْإِسْتَبْرَقِ فَأَلْبِسْنَا وَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ وَ قَتْلا فِی سَبِیلِکَ فَوَفِّقْ لَنَا وَ صَالِحَ الدُّعَاءِ وَ الْمَسْأَلَهِ فَاسْتَجِبْ لَنَا [یَا خَالِقَنَا اسْمَعْ وَ اسْتَجِبْ لَنَا] وَ إِذَا جَمَعْتَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فَارْحَمْنَا وَ بَرَاءَهً مِنَ النَّارِ فَاکْتُبْ لَنَا وَ فِی جَهَنَّمَ فَلا تَغُلَّنَا وَ فِی عَذَابِکَ وَ هَوَانِکَ فَلا تَبْتَلِنَا وَ مِنَ الزَّقُّومِ وَ الضَّرِیعِ فَلا تُطْعِمْنَا وَ مَعَ الشَّیَاطِینِ فَلا تَجْعَلْنَا وَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِنَا فَلا تَکْبُبْنَا [تَکُبَّنَا] وَ مِنْ ثِیَابِ النَّارِ وَ سَرَابِیلِ الْقَطِرَانِ فَلا تُلْبِسْنَا وَ مِنْ کُلِّ سُوءٍ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ فَنَجِّنَا

از حضرت صادق علیه السلام روایت است که: در هر شب ماه رمضان مى‏خوانى:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ فِی الْأَمْرِ الْحَکِیمِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْ سَیِّئَاتِهِمْ [عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ‏] وَ أَنْ تَجْعَلَ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمُرِی فِی خَیْرٍ وَ عَافِیَهٍ وَ تُوَسِّعَ فِی رِزْقِی وَ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِکَ وَ لا تَسْتَبْدِلْ بِی غَیْرِی.

در انیس الصالحین است که: در هر شب از شبهاى ماه رمضان بخواند:

أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ یَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ وَ لَکَ قِبَلِی تَبِعَهٌ أَوْ ذَنْبٌ تُعَذِّبُنِی عَلَیْهِ .

شیخ کفعمى در حاشیه بلد الامین از سید بن باقى نقل کرده که فرموده: مستحب است در هر شب ماه رمضان دو رکعت نماز در هر رکعت حمد و توحید سه مرتبه و چون سلام داد بگوید:

سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَفِیظٌ لا یَغْفُلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ رَحِیمٌ لا یَعْجَلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لا یَسْهُو سُبْحَانَ مَنْ هُوَ دَائِمٌ لا یَلْهُو پس بگوید تسبیحات اربع را هفت مرتبه پس بگوید سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ یَا عَظِیمُ اغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ پس ده مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبر و آل او علیهم السلام کسى که این دو رکعت نماز را بجا آورد بیامرزد حق تعالى از براى او هفتاد هزار گناه .

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 10:53:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فضائل ماه رمضان ...

گرچه ذکر تمام فضائل ماه مبارک رمضان از حوصله این مقال خارج است; ولى پرداختن و ذکر برخى از فضائل آن از نظر قرآن و روایات اسلامى خالى از لطف نیست.

برترین ماه سال
ماه مبارک رمضان به جهت نزول قرآن کریم در آن و ویژگى هاى منحصرى که دارد در میان ماه هاى سال قمرى برترین است; قرآن کریم مى فرماید: «ماه رمضان ماهى است که قرآن براى هدایت انسان ها در آن نازل شده است.»
پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) درباره ماه رمضان مى فرماید: «اى مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى که نزد خدا از همه ماه ها برتر و روزهایش بر همه روزها و شب هایش بر همه شب ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است که شما در آن به میهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته اید، نفس هاى شما در آن تسبیح و خوابتان در آن عبادات، عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است…. بهترین ساعاتى است که خداوند به بندگانش نظر رحمت مى کند… .»

نزول کتب آسمانى در این ماه
تمام کتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن کریم، تورات، انجیل، زبور، صحف در این ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «کل قرآن کریم در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد، سپس در مدت بیست سال بر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجیل در روز سیزدهم ماه رمضان و زبور در روز هیجدهم ماه رمضان نازل شد.»

توفیق روزه
در ماه رمضان خداوند متعال توفیق روزه دارى را به بندگانش داده است; «پس هر که ماه [رمضان] را درک کرد، باید روزه بگیرد.»
انسان افزون بر جنبه مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر کدام در رسیدن به کمال مطلوب خود، برنامه هاى ویژه را نیاز دارند، یکى از برنامه ها براى تقویت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهیزگارى است; یعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و کمال مطلوب برسد، باید هواى نفس خود را مهار کند و موانع رشد را یکى پس از دیگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت ها و شهوات جسمى نکند. یکى از اعمالى که در این راستا مؤثر و مفید است روزه دارى است، قرآن کریم مى فرماید: «… اى افرادى که ایمان آورده اید! روز بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان از شما نوشته شده، تا پرهیزگار شوید.»

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:01:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ماه رمضان چیست؟ ...

«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانیدن مى باشد. چون در این ماه گناهان انسان بخشیده مى شود، به این ماه مبارک رمضان گفته اند.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «انما سمى الرمضان لانه یرمض الذنوب; ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را مى سوزاند.»
رمضان نام یکى از ماه هاى قمرى و تنها ماه قمرى است که نامش در قرآن آمده است.
در این ماه کتاب هاى آسمانى قرآن کریم، انجیل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.
این ماه در روایات اسلامى ماه خدا و میهمانى امت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در این ماه در نهایت کرامت و مهربانى پذیرایى مى کند; پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است، هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگى و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»
این ماه، در میان مسلمانان از احترام، اهمیت و جایگاه ویژه اى برخوردار و ماه سلوک روحى آنان است و مؤمنان با مقدمه سازى و فراهم کردن زمینه هاى معنوى در ماه هاى رجب و شعبان هر سال خود را براى ورود به این ماه شریف و پربرکت آماده مى کنند، و با حلول این ماه با شور و اشتیاق و دادن اطعام و افطارى به نیازمندان، شب زنده دارى و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه دارى و… روح و جان خود را از سرچشمه فیض الهى سیراب مى کنند.

منابع:

۱٫ مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص ۲۰۹، دارالکتاب العربى، بیروت.
۲ . بحارالانوار، علامه مجلسى، ج ۵۵، ص ۳۴۱، مؤسسه الوفاء، بیروت.
۳ . ر.ک: الکافى، محمد بن یعقوب کلینى، ج ۲، ص ۶۲۸، دارالکتب الاسلامیه، تهران.
۴ . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج ۲، ص ۶۲۸، دارالکتب الاسلامیه، تهران.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[دوشنبه 1395-03-24] [ 11:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای افتتاح در ماه مبارک رمضان ...

در هر شب از ماه رمضان:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَهِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَهِ وَ أَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِینَ فِی مَوْضِعِ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَهِ اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَ مَسْأَلَتِکَ فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أَجِبْ یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی وَ أَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی فَکَمْ یَا إِلَهِی مِنْ کُرْبَهٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ [غُمُومٍ‏] قَدْ کَشَفْتَهَا وَ عَثْرَهٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَهٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَهِ بَلاءٍ قَدْ فَکَکْتَهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لا وَلَدا وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیرا الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَى جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکِهِ وَ لا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا شَرِیکَ لَهُ فِی خَلْقِهِ وَ لا شَبِیهَ [شِبْهَ‏] لَهُ فِی عَظَمَتِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذِی لا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ وَ لا تَزِیدُهُ [یَزِیدُهُ‏] کَثْرَهُ الْعَطَاءِ إِلا جُودا وَ کَرَما إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلا مِنْ کَثِیرٍ مَعَ حَاجَهٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَهٍ وَ غِنَاکَ عَنْهُ قَدِیمٌ وَ هُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ وَ هُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی وَ تَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ صَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی وَ سَتْرَکَ عَلَى [عَنْ‏] قَبِیحِ عَمَلِی وَ حِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ [کَبِیرِ] جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَایَ [خَطَئِی‏] وَ عَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَرَیْتَنِی مِنْ قُدْرَتِکَ وَ عَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِکَ فَصِرْتُ أَدْعُوکَ آمِنا وَ أَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَیْکَ فِیمَا قَصَدْتُ فِیهِ [بِهِ‏] إِلَیْکَ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی [عَلَیَ‏] عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَهِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى [مُؤَمَّلا] کَرِیما أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ فَلَمْ [ثُمَّ لَمْ‏] یَمْنَعْکَ ذَلِکَ مِنَ الرَّحْمَهِ لِی وَ الْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ الْحَمْدُ لِلَّهِ مَالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ دَیَّانِ الدِّینِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ وَ هُوَ قَادِرٌ [الْقَادِرُ] عَلَى مَا یُرِیدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْخَلْقِ بَاسِطِ الرِّزْقِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ الْفَضْلِ [وَ التَّفَضُّلِ‏] وَ الْإِنْعَامِ [الْإِحْسَانِ‏] الَّذِی بَعُدَ فَلا یُرَى وَ قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَى تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ وَ لا شَبِیهٌ یُشَاکِلُهُ وَ لا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَ یَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عَوْرَهٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یُعَظِّمُ النِّعْمَهَ عَلَیَّ فَلا أُجَازِیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَهٍ هَنِیئَهٍ قَدْ أَعْطَانِی وَ عَظِیمَهٍ مَخُوفَهٍ قَدْ کَفَانِی وَ بَهْجَهٍ مُونِقَهٍ قَدْ أَرَانِی فَأُثْنِی عَلَیْهِ حَامِدا وَ أَذْکُرُهُ مُسَبِّحا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا یُهْتَکُ حِجَابُهُ وَ لا یُغْلَقُ بَابُهُ وَ لا یُرَدُّ سَائِلُهُ وَ لا یُخَیَّبُ [یَخِیبُ‏] آمِلُهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یُؤْمِنُ الْخَائِفِینَ وَ یُنَجِّی [یُنْجِی‏] الصَّالِحِینَ [الصَّادِقِینَ‏] وَ یَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَ یَضَعُ الْمُسْتَکْبِرِینَ وَ یُهْلِکُ مُلُوکا وَ یَسْتَخْلِفُ آخَرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ قَاصِمِ الْجَبَّارِینَ مُبِیرِ الظَّالِمِینَ مُدْرِکِ الْهَارِبِینَ نَکَالِ الظَّالِمِینَ صَرِیخِ الْمُسْتَصْرِخِینَ مَوْضِعِ حَاجَاتِ الطَّالِبِینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمَاءُ وَ سُکَّانُهَا وَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ عُمَّارُهَا وَ تَمُوجُ الْبِحَارُ وَ مَنْ یَسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَ لَمْ یُخْلَقْ وَ یَرْزُقُ وَ لا یُرْزَقُ وَ یُطْعِمُ وَ

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بگوییم ماه رمضان آمد… ...

رمضان اسمی از اسماء الهی است و نباید آن را به تنهایی ذکر کرد. مثلا ً بگوییم رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنی ماه را باید به اسم اضافه کرد. در این زمینه هشام بن سالم از حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) نقل روایت می‌کند و می‌گوید:
ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابی جعفر امام باقر (علیه السلام) بودیم، پس سخن از «رمضان» به میان آوردیم.
امام علیه السلام فرمود:
نگویید: این است «رمضان» و نگویید: «رمضان» رفت، و یا آمد، زیرا «رمضان» نامی از اسماء «الله» است که نمی‌رود و نمی‌آید بلکه شیء زائل و نابود شدنی می‌رود و می‌آید، اما بگویید: «ماه رمضان»، ماه به اسم اضافه شده، که اسم، اسم «الله» می‌باشد،
و ماه رمضان ماهی است که قرآن در او نازل شده است و خداوند آن را «مثل» و «عید» قرار داده است….

بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الایمه الاطهار علیهم السلام، مجلد ۲۳، صفحه۳

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ثواب عبادت در ماه مبارک رمضان بیشتر از ماههای دیگر است ...

بسم الله الرحمن الرحیم

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن

در روایتی از امام محمد باقر علیه السلام آمده است که فرموند:

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم در آخرین جمعه ماه شعبان براى مردم خطبه خواند، و بعد از حمد و ثناى الهى فرمود:

ای مردمان! به ماهى نزدیک شده‏اید که شبى در این ماه، واقع مى‏گردد که از هزار شب برتر است، و آن ماه رمضان است.

خدا در این ایّام روزه‏اش را واجب ساخته است. و شبى را که در این ماه به عبادت بگذرانید، مانند هفتاد شب در ماههاى دیگر قرار داده است.

براى کسى که در این ماه عملى از اعمال خیر و احسان را به قصد تقرّب الهى و نزدیکى به خداوند، به جا آورد، پاداشى مقرّر داشته، برابر با پاداش کسى که عمل واجب از واجبات خداى عزّ و جلّ را ادا کند.

کسى که در این ماه، عملى واجب از واجبات خدا را به جا آورد، مانند کسى است که هفتاد عمل واجب را در ماههاى دیگر به جاى آورده باشد.

این ماه، ماه صبر است، و پاداش صبر، بهشت است.

این ماه، ماه مواسات و همدردى است.

این ماهى است که خدا، روزى مؤمنان را در آن مى‏افزاید.

کسى که مؤمنى روزه‏دار را در این ماه افطار دهد، خدا به پاداش این کار، ثواب آزاد کردن بنده‏اى و آمرزش گناهان گذشته‏اش را، خواهد داد.

این ماهى است که اول آن رحمت، وسطش مغفرت، و پایانش اجابت دعا و آزادى از آتش دوزخ است.

در این ماه حاجتهاى خود را از خدا بخواهید و بهشت و عافیت را از او درخواست کنید، و از آتش دوزخ به او پناه برید. [1]

[1] ابن بابویه، محمد بن على -گلچین صدوق (گزیده من لا یحضره الفقیه)، ج‏2، ص: 18

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:43:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سنت افطاری به مثابه یک مناسک اجتماعی ...

سنت افطاری رایج، امروزه در حد فامیل و آشنایان خانوادگی مانده است و کمتر شاهد افطاری دادن به غیر از کسانی که به خانه‌های افراد رفت و آمد می‌کنند هستیم. البته گاه افطاری‌هایی به عنوان نذری در برخی شب‌های خاص ماه رمضان به همسایگان یا حتی چای و شربت دادن در کنار خیابان‌ها دیده می‌شود. همچنین سنت خوبی نانواها دارند که در برخی روزهای این ماه مبارک، نان را به رایگان توزیع می‌کنند. اما هیچ یک از این‌ها نمی‌تواند عنوان «افطاری» داشته باشد. آن‌چه ما در این یادداشت به دنبال آن هستیم، ترویج افطاری دادن به عنوان پهن کردن سفره در مسجد، یا توزیع یک «بسته» شامل افطاری ساده به مردم رهگذر و ناشناس یا افراد در یک محله است. این نوع از افطاری دادن هر چند وجود دارد، اما خیلی گسترده نیست سنت افطاری که غالباً محدود به روابط فامیلی، همسایگی و حداکثر محلی بوده است تا تبدیل آن به یک سنت یا مناسک گسترده‌ی اجتماعی، راهی طولانی اما شیرین در پیش دارد که مبتنی بر مخاطب‌شناسی خاصی در رسانه است. این‌گونه مخاطب‌شناسی در جامعه‌ی ایران که بر اساس عمل فرد به فرایض و واجبات دینی انجام می‌شود می‌تواند بسیار کارآمد باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به این نکته مهم توجهی خاص فرموده و به مسلمین دستور می فرماید که برای ایجاد اتحاد و انسجام میان همه اقشار جامعه همدیگر را به بهانه افطار دعوت کنید تا در سایه ماه رمضان اتحاد و اتفاق هر چه بیشتر میان مسلمانان ریشه بدواند. در این باره آن حضرت می فرماید:
«ای مردم! هر کس از شما مومن روزه داری را در این ماه افطاری دهد، برای او است در مقابل این عمل، ثواب آزاد کردن بنده، و آمرزش گناهان گذشته اش.رسول گرامی اسلام در خطبه غراء شعبانیه درباره یکی از سنت‌های زیبا در ماه رمضان سخن گفته و بر عمل به آن حتی به اندازه یک خرما یا جرعه شربت آبی سفارش جدی می‌کننداین سنت حسنه و زیبا که در ماه رمضان نمود و نماد دارد، سنت “افطاری دادن” است که متاسفانه گاهی به سبب تجمل گرایی و ریخت و پاش‌های بیهوده این سنت نیکو و پسندیده مورد غفلت واقع می‌شود.هیچ چیز مانند غذا دادن و قربانى كردن انسان را به خداوند متعال نزدیك نمی‌كند. (بحارالانوار، ترجمه ج 67 و 68، ج‏2، ص347) در این میان افطاری بهتر و برتر است وَ قَالَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) مَنْ فَطَّرَ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُؤْمِناً صَائِماً كَانَ لَهُ بِذَلِكَ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللهِ لَیْسَ كُلُّنَا نَقْدِرُ عَلَى أَنْ نُفَطِّرَ صَائِماً فَقَالَ إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَرِیمٌ یُعْطِی هَذَا الثَّوَابَ مِنْكُمْ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ إِلَّا عَلَى مَذْقَةٍ مِنْ لَبَنٍ یُفَطِّرُ بِهَا صَائِماً أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءِ عَذْبٍ أَوْ تُمَیْرَاتٍ لَا یَقْدِرُ عَلَى أَكْثَرَ مِنْ ذَلِك. (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص134)

پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود هر كس یك مؤمن روزه ‏دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد كردن یك بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود، پس گفتند: یا رسول الله، همگى ما قادر بر افطارى دادن به روزه دارى نیستیم، پس فرمود: خداى تبارك و تعالى چندان كریم است كه به كسى از شما كه نتواند جز با جرعه شیر آمیخته با آبى، یا شربت آب گوارایى، یا چند دانه خرما روزه‌دارى را افطارى دهد و بر انفاق چیزى بیش از این قادر نباشد، همین ثواب را عطا مى‏ كند.

ادامه »

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:01:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دو فرصت در ماه رمضان ...

در ماه‌های مبارک رمضان همواره دو فرصت پیش روی ما قرار دارد. این ماه در وهله‌ی نخست فرصتی برای خودسازی و تهذیب نفس و نزدیکی به خدا است. فرد به اصلاح رفتار و اعمال و ارتباطش با خدا و خلق او می پردازد. او می‌کوشد تا از هر آن‌چه که رابطه‌اش را با خدا و خلق او مخدوش می‌کند پرهیز کند. از جمله‌ی این امور می‌توان به اعمالی اشاره کرد که حق دیگران را تضییع می‌کند مانند غیبت کردن. این اعمال به شدت رابطه‌ی فرد با خدا را مکدر می‌کند.

فرصت دوم که خود ناشی از فرصت نخست است، آمادگی جامعه برای اصلاح هنجارها و رفتارهای جمعی است. تفاوت این دو فرصت در این است که فرصت نخست کاملاً در اختیار فرد بوده تا او برحسب درک اهمیت آن و میزان توان و آمادگی خود از آن بهره‌برداری کند، اما استفاده از فرصت دوم، معطوف به میزان درک و شناخت این فرصت از سوی مسئولان و کارگزاران حکومت و توان برنامه‌ریزی و اجرایی آن‌ها است.

یکی از فرصت‌های نادر ماه مبارک رمضان، ترویج سنت «افطاری» است که آثار فردی و اجتماعی بسیاری دارد. این سنت نیز همانند بسیاری از سنن پسندیده به دلیل مشکلات گوناگونی مانند مسائل اقتصادی، تغییر باورهای اجتماعی درباره‌ی سطح ارتباطات با دیگران، غلبه‌ی تجمل‌گرایی در خانواده‌ها و البته جابجایی جمعیت و مهاجرت‌های محلی و منطقه‌ای در برخی موارد گرفتار غبار فراموشی شده است. زیرا سنت‌ها معمولاً در روابط نزدیک اجتماعی از نوع معاشرت، پایدار می‌مانند و این همان چیزی است که با مهاجرت‌ها تقریباً از بین می‌رود، چون بنای زندگی در شهرهای بزرگ در ناشناس بودن است. البته گاهی برخی اقوام پس از مهاجرت ارتباطات جدیدی میان خود به وجود می‌آورند که اگر به درستی هدایت شود می‌تواند کارکردهای مثبت و البته متفاوتی داشته باشد. تفاوت سنت افطاری با دیگر سنت‌ها، اصلاح و تقویت رابطه‌ی فرد با خدا و با عموم جامعه خصوصاً جامعه‌ی مؤمنان است. از این جهت به سختی می‌توان جایگزینی دیگر برای سنت افطاری در ماه رمضان یافت.

یادداشتی از دکتر حسن خجسته

سفره افطاری ساده منزل پدر عزیزم

تاریخ : 1395/03/23

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[یکشنبه 1395-03-23] [ 11:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اگر روزی فراموش کردم خدای ِ بزرگی دارم پروردگارا تو فراموش مکن که بنده کوچکی داری ...

پروردگارا با زبان روزه ، با دستانی خالی به درگاهت آمده ام تا بگویم ببخش مرا که  اگر دنیایم کمی تنگ شد غصه خوردم اما وقتی یاد تو برایم کمرنگ شد غصه نخوردم ببخش مرا که برای دنیا گریه کردم اما وقتی نمازم قضا شد برای آخرتم گریه نکردم …

پرورردگارا یاری ام کن که روزه ام تنها تحمل رنج گرسنگی و تشنگی برای بدنم نباشد…

پرورردگارا یاری ام کن روزه ی دل بگیرم  قلبم را از پلیدی ها،پستی ها، حسدها،کینه ها،نامهربانی ها پاک کنم…

پرورردگارا یاری ام کن تا بتوانم روزه ی زبان بگیرم و زبانم از باز شدن به ناسزا ، تهمت،دروغ،زخم زبان در امان باشد…

پرورردگارا یاری ام کن بتوانم از روزهای زندگی ام ، از عمرم که در حال سپری شدن است به بهترین شکل ممکن استفاده کنم…

پروردگارا کمکم کن بتوانم اندیشه ام را از ابتذال و قضاوت ناروا پاک کنم…

پرورردگارا یاری ام کن که سراسر عمرم را روزه باشم از پلیدی هایی که مرا از مهر بیکران تو دور میکند …

پرورردگارا در آخر می گویم نگاهت را ، دست پرمهرت را ، محبتت را ، عشقت را ، و هر آنچه خودت میدانی از من نگیر …

پروردگارا دوستت دارم………..

عکس گرفته شده در سحر ماه مبارک رمضان 1395/03/23

دل نوشته : اکرم رضایی


موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:10:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا اگر كسى به یقین رسید، نمازش را ترك كند؟! ...

در قرآن آمده است: «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یَأْتِیَكَ الْیَقِینُ» یعنى‏ عبادت كن تا به یقین برسى. پس آیا اگر كسى به یقین رسید، نمازش را ترك كند؟!
پاسخ: اگر گفتیم: نردبان بگذار تا دستت به شاخه بالاى درخت برسد، معنایش این نیست كه هر گاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چون سقوط مى‏كنى.
كسى كه از عبادت جدا شد، مثل كسى است كه از آسمان سقوط كند «فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ» به علاوه كسانى كه به یقین رسیده‏اند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظه‏اى از عبادت دست برنداشتند. بنا بر این مراد آیه، بیان آثار عبادت است نه تعیین محدوده‏ى عبادت.

آیات و روایات، براى عبادت شیوه‏ها و شرایطى را بیان نموده است، ولى چون این آیه، اوّلین فرمان الهى خطاب به انسان در قرآن است، سرفصل‏هایى را بیان مى‏كنیم تا مشخّص شود عبادت باید چگونه باشد:

1ـ عبادت مامورانه، یعنى طبق دستور او بدون خرافات.
2ـ عبادت آگاهانه، تا بدانیم مخاطب و معبود ما كیست. «حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» (نساء، 43)
3ـ عبادت خالصانه. «وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (كهف، 110)
4ـ عبادت خاشعانه. «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون، 2)
5ـ عبادت مخفیانه. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: «اعظم العبادة اجراً اخفاها» (بحار، ج 70، ص 251)
6ـ عبادت عاشقانه. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند:«افضل الناس مَن عَشق العبادة» (بحار، ج 70، ص 253)
و خلاصه در یك نگاه باید بگوییم كه براى عبادت سه نوع شرط است:
الف: شرط صحّت، نظیر طهارت و قبله.
ب: شرط قبولى، نظیر تقوى.
ج: شرط كمال، نظیر اینكه عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه و عاشقانه باشد كه اینها همه شرط كمال است. (براى تفصیل بیشتر به كتاب پرتوى از اسرار نماز و تفسیر نماز نوشته حجت الاسلام قرائتی مراجعه نمایید)

پیام‏های آیه:
1ـ دعوت انبیا، عمومى است و همه مردم را دربر مى‏گیرد. «یا أَیُّهَا النَّاسُ»
2ـ از فلسفه‏هاى عبادت، شكرگزارى از ولى نعمت است. «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ»
3ـ اوّلین نعمت‏ها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، كُرنش در برابر خالق است.
«اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ»
4ـ مبادا بت‏پرستى یا انحراف نیاكان، ما را از عبادت خداوند دور كند، حتّى آنان‏نیز مخلوق خداوند هستند. «وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ»
5ـ عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ایجاد نكند، عبادت نیست.«اعْبُدُوا» «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»
6ـ به عبادت خود مغرور نشویم كه هر عبادتى، تقوا ساز نیست. «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»

تفسیر نمونه، ج1
 بحارالانوار، ج 70

تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 10:43:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چرا خدا را عبادت كنیم؟ ...

پاسخ: در چند جاى قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است:
چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ» (مشركان خالقیّت را پذیرفته ولى ربوبیّت را انكار مى‏نمودند، خداوند در این آیه دو كلمه«ربّكم» و «خلقكم» را در كنار هم آورده تا دلالت بدین نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست.)

چون تأمین كننده رزق و روزى و امنیت شماست.«فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ الَّذِی‏أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش، 3- 4) چون معبودى جز او نیست. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی» (طه، 14) عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده. او نیازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمین كافر شوند او بى‏نیاز است: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ» چنان كه اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثرى ندارد.

با اینكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى بازهم در برابر این اداى تكلیف، پاداش مى‏دهد و این نهایت لطف اوست.
آنچه انسان را وادار به عبادت مى‏كند امورى است، از جمله:
1ـ توجّه به نعمت‏هاى او كه خالق و رازق و مربّى ماست.
2ـ توجّه به فقر و نیاز خود.
3ـ توجّه به آثار و بركات عبادت.
4ـ توجّه به آثار سوء ترك عبادت.
5ـ توجّه به اینكه همه هستى، مطیع او و در حال تسبیح او هستند، چرا ما وصله ناهمرنگ هستى باشیم.
6ـ توجّه به اینكه عشق و پرستش، در روح ماست و به چه كسى برتر از او عشق بورزیم.

تفسیر نمونه، ج1
 بحارالانوار، ج 70

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 10:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خدا چه نیازی به عبادات ما دارد؟ ...

عبادت ها و نیایش هاى ما چیزى بر جاه و جلال خدا نمى‏افزاید همانگونه كه ترك آنها چیزى از عظمت مقام او نمى‏كاهد، او نیازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمین كافر شوند او بى‏نیاز است: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ» چنان كه اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثرى ندارد.

این عبادتها كلاس هاى تربیت براى آموزش تقوا است، تقوا همان احساس مسئولیت و خودجوشى درونى است كه معیار ارزش انسان و میزان سنجش شخصیت او است.

اوّلین نعمت‏ها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، كُرنش در برابر خالق!!
یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره21)
اى مردم! پروردگارتان كه شما و پیشینیان شما را آفرید، پرستش كنید تا اهل تقوا شوید.
در آیات گذشته سوره بقره خداوند حال سه دسته (پرهیزكاران، كافران و منافقان) را شرح داد و بیان داشت كه پرهیزكاران مشمول هدایت الهى هستند، و قرآن راهنماى آنان است در حالى كه بر دلهاى كافران مهر جهل و نادانى زده، و به خاطر اعمالشان بر چشم آنها پرده غفلت افكنده و حس تشخیص را از آنان سلب نموده است و منافقان بیماردلانى هستند كه بر اثر سوء اعمالشان بر بیماریشان مى‏افزاید.
اما اینجا، بعد از این مقایسه روشن، خط سعادت و نجات را كه پیوستن به گروه اول است مشخص ساخته مى‏گوید:” اى مردم پروردگارتان را پرستش كنید كه هم شما و هم پیشینیان را آفرید تا پرهیزگار شوید.”
حال توجه به چند نكته در این مقطع ضروری به نظر می رسد:
1- خطاب” یا أَیُّهَا النَّاسُ” (اى مردم) كه در قرآن حدود بیست بار تكرار شده و یك خطاب جامع و عمومى است نشان مى‏دهد كه قرآن مخصوص نژاد و قبیله و طایفه و قشر خاصى نیست، بلكه همگان را در این دعوت عام شركت مى‏دهد، همه را دعوت به پرستش خداى یگانه، و مبارزه با هر گونه شرك و انحراف از خط توحید مى‏كند.

در كتاب‏هاى قانون، مواد قانون، بدون خطاب بیان مى‏شود، ولى قرآن كتاب قانونى است كه با روح و عاطفه مردم سر و كار دارد، لذا در بیان دستورات، خطاب مى‏كند. البتّه خطاب‏هاى قرآن مختلف است.( براى عموم مى‏فرماید: «یا ایّها الناس»، امّا براى هدایت‏یافتگان فرموده: «یا ایّها الذین امنوا» )
2- براى برانگیختن حس شكرگزارى مردم، و جذب آنها به عبادت پروردگار از مهمترین نعمت شروع مى‏كند كه نعمت خلقت و آفرینش همه انسانها است، نعمتى كه هم نشانه قدرت خدا است، و هم علم و حكمت او و هم رحمت عام و خاصش چرا كه در خلقت انسان این گل سر سبد عالم هستى، نشانه‏هاى علم و قدرت بى‏پایان خدا و نعمتهاى گسترده‏اش كاملا به چشم مى‏خورد.

آنها كه در برابر خدا خاضع نیستند و او را پرستش نمى‏كنند غالبا به خاطر این است كه در آفرینش خویش و پیشینیان نمى‏اندیشند، و به این نكته توجه ندارند كه این آفرینش بزرگ را نمى‏توان به عوامل كور و كر طبیعى نسبت داد، و این نعمتهاى حساب شده و بى‏نظیر را كه در جسم و جان انسان، نمایان است، نمى‏توان از غیر مبدء علم و قدرت بى‏پایانى دانست. بنابراین یادآورى این نعمتها، هم دلیلى است بر خداشناسى، و هم محركى است براى شكرگزارى و پرستش.
البته با توجه به آیات قرآن واضح است كه هدف از خلقت جهان و انسان، تكامل انسان‏هاست. یعنى هدف از آفرینش هستى، بهره‏گیرى انسان‏هاست ( «سَخَّرَ لَكُمُ» جاثیه، 13. «خَلَقَ لَكُمْ» بقره، 29) و تكامل انسان‏ها در گرو عبادت («وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ذاریات، 563) و اثر عبادت، رسیدن به تقوى ( «اعْبُدُوا رَبَّكُمُ» «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» بقره، 21)
و نهایت تقوى، رستگارى است. («وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» بقره، 189)
3- نتیجه این پرستش، تقوا و پرهیزگارى است (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).
بنابراین عبادتها و نیایشهاى ما چیزى بر جاه و جلال خدا نمى‏افزاید همانگونه كه ترك آنها چیزى از عظمت مقام او نمى‏كاهد، این عبادتها كلاسهاى تربیت براى آموزش تقوا است، تقوا همان احساس مسئولیت و خودجوشى درونى است كه معیار ارزش انسان و میزان سنجش شخصیت او است.
4- تكیه بر” الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ” (كسانى كه پیش از شما بودند) شاید اشاره به این باشد كه اگر شما در پرستش بتها استدلال به سنت نیاكانتان مى‏كنید خدا هم آفریننده شما است و هم آفریننده نیاكان شما است، هم مالك و پرورش دهنده شما است و هم مالك و پرورش دهنده آنها، بنا بر این، پرستش بتها چه از ناحیه شما باشد و چه از ناحیه آنها چیزى جز انحراف نیست‏ .

براى برانگیختن حس شكرگزارى مردم، و جذب آنها به عبادت پروردگار از مهمترین نعمت شروع مى‏كند كه نعمت خلقت و آفرینش همه انسانها است، نعمتى كه هم نشانه قدرت خدا است، و هم علم و حكمت او و هم رحمت عام و خاصش چرا كه در خلقت انسان این گل سر سبد عالم هستى، نشانه‏هاى علم و قدرت بى‏پایان خدا و نعمتهاى گسترده‏اش كاملا به چشم مى‏خورد.

بنابراین یادآورى این نعمتها، هم دلیلى است بر خداشناسى، و هم محركى است براى شكرگزارى و پرستش.

تفسیر نور ،ج1

تبیان

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[شنبه 1395-03-22] [ 11:13:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  افطاری با روح الهی ...

یک سفره افطار که با رعایت استانداردهای حلال بودن، رعایت واجبات نمودن، حفظ شئونات شایسته، و مهمتر از همه با نیت تقرب فراهم گردد، می‌تواند بنده خواری را نزد خدای تعالی، گرامی کند و گناهان بزرگی را از نامه اعمال او بزداید. حدود حلال که مشخص و تعریف شده است. حدود واجب نیز، پرهیز از اسراف و تفاخر است؛ کلوا واشربوا ولا تسرفوا؛ بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید. این آیه شریفه که از محکمات قرآن است، به وضوح و روشنی حد و مرز واجب در خوردن و خوراندن را بیان می‌کند.

اما شئونات شایسته در افطاری دادن نیز آن است که اولویت‌ها، وضعیت اقتصادی میزبان و بازتاب آن را در جامعه در نظر گرفت. افطاری‌های سنگین و پرهزینه در جامعه‌ای که وضعیت بیش از نیمی از جمعیت آن نابسامان است، می‌تواند بازتابی داشته باشد که علاوه بر ارتفاع ثواب و منفعت معنوی آن، موجب کدورتها و آزردگی‌ها باشد. وقتی بسیاری از سفره‌های افطاری از ساده‌ترین غذاها نیز برخوردار نیستند و روزه‌داران با بی میلی و به اجبار گرسنگی بر سر آن می‌نشینند، انداختن سفره‌هایی که هزینه‌های میلیونی برمی‌دارد چگونه روح الهی داشته و مورد رضایت خداوند خواهد بود. آیا در جامعه‌ای که بار تورم روی دوش قشر متوسط و ضعیف آن سنگینی می‌کند، چنین افطاری‌های پرخرجی در بین اعمال مستحبی دیگری همچون رسیدگی به فقرا و ایتام، اولویت دارد .
این معایب برای آن حالتی است که فرض کنیم، غذای افطار صد در صد به مصرف می‌رسد و چیزی از آن اسراف نمی‌شود در غیر این صورت نه تنها سخنی از ثواب و قبولی نخواهد بود بلکه آنچه باقی می‌ماند گناه بزرگ اسراف است. در حدیث علوی است: لا قربة باالنوافل اذا اضرت باالفرائض؛ عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمی‌گرداند، اگر به واجب زیان رساند.(نهج‌البلاغه، حکمت 39) ضیافت افطار، عمل مستحب، و اسراف نکردن و به رخ نکشیدن اموال، واجب است .
اسراف در دین ما بسیار مذمت شده تا آنجا که اسرافکاران برادران شیاطین معرفی شده‌اند. پس چگونه می‌توان با سفره‌ای که بسیاری از غذای آن اسراف می‌شود به خدا تقرب پیدا کرد و به ثواب افطاری رسید.
عیب دیگر آن است که افطاری‌های سنگین، موجب کم شدن این ضیافت حسنه می‌گردد زیرا در وسع همه نیست که افطاری‌های پرهزینه را تحمل کنند اما از ضیافت‌های سبکتر هم شرم دارند.
شئونات شایسته در افطاری دادن نیز آن است که اولویت‌ها، وضعیت اقتصادی میزبان و بازتاب آن را در جامعه در نظر گرفت. افطاری‌های سنگین و پرهزینه در جامعه‌ای که وضعیت بیش از نیمی از جمعیت آن نابسامان است، می‌تواند بازتابی داشته باشد که علاوه بر ارتفاع ثواب و منفعت معنوی آن، موجب کدورتها و آزردگی‌ها باشد. وقتی بسیاری از سفره‌های افطاری از ساده‌ترین غذاها نیز برخوردار نیستند و روزه‌داران با بی میلی و به اجبار گرسنگی بر سر آن می‌نشینند، انداختن سفره‌هایی که هزینه‌های میلیونی برمی‌دارد چگونه روح الهی داشته و مورد رضایت خداوند خواهد بود. آیا در جامعه‌ای که بار تورم روی دوش قشر متوسط و ضعیف آن سنگینی می‌کند، چنین افطاری‌های پرخرجی در بین اعمال مستحبی دیگری همچون رسیدگی به فقرا و ایتام، اولویت دارد .
گاهی اسراف مربوط به هدر رفتن غذا نیست بلکه به شان اقتصادی میزبان مربوط می‌شود. میزبان اگر ثروتمند نباشد ولی همچون ثروتمندان ضیافت نماید طبق آموزه‌های دینی اسراف کرده است .
اما اگر توانایی داشته باشد و به جهت اکرام میهمان و تقرب به خدا در تهیه افطاری، زیاد هزینه کند و سفره‌ای رنگین بیاندازد، اسراف نکرده است .
از امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: اگر كسى هزار درهم براى خوراكى هزینه نهد و مؤمنى از آن بخورد اسراف نباشد. (آداب معاشرت، ترجمه ج 16، بحارالانوار، ج‏2،293، اخبار باب … ص 290)
اما از آن جهت که سفره‌های رنگین و پرهزینه که موجب شانیت‌های کاذب برای میزبان می‌گردد، خطر افتادن مسلمانان را در دام رقابت، تفاخر و ریا تقویت می‌کند، باید از افراط در آن پرهیز نمود. افراط و زیاده‌روی، فرهنگ افطاری اسلامی را آنچنان دگرگون می‌سازد که هیچ رنگ و بویی از خدا و معنویت نداشته باشد این حقیقتی است که هر چند به زبان آورده نشود با حواس فطری به خوبی درک می‌شود لذا در چنین مجالسی بعضا خود میهمانان با حالتی تمسخرآمیز به میزبان می‌گویند قبول باشد! ضمنا فقط به دلیل آن که کسی ثروتمند است و از مال خودش هزینه می‌کند مجوز اسلامی برای ریخت و پاش‌های بیش از حد دریافت نمی‌کند.
روایت است که امام صادق (علیه‌السلام) به ابان بن تغلب فرمود: به نظرت مى‏آید خداوند به كسى كه عطاى بسیار فرموده از این جهت است كه او نزد پروردگار، عزیز و ارزنده است. و كسى را كه از عطایاى خود محروم نموده از این جهت است كه وى نزد خداوند ذلیل و خوار است. هرگز چنین نیست. حقیقت اینست كه مال، مال خداوند است و آن را به امانت نزد شخص متمكّن سپرده است و به امانتداران اجازه داده است كه از مال خداوند در راه تأمین غذا و لباس و انتخاب همسر و تهیه مركب خود به قدر معتدل و در خور شأن خویش استفاده كنند و مازاد امانت خدا را به مسلمانان مستمند و از كار افتاده برگردانند و بدین وسیله پراكندگى آنان را جمع كنند. اگر كسى در مال خداوند این چنین مشروع و معتدل تصرف نماید آنچه را كه بهره‏بردارى كرده بر وى حلال است. و اگر جز این عمل كند و بیش از اندازه در آن تصرف نماید ناروا و حرام است. سپس فرمود: اسراف نكنید كه خداوند دوستدار مسرفین نیست.(بحارالانوار، ترجمه ج 67 و 68 ج‏2، ص 347)

گروه دین و اندیشه تبیان

سفره افطاری 

1395/03/21

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[جمعه 1395-03-21] [ 10:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ثواب افطاری در فرهنگ اسلامی ...

در روایت است که: هیچ چیز مانند غذا دادن و قربانى كردن انسان را به خداوند متعال نزدیك نمی‌كند. (بحارالانوار، ترجمه ج 67 و 68، ج‏2، ص347) در این میان افطاری بهتر و برتر است .
وَ قَالَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) مَنْ فَطَّرَ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُؤْمِناً صَائِماً كَانَ لَهُ بِذَلِكَ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللهِ لَیْسَ كُلُّنَا نَقْدِرُ عَلَى أَنْ نُفَطِّرَ صَائِماً فَقَالَ إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَرِیمٌ یُعْطِی هَذَا الثَّوَابَ مِنْكُمْ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ إِلَّا عَلَى مَذْقَةٍ مِنْ لَبَنٍ یُفَطِّرُ بِهَا صَائِماً أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءِ عَذْبٍ أَوْ تُمَیْرَاتٍ لَا یَقْدِرُ عَلَى أَكْثَرَ مِنْ ذَلِك. (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص134)
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود هر كس یك مؤمن روزه‏دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد كردن یك بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود، پس گفتند: یا رسول الله، همگى ما قادر بر افطارى دادن به روزه دارى نیستیم، پس فرمود: خداى تبارك و تعالى چندان كریم است كه به كسى از شما كه نتواند جز با جرعه شیر آمیخته با آبى، یا شربت آب گوارایى، یا چند دانه خرما روزه‌دارى را افطارى دهد و بر انفاق چیزى بیش از این قادر نباشد، همین ثواب را عطا مى‏كند.

همچنین نقل است:
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ(علیه‌السلام) أَنَّهُ قَالَ تَفْطِیرُكَ أَخَاكَ الصَّائِمَ أَفْضَلُ مِنْ صِیَامِك.(من لا یحضره الفقیه، ج‏2، 134) از امام ابوالحسن(علیه‌السلام) روایت است، كه فرمود: افطارى دادن به برادر مسلمانت از روزه داشتنت افضل است .
و نیز:
عَنْ أَبِی عَبْدِاللهِ(علیه‌السلام) قَالَ مَنْ فَطَّرَ صَائِماً فَلَهُ أَجْرٌ مِثْلُه؛ هر که روزه‌داری را افطار دهد اجری همچون او خواهد داشت.(من لا یحضره الفقیه، ج‏2، 134)
میهمان هم فرقی نمی‌کند. هر که باشد عزیز و محترم است و لازم نیست برای رسیدن به ثواب افطاری حتما فقرا را دعوت نمود البته اطعام فقرا علاوه بر ثواب افطاری، انفاق نیز محسوب می‌شود اما افطار به خویشاوندان ارجحیت دارد.
وَاعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساكِینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما مَلَكَتْ أَیْمانُكُمْ إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً (سوره النساء، آیه 36) خداى یكتا را بپرستید و چیزى را بر او شریك قرار مدهید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایگان نزدیك و بیگانه و دوستان موافق و رهگذران و بندگان و پرستاران كه زیر دست شمایند نیكى و مهربانى كنید كه خدا مردم خودپسند و متكبّر را دوست ندارد.
طبق این آیه شریفه برای نیکی کردن، خویشاوندان بر فقرا و دوستان و همسایگان برتری دارند. افطاری در ماه مبارک رمضان به خویشاوندان، فرصت خوبی برای دلجویی از یکدیگر، صله ارحام و برطرف کردن مشکلات عاطفی و مادی اقوام فراهم می‌کند.
در هر حال افطاری موجب انس و الفت، تجدید دیدارها، پیوند ارحام، انفاق، و ترویج خوبیها و دوستی‌هاست و اما مهمترین اثر افطاری، در ترویج فرهنگ روزه‌داری است ضمن آن که شادی و طراوت فوق العاده‌ای هم به ماه مبارک رمضان می‌بخشد. افطاری موقعیتی فراهم می‌کند تا روزه‌داران در برخورد با یکدیگر از ایمان و صبر یکدیگر تاثیر بگیرند و اعتقادات خود را تقویت کنند. (… و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.) معمولا روزه‌خواران در اثر ترویج فرهنگ صحیح افطاری تحت فشار روانی قرار می‌گیرند.
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود هر كس یك مؤمن روزه‏دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد كردن یك بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود

گروه دین و اندیشه تبیان

سفره افطاری ناقابل

1395/03/20

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 10:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دلایل نام گذاری این دعا ...

یکی از اهداف اصلی دعوت پیامبران، آموزش اخلاق در مرتبه بالای آن است. این مسئله در جمله معروفی که در اسناد مختلف آمده، تأیید می شود که پيامبر اكرم - صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- در باره فلسفه بعثت خود فرمود: «إنّی بُعثتُ لاُتمِمَ مكارم الاخلاق ».[10]من از طرف خدا برانگيخته شدم تا مكارم اخلاق را به كمال رسانده و تمام كنم. امام سجّاد عليه السلام هم نزدیک به این مضمون از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت كرده است كه فرمود من از طرف خدا براى مكارم و محاسن اخلاق مبعوث شده‏ام[11]. حضرت على عليه السلام نيز بر اهميّت تهذيب نفس تأكيد فرموده و رعايت آن را مايه خوشبختى انسان دانسته است و مى‏فرمايد: « لَوْ كُنَّا لَا نَرْجُو جَنَّةً وَ لَا نَخْشَى نَاراً وَ لَا ثَوَاباً وَ لَا عِقَاباً لَكَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَطْلُبَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا مِمَّا تَدُلُّ عَلَى سَبِيلِ النَّجَاحِ».[12] بر فرض كه اميدى به بهشت و ثواب و بيمى از دوزخ و عقاب نداشتيم، باز شايسته آن است كه در پى مكارم اخلاق باشيم، زيرا خوشبختى و سعادت را از اين راه مى‏توان به دست آورد[13]. از نخستین کتابهایی همچون طبرسی که کتاب مکارم الاخلاق را نگاشت تا بعدها به حجم این کتاب ها و اهمیت آن توجه شود.

از این رو طبیعی است که دعا برای آموزش بهترین ارزشهای اخلاقی در سرلوحه تعلیمات دینی و ادعیه قرار گیرد. از آنجا که در این دعا اموری خواسته شده که در تعریف هایی که در باره این کلمه آمده، این دعا در زبان امام به این نام یاد شده و معارف فراوانی در این دعا که حاکی از معارف بلند اخلاقی، بیان شده است.

[10]. إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ بُعِثْتُ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا و یا در تعبیر دیگری آمده عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْكُمْ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَنِي بِهَا. ر.ک: بحارالأنوار ج : 66 ص : 405. بحارالأنوار ج : 68 ص : 420، الأمالي‏للطوسي ص : 596.

[11]. بحارالأنوار ج : 16 ص : 199، و نیز بحارالأنوار ج : 16 ص : 288. متن حدیث به شرح زیر است: حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيٍّ ع قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ بُعِثْتُ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا وَ سَمِعْتُهُ ص يَقُولُ اسْتِتْمَامُ الْمَعْرُوفِ أَفْضَلُ مِنِ ابْتِدَائِهِ.

[12] . نوری، میرزا حسین، مستدرك‏الوسائل ج : 11، ص : 193.

[13]. در روایات اسلامی تعبیر به مکارم اخلاق فراوان آمده، حتی در برخی از این روایات معیارها و تعریفی از مکارم آمده و از آن جمله: عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثٌ مِنْ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَحْلُمُ إِذَا جُهِلَ عَلَيْكَ. ر. ک: کافی، ج2، ص107.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[چهارشنبه 1395-03-19] [ 11:47:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ایجاد آرامش و استحکام روحی و نشاط و بهجت ...

تأثیر دعا

تردیدی نیست که دعا بر انسان اثر عینی و روحی و روانی می گذارد، اما نخستین اثر را می توان در ایجاد آرامش و استحکام روحی و نشاط و بهجت نشان داد[3]. البته این اثر عینی وقتی است که از اعماق قلب بر خیزد و در آن صورت کمتر کسی است که تأثیر آن را در وجود خود درنیافته باشد، چه به صورت تلقین و ایجاد امید و شادابی و چه به صورت تکوینی و خارجی و پذیرفته شدن خواسته. هر انسانی می تواند شهادت دهد که در تجربه دعاییِ خود چگونه دعاهایش پذیرفته شده و در خارج اتفاق افتاده است. در قرآن بارها این استجابت دعا از سوی انسانهای معمولی و پیامبران یادآوری شده است. (آل عمران/195، انفال/9، یوسف/34، انبیا/76، 84، 88، 90). اما روشن است که هر دعایی استجابت نمی شود و آثار دعا قانونمند و تابع شرایط است و بستری از حالات روحی و عینی و اجتماعی و فراهم کردن امکانات و تلاش های مقدماتی را می طلبد. اگر بنا شود هر خواسته‏اى صرفاً از طريق دعا بدون تلاش به انسان برسد، بساط کوشش و تلاش برچیده می شود و بشر ضعيف از لحاظ بدن و اخلاق و فكر و توجه بار مى‏آيد و اين برخلاف سنت تكوين است. به عنوان نمونه در روایات رسیده که نباید به ستمگر فرصت ظلم داد و بی تفاوت بود، که در آن صورت هر چند دعا کند، پذیرفته شدنی نیست[4]. پس بايد دعا مقرون به تدبیر و عمل و تلاش باشد. انسان دعا می کند که تدبیر و تلاش او مؤثر واقع شود و درست در جای خود قرار گرفته باشد، و امید و اعتماد داشته باشد و از کار خود مأیوس نشود، به همین دلیل نقش اولیه روحی دعا، قدرت ایستادگی در مواجهه با مشكلات و گرفتار نشدن به آثار منفی مصائب و شكستها است که او را آبدیده و سخت ستبر کند. استجابت دعا در ضمن دیدن اين مشكلات و تلاش برای برطرف کردن آنهاست كه بسيار لذيذ و عالى است.دعا براى اين نيست كه خودخواهى‏های وی تقويت شود و این موفقیت را به خود و یا چرخ و فلك نسبت دهد و یا دعا تابع هوا و هوس ما واقع شود. یا موجب فرار از مسئولیت و تعهد جمعی و یا فراموش کردن نقش دیگران باشد.

[3]. در قرآن کریم از این صفت ذکری به اطمینان قلبی یاد شده است: الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب (رعد/28).آنان كه ايمان آورده‏اند و دلهايشان به ياد خدا آرامش مى‏يابد. آگاه باشيد كه دلها به ياد خدا آرامش مى‏يابد.و در آیه دیگر از این وصف به شادابی و نشاط یاد شده است:إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُم(انفال/2).

[4]. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ مَنْ عَذَرَ ظَالِماً بِظُلْمِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَنْ يَظْلِمُهُ فَإِنْ دَعَا لَمْ يَسْتَجِبْ لَهُ وَ لَمْ يَأْجُرْهُ اللَّهُ عَلَى ظُلَامَتِهِ. الكافي، ج2 ، ص334، باب الظلم.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:45:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ادعیه معروف امام سجاد ...

دعای مکارم الاخلاق یکی از ادعیه معروف امام سجاد در دعای بیستم صحیفه سجادیه است. این دعا به دلیل مضامین بلند و ابعاد تربیتی و سیر و سلوکی از سوی سالکان و عارفان و محققان و دعا پژوهان مورد توجه بسیار قرار گرفته و شرح و تفسیرهای فراوان بر آن نوشته شده است…..

بررسی این دعا از این جهت دارای اهمیت است که دارای ابعاد گوناگون و از آن جمله توجه به حیات جمعی و تلقین و ارزش گذاری اموری است که فرد در زندگی خود باید آنها را بکار گیرد. در این مقاله پس از بحثی مقدماتی در باره جایگاه دعا و مفهوم تعالیم اجتماعی و تأثیر آن به این بُعد از حیات و خواسته های معنوی توجه شده و فرازهایی که ناظر به حیات اجتماعی است، شرح و تفسیر و در مواردی استناد به آیات و روایات دیگر شده، تا نشان داده شود که این دعا از متن آموزه های قرآنی و حدیثی بر گرفته شده است.

پایگاه اطلاع رسانی حدیث وحی

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 11:40:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  محورهای اخلاق اجتماعی دعای مکارم الاخلاق ...

محورهای اخلاق اجتماعی
درخواست تبدیل حسد به مودت: وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْی الْمَوَدَّةَ.
ترک عیب جویی از دیگران و عیب زدایی ازخود: وَ تَرْک التَّعْییرِ.
نفی قدرت طلبی و برتری جویی و تجاوز به حقوق دیگران: وَ لاَ أَطْغَینَّ وَ مِنْ عِنْدِک وُجْدِی.
رعایت ادب اجتماعی و اخلاق عمومی: وَ مَا أَجْرَی عَلَی لِسَانِی مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَةِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِیابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِک.
دوری از اسرافکاری: وَ امْنَعْنِی مِنَ السَّرَفِ.
پاسخ خوب در برابر کار بد: وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ.
مسئولیت پذیری و مدیریت درست: وَ سُمْنِی حُسْنَ الْوِلاَیةِ.
تبدیل دشمنی نزدیکان به دوستی: وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَینَ الْوَلاَیةَ.
رفع بدگمانی و بی‌اعتمادی دیگران به خود: وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلاَحِ الثِّقَةَ.
درخواست رفع خدعه مکاران؛ وَ أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ".
همکاری با دیگران و خدمت به جامعه: وَ مِنْ رَدِّ الْمُلاَبِسِینَ کرَمَ الْعِشْرَةِ.
معاشرت خوب با دیگران و خوش رفتاری: وَ أَجْزِی مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ.
توجه به کرامت و حیثیت انسان‌ها؛ وَ اکفِنِی مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَادِ.
داشتن الگو و اسوه و تعیین جهت گیری در بسط و گسترش عدالت؛ وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ.
ایجاد آرامش و مبارزه با خشونت؛ وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ و وَ إِصْلاَحِ ذَاتِ الْبَینِ.
اهمیت مسابقه اجتماعی در خوبی‌ها : وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ.
نفی ستمگری و ظلم: وَ لاَ أَظْلِمَنَّ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی الْقَبْضِ مِنِّی.
مسئولیت پذیری و مدیریت درست: وَ سُمْنِی حُسْنَ الْوِلاَیةِ.
درخواست کفایت از عیب جویی مردم؛ و اکفنی موونة معرة العباد.
دفع عوامل ضرر و زیان؛ و ادرأ عنی بلطفک.
ترک احسان نابجا: و الافضال علی غیر المستحق.
درخواست دستی توانا در مقابل ظالم و زبانی گویا در برابر دشمنان: و اجعلنی یداً علی مَن ظلمنی و لساناً علی مَن عاندنی.
بی‌اعتنایی به ثروت مال اندوزان: و لا تفتنی بالنظر.
سخن گفتن برای هدایت مردم و پیمودن راه برتر: انطقنی بالهدی.
دوستی مدارا کنندگان به محبت واقعی: و من حب المدارین تصحیح المقة.

پایگاه اطلاع رسانی حدیث وحی

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
[سه شنبه 1395-03-18] [ 01:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  محورهای اخلاق فردی دعای مکارم الاخلاق ...

ایمان کامل: وَبَلِّغْ بِایمانی اَکمَلَ الْایمانِ.
بهترین عمل: و بِعَمَلی اِلی اَحْسَنِ الْاَعْمالِ.
تکمیل نیت: وَانْتَهِ بِنِیتی اِلی اَحْسَنِ النِّیاتِ.
وسعت رزق: وَ اَوْسِعْ عَلَی فی رِزْقِک.
درخواست طول عمر مشروط: وَ عَمِّرْنی ما کانَ عُمْری بِذْلَةً فی طاعَتِک،فَاِذا کانَ عُمْری مَرْتَعاً لِلشَّیطانِ فَاقْبِضْنی اِلَیک قَبْلَ اَنْ یسْبِقَ مَقْتُک اِلَی، اَوْیسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَی.
اصلاح خصلت ناپسند: اَللَّهُمَّ لاتَدَعْ خَصْلَةً تُعابُ مِنّی اِلاّ اَصْلَحْتَها، وَلاعآئِبَةً اُوَنَّبُ بِها اِلاّ حَسَّنْتَها، وَلا اُکرُومَةً فِی ناقِصَةً اِلاّ اَتْمَمْتَها.
درخواست رزق در پیری: وَاجْعَلْ اَوْسَعَ رِزْقِک عَلَی اِذا کبِرْتُ*
درخواست لیاقت وگشایش مالی:وَ مَتِّعْنی بِالْاِقْتِصادِ، وَاجْعَلْنی مِنْ اَهْلِ السَّدادِ، وَ مِنْ اَدِلَّةِ الرَّشادِ، وَ مِنْ صالِحِ الْعِبادِ، وَارْزُقْنی فَوْزَ الْمَعادِ، وَ سَلامَةَ الْمِرْصادِ.
درخواست پایان عمر با عفو الهی:اَللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِک اَجَلی، وَ حَقِّقْ فی رَجآءِ رَحْمَتِک اَمَلی، وَ سَهِّلْ اِلی بُلُوغِ رِضاک سُبُلی، وَ حَسِّنْ فی جَمیعِ اَحْوالی عَمَلی.
به یاد خدا بودن در تمام مواقع: وَ نَبِّهْنی لِذِکرِک فی اَوْقاتِ الْغَفْلَةِ.
درخواست مصونیت از عذاب: وَ قِنی بِرَحْمَتِک عَذابَ النَّارِ.

پایگاه اطلاع رسانی حدیث وحی

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم اخلاق ...

اللَّهُمَّ فَأَطْلِبْنِی بِقُدْرَتِک مَا أَطْلُبُ، وَ أَجِرْنِی بِعِزَّتِک مِمَّا أَرْهَبُ. (۲۶) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صُنْ وَجْهِی بِالْیسَارِ، وَ لَا تَبْتَذِلْ جَاهِی بِالْإِقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ أَهْلَ رِزْقِک، وَ أَسْتَعْطِی شِرَارَ خَلْقِک، فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِی، و أُبْتَلَی بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِی، وَ أَنْتَ مِنْ دُونِهِمْ وَلِی الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ. (۲۷) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی صِحَّةً فِی عِبَادَةٍ، وَ فَرَاغاً فِی زَهَادَةٍ، وَ عِلْماً فِی اسْتِعْمَالٍ، وَ وَرَعاً فِی إِجْمَالٍ. (۲۸) اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِک أَجَلِی، وَ حَقِّقْ فِی رَجَاءِ رَحْمَتِک أَمَلِی، وَ سَهِّلْ إِلَی بُلُوغِ رِضَاک سُبُلِی، وَ حَسِّنْ فِی جَمِیعِ أَحْوَالِی عَمَلِی. (۲۹) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ نَبِّهْنِی لِذِکرِک فِی أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِک فِی أَیامِ الْمُهْلَةِ، وَ انْهَجْ لِی إِلَی مَحَبَّتِک سَبِیلًا سَهْلَةً، أَکمِلْ لِی بِهَا خَیرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ. (۳۰) اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کأَفْضَلِ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک قَبْلَهُ، وَ أَنْتَ مُصَلٍّ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَهُ، وَ «آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً»،[۲] وَ قِنِی بِرَحْمَتِک «عَذابَ النَّارِ».[۳]

الهی آنچه را که در راه به‌دست آوردن آنم به قدرتت برایم فراهم نما، و از آنچه بیم دارم به عزتت پناهم ده. (۲۶) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و آبرویم را به توانگری حفظ کن، و قدر و منزلتم را به تنگدستی پست مفرما، که از روزیخوارانت روزی طلبم، و از اشرار خلقت عطایی خواهم، تا به تعریف آن که به من عطا کند مایل شوم، و به سرزنش آن که از من منع نماید مبتلا گردم، درحالی که بخشش و منع عطا وقف حریم مقدس توست (و دیگران کارهای نسیتند). (۲۷) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا سلامتیای که در عبادت، و فراغتی که در زهد مصرف شود، و دانشی که به کار بندم، و خصلت پارسایی توأم با میانهروی روزی کن. (۲۸) الهی حیاتم را با عفو خود پایان ده، و آرزویم را به رحمتت صورت تحقق ده، و راه‌های رسیدن به خشنودیت را بر من هموار ساز، و در همه حال اعمالم را نیکو گردان. (۲۹) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا در اوقات بی‌خبری و غفلت برای یادت بیدار کن، و در روزگار مهلت به طاعتم وادار، و راهی هموار به سوی عشقت برایم باز کن، و به سبب آن خیر دنیا و آخرتم را کامل گردان. (۳۰) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، مانند بهترین درودی که قبل از او بر هر یک از بندگانت نثار فرموده‌ای، و پس از او نثار کسی خواهی فرمود، و ما را در این جهان و آن جهان خیر و خوبی نصیب فرما، و به رحمتت مرا از عذاب آتش جهنم حفظ فرما.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم اخلاق ...

اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِی إِنْ حَزِنْتُ، وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِی إِنْ حُرِمْتُ، وَ بِک اسْتِغَاثَتِی إِنْ کرِثْتُ، وَ عِنْدَک مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ، وَ لِمَا فَسَدَ صَلَاحٌ، وَ فِیمَا أَنْکرْتَ تَغْییرٌ، فَامْنُنْ عَلَی قَبْلَ الْبَلَاءِ بِالْعَافِیةِ، وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَةِ، وَ قَبْلَ الضَّلَالِ بِالرَّشَادِ، وَ اکفِنِی مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَادِ، وَ هَبْ لِی أَمْنَ یوْمِ الْمَعَادِ، وَ امْنَحْنِی حُسْنَ الْإِرْشَادِ. (۲۱) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ادْرَأْ عَنِّی بِلُطْفِک، وَ اغْذُنِی بِنِعْمَتِک، وَ أَصْلِحْنِی بِکرَمِک، وَ دَاوِنِی بِصُنْعِک، وَ أَظِلَّنِی فِی ذَرَاک، وَ جَلِّلْنِی رِضَاک، وَ وَفِّقْنِی إِذَا اشْتَکلَتْ عَلَی الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا، وَ إِذَا تَشَابَهَتِ الْأَعْمَالُ لِأَزْکاهَا، وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا. (۲۲) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَوِّجْنِی بِالْکفَایةِ، وَ سُمْنِی حُسْنَ الْوِلَایةِ، وَ هَبْ لِی صِدْقَ الْهِدَایةِ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالسَّعَةِ، وَ امْنَحْنِی حُسْنَ الدَّعَةِ، وَ لَا تَجْعَلْ عَیشِی کدّاً کدّاً، وَ لَا تَرُدَّ دُعَائِی عَلَی رَدّاً، فَإِنِّی لَا أَجْعَلُ لَک ضِدّاً، وَ لَا أَدْعُو مَعَک نِدّاً. (۲۳) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْنَعْنِی مِنَ السَّرَفِ، وَ حَصِّنْ رِزْقِی مِنَ التَّلَفِ، وَ وَفِّرْ مَلَکتِی بِالْبَرَکةِ فِیهِ، وَ أَصِبْ بی‌سَبِیلَ الْهِدَایةِ لِلْبِرِّ فِیمَا أُنْفِقُ مِنْهُ. (۲۴) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنِی مَئُونَةَ الِاکتِسَابِ، وَ ارْزُقْنِی مِنْ غَیرِ احْتِسَابٍ، فَلَا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِک بِالطَّلَبِ، وَ لَا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَکسَبِ. (۲۵)

الهی چون اندوهناک شوم تو دلخوشی منی، و چون محروم گردم تو محل امید منی، و چون غم و غصه و مصیبت بر من هجوم آرد پناهم به توست، و آنچه از دستم رود تدارکش نزد توست، و هر چه تباه گردد اصلاحش از جانب توست، و هر چه را ناپسند داری تغییرش به دست توست، پس قبل از بلا عافیت را، و پیش از طلب توانگری را، و پیش از گمراه شدن هدایت را بر من منّت گذار، و مرا از آزار مردمان کفایت کن، و ایمنی از روز قیامت را نصیبم فرما، و حسن ارشاد را به من مرحمت کن. (۲۱) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و به لطفت همه شرور را از من بگردان، و مرا به نعمتت پرورش ده، و به کرمت اصلاح کن، و به احسانت مداوا فرما، و در سایه رحمتت جای ده، و خلعت خشنودیت را به من بپوشان، و چون کارها بر من دَرهم شود مرا به هدایت‌آمیزترین آنها، و چون برنامه‌ها در نظرم مشتبه شود مرا به پاکیزه‌ترین آنها، و در اختلاف آئین‌ها مرا به پسندیده‌ترین آنها رهنمون باش. (۲۲) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و تارکم را به تاج کفایت بیارای، و مرا در امور به نیکی سرپرستی کن، و صدق هدایت به من عنایت فرما، و به وسعت روزی آزمایشم مکن، و از آسایش در زندگی برخوردارم نما، و معیشتم را دشوار مکن، و دعایم را به سویم برمگردان، زیرا من برایت همتا قرار نمی‌دهم، و با وجود تو به سویی دست حاجت نمیبرم. (۲۳) خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از اسراف بازدار، و روزیم را از تلف شدن نگاه دار، و دارائیم را به وسیله برکت دادن افزون کن، و مرا در انفاق از آن مال در امور خیر به راه هدایت رهبری فرما. (۲۴) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از سختی و رنج به دست آوردن روزی کفایت کن، و روزیم را از جایی که گمان نمی‌برم به من عنایت فرما، تا در راه به‌دست آوردن روزی از بندگیت بازنمانم، و سنگینی وبال آن را به دوش نکشم. (۲۵)

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم اخلاق ...

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِک عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْأَلُک عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیک عِنْدَ الْمَسْکنَةِ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالاسْتِعَانَةِ بِغَیرِک إِذَا اضْطُرِرْتُ، وَ لَا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیرِک إِذَا افْتَقَرْتُ، وَ لَا بِالتَّضَرُّعِ إِلَی مَنْ دُونَک إِذَا رَهِبْتُ، فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِک خِذْلَانَک وَ مَنْعَک وَ إِعْرَاضَک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. (۱۳) اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یلْقِی الشَّیطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکراً لِعَظَمَتِک، وَ تَفَکراً فِی قُدْرَتِک، وَ تَدْبِیراً عَلَی عَدُوِّک، وَ مَا أَجْرَی عَلَی لِسَانِی مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَةِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِیابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِک نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَک، وَ إِغْرَاقاً فِی الثَّنَاءِ عَلَیک، وَ ذَهَاباً فِی تَمْجِیدِک، وَ شُکراً لِنِعْمَتِک، وَ اعْتِرَافاً بِإِحْسَانِک، وَ إِحْصَاءً لِمِنَنِک. (۱۴) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا أُظْلَمَنَّ وَ أَنْتَ مُطِیقٌ لِلدَّفْعِ عَنِّی، وَ لَا أَظْلِمَنَّ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی الْقَبْضِ مِنِّی، وَ لَا أَضِلَّنَّ وَ قَدْ أَمْکنَتْک هِدَایتِی، وَ لَا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِک وُسْعِی، وَ لَا أَطْغَینَّ وَ مِنْ عِنْدِک وُجْدِی. (۱۵) اللَّهُمَّ إِلَی مَغْفِرَتِک وَفَدْتُ، وَ إِلَی عَفْوِک قَصَدْتُ، وَ إِلَی تَجَاوُزِک اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِک وَثِقْتُ، وَ لَیسَ عِنْدِی مَا یوجِبُ لِی مَغْفِرَتَک، وَ لَا فِی عَمَلِی مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَک، وَ مَا لِی بَعْدَ أَنْ حَکمْتُ عَلَی نَفْسِی إِلَّا فَضْلُک، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَفَضَّلْ عَلَی. (۱۶) اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی، وَ وَفِّقْنِی لِلَّتِی هِی أَزْکی، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا هُوَ أَرْضَی. (۱۷) اللَّهُمَّ اسْلُک بی‌الطَّرِیقَةَ الْمُثْلَی، وَ اجْعَلْنِی عَلَی مِلَّتِک أَمُوتُ وَ أَحْیا. (۱۸) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَتِّعْنِی بِالاقْتِصَادِ، وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ السَّدَادِ، وَ مِنْ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ، وَ مِنْ صَالِحِ الْعِبَادِ، وَ ارْزُقْنِی فَوْزَ الْمَعَادِ، وَ سلَامَةَ الْمِرْصَادِ. (۱۹) اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِک مِنْ نَفْسِی مَا یخَلِّصُهَا، وَ أَبْقِ لِنَفْسِی مِنْ نَفْسِی مَا یصْلِحُهَا، فَإِنَّ نَفْسِی هَالِکةٌ أَوْ تَعْصِمَهَا. (۲۰)

الهی چنان کن که با نیرو و قدرت تو به شداید حمله کنم، و به وقت نیاز به گدایی از تو برخیزم، و در بیچارگی به پیشگاه تو بنالم، و مرا به کمک خواستن از غیر خود چون مضطر شوم، و به فروتنی برای مسئلت از غیر خود چون ندار شوم، و به زاری کردن به درگاه غیر خود چون بترسم گرفتار مکن، که به آن خاطر سزاوار خواری و منع از رحمت و بی‌اعتنایی از جانب تو شوم،‌ای مهربان‌ترین مهربانان. (۱۳) الهی عنایت کن که به جای آنچه شیطان در دلم می‌افکند از آرزوی باطل و بدگمانی و حسد، یاد عظمت تو کنم، و در قدرت تو اندیشه نمایم، و در دفع دشمنان تو چاره‌سازی نمایم، و به جای آنچه شیطان بر زبانم جاری می‌سازد از فحش و بدگویی و ناسزا یا شهادت ناحق، یا غیبت از مؤمن غایب یا دشنام به شخص حاضر و مانند اینها، سخن در سپاس تو گویم، و و مبالغه در ثنای تو ورزم، و با تمام هستی خود ستایش بزرگی تو کنم، و شکر نعمت تو بجای آورم، و اعتراف به احسان تو نمایم، و به شمردن نعمت‌های تو مشغول گردم. (۱۴) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مگذار که من ستمزده شوم در حالی که تو به دفع آن از من توانایی، و اجازه مده که بر دیگری ستم کنم درحالی که تو در جلوگیری از من نیرومندی، و مپسند که گمراه شوم در حالی که به حقیقت بر هدایت من توانایی، و نخواه که تهیدست گردم در حالی که فراخی روزی من نزد توست، و مرا به سرکشی میازمای که توان و دارایی من از توست. (۱۵) الهی به جانب آمرزشت آمده‌ام، و به سوی بخشایشت روی آورده‌ام، و به گذشت تو مشتاقم، و به فضلت اعتماد و تکیه دارم، و چیزی نزد من نیست که مرا درخور آمرزش تو کند، و نه کاری که مستحق بخشایش تو گردم، و با ستم‌هایی که بر خود کرده‌ام جز تکیه بر فضل و احسان تو راهی ندارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و بر من تفضّل فرما. (۱۶) الهی زبانم را به هدایت گویا ساز، و تقوا را بر قلبم الهام کن، و به پاکیزه‌ترین روشم توفیق ده، و مرا به کاری وادار که بیش از هر چیز به آن خشنودی. (۱۷) الهی بهترین راه را پیش پایم گذار، و مرا بر آئین خود‌دار تا بر آن بمیرم و زنده شوم. (۱۸) الهی بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از نعمت میانه‌روی بهرهمند فرما، و از اهل درستی و استقامت، و راهنمایان به خیر، و بندگان شایسته‌ات قرار ده، و نجات و رستگاری در قیامت، و رهیدن از کمینگاه عذاب نصیبم کن. (۱۹) الهی از نفس من آنچه که موجب آزادی‌اش باشد برای خود بگیر، و آنچه را که موجب صلاح آن گردد برایم باقی بدار، زیرا که نفس من در معرض هلاکت است مگر اینکه تو او را حفظ کنی. (۲۰)

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:44:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم اخلاق ...

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِی یداً عَلَی مَنْ ظَلَمَنِی، وَ لِسَاناً عَلَی مَنْ خَاصَمَنِی، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِی، وَ هَبْ لِی مَکراً عَلَی مَنْ کایدَنِی، وَ قُدْرَةً عَلَی مَنِ اضْطَهَدَنِی، وَ تَکذِیباً لِمَنْ قَصَبَنِی، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِی، وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِی، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِی. (۹) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِی مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ، وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ، وَ أُکافِی مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَی حُسْنِ الذِّکرِ، وَ أَنْ أَشْکرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِی عَنِ السَّیئَةِ. (۱۰) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ کظْمِ الغَیظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکنِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَعِ. (۱۱) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِک عَلَی إِذَا کبِرْتُ، وَ أَقْوَی قُوَّتِک فِی إِذَا نَصِبْتُ، وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکسَلِ عَنْ عِبَادَتِک، وَ لَا الْعَمَی عَنْ سَبِیلِک، وَ لَا بِالتَّعَرُّضِ لِخِلَافِ مَحَبَّتِک، وَ لَا مُجَامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْک، وَ لَا مُفَارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیک. (۱۲)

بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر کسی که به من ستم کند چیرگی ده، و با آن که با من به مجادله برخیزد زبان گویا ساز، و بر آن که نسبت به من دشمنی ورزد پیروزی عنایت کن، و بر آن که مرا می‌فریبد چاره‌سازی مرحمت فرما، و بر آن که مرا زبون خواهد قدرت ده، و بر آن که مرا عیب می‌گوید توانی ده که دروغش را آشکار سازم، و از چنگ آن که مرا بیم دهد رهایم کن، و از آن که مرا به راه راست رهنمون شود و استقامت آموزد توفیق فرمانبری ده، و به پیروی از کسی که ارشادم نماید موفّق دار. (۹) خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر خیرخواهی کسی که با من نیرنگ کند توفیق ده، و آن را که از من دوری کرده به خوبی پاداش دهم، و به آن کس که محرومم ساخته بخشش کنم، و به آن که از من بریده بپیوندم، و برخلاف آن که از من غیبت کرده از وی نیکو یاد کنم، و خوبی را سپاسگزارم، و از بدی چشم بپوشم. (۱۰) بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به زیور شایستگان بیارای، و زینت اهل تقوا را در این امور بر من بپوشان: در گستردن سفره عدل، و فرو خوردن خشم، و خاموش کردن آتش فتنه، و جمع کردن پراکندگان، و اصلاح بین مردم، و آشکارنمودن کارهای خوب، و پوشاندن عیوب، و نرمخویی، و فروتنی، و خوشرفتاری، و وقار، و حسن معاشرت، و سبقتجویی به فضیلت، و اختیار کردن تفضّل بر دیگران، و چشمپوشی از سرزنش دیگران، و بخشش رایگان به غیر مستحق، و گفتن سخن حق هر چند سنگین و گران باشد، و ناچیز دانستن نیکی را در گفتار و رفتارم هر چند زیاد باشد، و بسیار شمردن شرّ را در گفتار و رفتارم هرچند اندک باشد. و همه این خصلت‌ها را به وسیله تداوم اطاعت، و همراهی با جماعت مسلمین، و فرو گذاشتن اهل بدعت و عمل کننده به رأی ساختگی در دین، کامل ساز. (۱۱) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و فراخ‌ترین روزی را به وقت پیری نصیبم کن، و نیرومندترین قوّت خود را به هنگام درماندگی بهره من فرما، و مرا در راه عبادت دچار سستی منما، و از تشخیص راهت نابینایم مساز، و به ارتکاب خلاف محبتت دچار مکن، و مپسند که به کسی که از تو دور است نزدیک شوم، و از آن که با تو همراه است جدا گردم. (۱۲)

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم اخلاق ...

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا. (۵) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِی بِهُدًی صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِیقَةِ حَقٍّ لَا أَزِیغُ عَنْهَا، وَ نِیةِ رُشْدٍ لَا أَشُک فِیهَا، وَ عَمِّرْنِی مَا کانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِک، فَإِذَا کانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک قَبْلَ أَنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَی، أَوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَی. (۶) اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّی إِلَّا أَصْلَحْتَهَا، وَ لَا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا، وَ لَا أُکرُومَةً فِی نَاقِصَةً إِلَّا أَتْمَمْتَهَا. (۷) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِی مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْی الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَینَ الْوَلَایةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِینَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِینَ کرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ. (۸)

بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنکه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانی، و عزتی آشکار برایم ایجاد مکن مگر که به همان اندازه در باطنم خاکسار سازی. (۵) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از روشی پسندیده بهره دِه که آن را با برنامه‌ای دیگر عوض نکنم، و مرا به طریق حق رهنمون شو آن‌گونه که از آن روی نتابم، و نیتی درست و استوار به من مرحمت کن آن‌سان که در آن به تردید نیفتم، و مرا تا وقتی زنده بدار که عمرم در طاعت تو به کار رود، و چون بخواهد عمرم چراگاه شیطان شود جانم را بستان قبل از - آنکه دشمنی‌ات به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم گردد. (۶) الهی در وجود من هیچ خصلت عیبناک مگذار مگر آنکه آن را به دایره اصلاح آوری، و مرا با هیچ عیبی که به خاطر آن سرزنشم کنند رها مکن مگر آنکه آن را نیکو گردانی، و هیچ کرامتی را در من ناقص مگذار مگر آنکه به کمالش رسانی. (۷) بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و شدّت کینه کینه توزان را به محبت، و حسد اهل تجاوز را به مودّت، و بدگمانی اهل صلاح را به اطمینان، و دشمنی نزدیکان را به دوستی، و گسستن خویشاوندان را به خوشرفتاری، و رو بر تافتن نزدیکان را از یاری نمودن به یاری، و دوستی ظاهرسازان را به دوستی حقیقی، و خوارانگاشتن مصاحبان را به حُسن رفتار، و تلخی ترس از ظالمان را به شیرینی ایمنی مبدّل ساز. (۸)

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دعای مکارم الاخلاق ...

وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیه‌السلام فِی مَکارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَرْضِی الْأَفْعَالِ

(۱) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یقِینِی أَفْضَلَ الْیقِینِ، وَ انْتَهِ بِنِیتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَی أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ. (۲) اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِک نِیتِی، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَک یقِینِی، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِک مَا فَسَدَ مِنِّی. (۳) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنِی مَا یشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ، وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَی فِی رِزْقِک، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِی الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ. (۴)

در مکارم اخلاق و اعمال پسندیده

(۱) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و ایمانم را به درجه کامل‌ترین ایمان رسان، و یقینم را برترین یقین گردان، و نیتم را به بهترین نیت‌ها منتهی ساز، و کردارم را به بهترین کردارها تبدیل کن. (۲) بارخدایا، نیتم را به لطف خود کامل و خالص گردان، و یقینم را بدان گونه که دانی به راه صحت بر، و تباهی کارم را به قدرتت اصلاح کن. (۳) بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و گره هر کاری که فکرش مرا به خود مشغول داشته بگشای، و مرا در کاری قرار ده که فردا مرا از آن بازپرسی می‌کنی، و روزگارم را در آنچه از پی آنم آفریده‌ای مصروف دار، و بی‌نیازم گردان و روزیت را بر من وسعت ده، و به چشمداشت مبتلایم مکن، و ارجمندم ساز و گرفتار کبرم مفرما، و بر بندگیت رامم ساز، و بندگی‌ام را به آلودگی خودپسندی تباه مکن، و خیر و نیکی را برای تمام مردم به دست من جاری ساز، و آن را از کدورت منّتگذاری دور دار، و خوی عالی را به من عنایت فرما، و از فخرفروشی محافظتم کن. (۴)

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  رمضان ماه خداست ...

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ وَ قَالَ‏ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ یُضَاعِفُ اللَّهُ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَكَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هُوَ شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ أَلَا فَاجْتَنِبُوا فِیهِ كُلَّ حَرَامٍ وَ أَكْثِرُوا فِیهِ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ سَلُوا فِیهِ حَوَائِجَكُمْ وَ اشْتَغِلُوا فِیهِ بِذِكْرِ رَبِّكُمْ وَ لَا یَكُونَنَّ شَهْرُ رَمَضَانَ عِنْدَكُمْ كَغَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ فَإِنَّ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً وَ فَضْلًا عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ‏.[4]

امام صادق (علیه السلام) فرمودند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «رمضان ماه خداست و آن ماهی است که خداوند در آن حسنات را می‌افزاید و گناهان را محو می‌سازد. آن ماه برکت است و ماه انابه و توبه و مغفرت است. ماهی است که بر آتش قفل زده‌اند و رستگاری در بهشت است. پس در آن از هر حرامی دوری کنید و بر تلاوت قرآن مداومت ورزید. حوائجتان را در آن درخواست نمایید و به یاد پروردگارتان اشتغال یابید. ماه رمضان همچون سایر ماه‌ها برایتان نباشد که برای آن در پیشگاه حضرت حق حرمت و فضلی است.

زمینه برآورده شدن حاجات در این ماه فراهم است. تنها باید روی به سوی حق آورد و خالصانه و خاضعانه از وی خواست. کافی است جز او را ندید و نخواند. از او خواست و از غیر نخواست. یادش کرد تا یادمان کند. او رمضان را قرار داد تا در کام بندگان لذت با خدا بودن را قرار دهد تا شاید در ماه‌های دیگر نیز او را از یاد نبرند. رحمتش را بی‌کران و بدون هیچ حدی بر مردمان در این ماه سرازیر کرد تا شاید اندکی به خود آیند و به سویش توبه کنند.

===============================

[1]. فضائل الأشهر الثلاثه، ص 78

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ماه رمضان، ماهی است عظیم که خداوند در آن حسنات را می‌افزاید ...

در روایتی به مردمان چنین توصیه می‌شود:
جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم السلام) قَالَ أَمِیرُ الْمُۆْمِنِینَ (علیه السلام)‏ عَلَیْكُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَیَدْفَعُ عَنْكُمْ بِهِ الْبَلَاءَ فَأَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَتُمْحَى بِهِ ذُنُوبُكُمْ‏.[3]

امام صادق (علیه السلام) از طریق پدرانشان (علیهم السلام) نقل می‌کنند که امام علی (علیه السلام) فرمودند: بر شما باد در ماه رمضان به کثرت استغفار و زیادی دعا. پس دعا بلایا را از شما دور خواهد کرد و استغفار گناهان شما را محو می‌سازد.

انسان با دعا می‌تواند به نعمات مادی و دوری از سختی‌ها دست یابد و از طریق استغفار پاک شدن دل و جلب روزی‌های معنوی را برای خویش فراهم سازد و چه رحمتی بالاتر از این که خداوند در این ماه از طریق اولیایش به مردمان وعده داده است.

3.  فضائل الأشهر الثلاثه، ص 76

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:04:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  رحمت بی‌کران خدا ...

رمضان که فرا می‌رسد، فضای شهر را عطر حضور خدا فرا می‌گیرد. هر کس در حد و اندازه خویش، در تلاش است تا شاید اندکی به خدا نزدیک شود. مردم حضور خدا را بیش از گذشته در کنار خویش احساس می‌کنند. گناه کردن‌ها کم می‌شود. جرائم کاهش می‌یابد. دزدی کم می‌شود. طنین ربنا به جای آهنگ‌های مبتذل در شهر می‌پیچد و این نمونه‌ای بسیار ساده از رحمت و لطف خداوند در حق بندگانش می‌باشد.

در این ماه خداوند بندگانش را فراخوانده و به آنان می‌گوید به آغوش من بازگردید و آرامش حقیقی را با عمق جانتان احساس نمایید. در روایتی آمده است:

أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ قَالَ: قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله):‏ إِنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرٌ عَظِیمٌ یُضَاعِفُ اللَّهُ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ مَنْ تَصَدَّقَ فِی هَذَا الشَّهْرِ بِصَدَقَةٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَحْسَنَ فِیهِ إِلَى مَا مَلَكَتْ یَمِینُهُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) إِنَّ شَهْرَكُمْ هَذَا لَیْسَ كَالشُّهُورِ إِذَا أَقْبَلَ إِلَیْكُمْ أَقْبَلَ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ إِذَا أَدْبَرَ عَنْكُمْ أَدْبَرَ بِغُفْرَانِ الذُّنُوبِ هَذَا شَهْرٌ الْحَسَنَاتُ فِیهِ مُضَاعَفَةٌ وَ أَعْمَالُ الْخَیْرِ فِیهِ مَقْبُولَةٌ وَ مَنْ صَلَّى مِنْكُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَكْعَتَیْنِ یَتَطَوَّعُ بِهِمَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ.[2]

امام رضا (علیه السلام) از طریق پدرانشان (علیه السلام) نقل می‌کنند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ماه رمضان، ماهی است عظیم که خداوند در آن حسنات را می‌افزاید و گناهان را محو می‌کند و درجات را بالا می‌برد. هر کس در این ماه صدقه دهد خداوند او را می‌آمرزد و هر کس در حد توانش نیکی نماید خداوند او را می‌بخشد. سپس می‌فرمایند: این ماه همانند سایر ماه‌ها نیست چرا که با برکت و رحمت روی به سویتان می‌آورد و با بخشش گناهان از شما دور می‌گردد.

این ماه، ماهی است که حسنات در آن افزایش می‌یابد و اعمال خیر در آن مقبول است و هر کس از شما در آن برای خدای عزوجل دو رکعت نماز به پا دارد در حالی که آن را طولانی می‌گرداند خداوند او را می‌بخشد.

وعده پروردگار حق است. این ماه با برکات مادی و معنوی روی به سوی بندگان می‌آورد و هر کس گوی سبقت را از دیگران برباید، بیش از سایرین به این رحمت دست خواهد یافت. کسی که قدر لحظه لحظه این ماه را بداند بیش از دیگران می‌تواند به غفران الهی دست یابد. خداوند وعده بخشایش بی‌حد و حصر و فزونی ثواب اعمال را به بندگانش داده است. حال باید دید چه کسی این فرصت بزرگ را مغتنم می‌شمارد.

2. فضائل الأشهر الثلاثه، ص 73

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  روزه، رکن اسلام ...

هر دین و آیینی بر ارکانی استوار است و اسلام نیز در این میان مستثنا نمی‌باشد. در روایات اسلامی چنین آمده است:

جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَالَ: بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ وَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُۆْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ‏.[1]

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: اسلام بر پنج رکن بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایة امیر المۆمنین و ائمه از نسل ایشان (علیهم السلام).

آری! خدا روزه را رکنی برای اسلام قرار داده است و مسلمانان را دستور به انجام این فریضه در ماه رمضان داده است و وعده رحمت و برکت به آنان داده است تا تشویقی باشد برای توجه بیش‌تر بدان. حال باید دید وسعت رحمت خدا در این ماه تا چه حد است.

1. فضاپل الاشهر الثلاثه ص 87

2. سایت بیتوته

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 01:00:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  رمضان که فرا می‌رسد، فضای شهر را عطر حضور خدا فرا می‌گیرد ...

ماه رمضان، ماهی است عظیم که خداوند در آن حسنات را می‌افزاید و گناهان را محو می‌کند و درجات را بالا می‌برد. هر کس در این ماه صدقه دهد خداوند او را می‌آمرزد و هر کس در حد توانش نیکی نماید خداوند او را می‌بخشد.

گویند ماه رحمت فرارسیده است. گویند درب‌های مغفرت الهی بر بندگان باز شده است. گویند اولیای الهی مسرور دیدار یارند. گویند خداوند سفره ضیافتی به وسعت عالم پهن کرده است و تمام مردم اعم از فقیر و غنی، جوان و پیر، عرب و عجم بی هیچ تفاوتی دعوت گشته‌اند. گویند چشمان خداوند به راه است تا بندگانش را ببیند و با برکات مادی و معنوی سیرابشان کند.

به راستی وسعت رحمت و برکت خداوند در این ماه تا چه اندازه می‌باشد؟! چرا بندگان مخلص خداوند همواره چشم به راه این ماه هستند و از خدا می‌خواهند توفیق صائم واقعی بودن را نصیبشان گرداند؟!

سایت : بیتوته

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خطبه پیامبر (ص) درباره اهمیت ماه رمضان ...

آثار شگفت انگیز ورع و تقوا
برخی از آثار تقوا در حیات دنیوی انسان عبارت اند از:

1- نجات از عذاب الهی (ر.ک: فصلت؛ آیه 18)، 2- عامل بصیرت افزایی [7] 3-کسب قوه تشخیص و تمیز حق از باطل (انفال، آیه 29) 4- باز شدن گره مشکلات زندگی و کسب روزی از جایی که گمانش نمی رود (طلاق، آیه2) 5- آسان شدن امور (طلاق، آیه 4).

اخلاق نیکو جواز عبور از صراط
در فرازی دیگر از خطبه شعبانیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) اخلاق نیکو را جواز عبور از پل صراط معرفی می فرماید: «أیُّهَا النّاسُ، مَن حَسَّنَ مِنکُم فی هذَا الشَّهرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازا عَلَى الصِّراطِ یَومَ تَزِلُّ فیهِ الأَقدامُ؛ [8] اى مردم! هر کس اخلاقش را در این ماه، نیکو سازد، براى او وسیله عبور از صراط خواهد بود، در آن روز که گام ها بر صراط مى لغزد».

تربیت اخلاقی و تحصیل اخلاق نیکو در آموزه ها و فرامین اسلامی از جایگاه خاصی برخوردار است. تربیت اخلاقی از آنچنان اهمیتی برخوردار است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) هدف از بعثت خود را تکمیل مکارم اخلاقی معرفی می فرماید: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ [9] براستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شده ام».

در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) پاره از مصادیق اخلاق نیکو را این چنین بیان می فرماید:« إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَصَّ رَسُولَ اللَّهِ [رَسُولَهُ ] بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَامْتَحِنُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنْ كَانَتْ فِیكُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ارْغَبُوا إِلَیْهِ فِی الزِّیَادَةِ مِنْهَا فَذَكَرَهَا عَشَرَةً الْیَقِینَ وَ الْقَنَاعَةَ وَ الصَّبْرَ وَ الشُّكْرَ وَ الْحِلْمَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ السَّخَاءَ وَ الْغَیْرَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمُرُوءَةَ؛ [10] خداى تبارك و تعالى رسول خدا صلى الله علیه و آله را به مكارم اخلاق مخصوص گردانید. پس شما نیز خود را بیازمایید، اگر این صفت ها در شما بود خداى عزوجل را سپاس گویید و از او این مكارم را بیشتر بخواهید. سپس آن ده خصلت را برشمردند: یقین، قناعت، صبر، شكر، بردبارى، خوش اخلاقى، سخاوت، غیرت، شجاعت و جوانمردى».

[7]. ، نهج البلاغة: ص31. «فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِكُم »
[8]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص297.
[9]. مکارم الاخلاق: ص 8.
[10]. امالی(صدوق): ص 221، ح 8. ش

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خطبه پیامبر (ص) درباره اهمیت ماه رمضان ...

1- ورع تائبین: كه انسان با مراعات آن، از زمره گناهكاران و فاسقان خارج مى شود و (عادل شناخته شده) شهادت او در محكمه پذیرفته مى شود.

2- ورع صالحین: كه اجتناب از شبهات است از بیم آنكه مرتكب گناه مى شود.

3- ورع متقین: در این مرتبه مومن برخى از كارهاى مباح را نیز ترك مى كند از بیم آنكه مبادا گرفتار كار شبهه ناك و سرانجام حرام شود.

4- ورع مالكین: در این مرتبه، مومن از غیر خدا چشم مى پوشد و مراقب است كه ساعتى از عمر خویش را براى جز خدا صرف نكند.[6]

[6]. اخلاق عملى، ص67، اقتباس از: بحار الانوار، ج 70، ص 100.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خطبه پیامبر (ص) درباره اهمیت ماه رمضان ...

ورع، کشتى نجات انسان از منجلاب گناه و آلودگی
هر چند عده ای از دانشمندان اسلامی واژه «ورع» و تقوا را به یک معنا ذکر کرده اند ولی از محتوای بعضی روایات این چنین بدست می آید که «ورع» شاخه و مرتبه ی خاصی از تقوا و خویشتن داری است.

بنابر آنچه لغت شناسان و اهل علم در خصوص تقوا بیان داشته اند، تقوا، از مصدر وقایه، در لغت به معنای «حفظ کردن و نگاه داشتن از بدی و گزند» است.[2]

در اصطلاح ادبیات اسلامی تقوا پرهیز و خویشتن داری از انجام گناهان معرفی شده است، در آموزه های دینى، به ویژه در نهج البلاغه، تقوا به معناى ملكه اى مقدس و نفسانی است كه به روح قوت و قدرت مى بخشد و نفس اماره و احساسات سركش را مطیع و رام مى سازد. البته تقوا مراتب دارد. اما در خصوص معنای ورع در حدیثی از امیر مومنان علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «الْوَرَعُ الْوُقوُفُ عِنْدَ الشُّبهَةِ؛ [3] ورع و پرهیزگارى ایستادن نزد شبهه است».

صاحب تفسیر بیان المعانی می نویسد: المتقی من اتقى كل ما نهى اللّه عنه، و أكبر من التقوى الورع، و الورع من اتقى الشبهات و ترك الحلال مخافة الوقوع بالحرام. [4] انسان متقی كسی است كه از گناه بپرهیزد، اما بالاتر از مقام تقوا، ورع است، چون در مقام ورع نه تنها باید از گناهان اجتناب كرد، و عامل به واجبات بود، بلكه از شبهات و بلكه گاهی از كارهای حلال و مباحی كه ممكن است مقدمه ای شود برای ورود به گناه، نیز باید اجتناب ورزید.

در حدیث معراج آمده است که ورع، همچون یک کشتى، افراد زاهد را نجات مى دهد: «یا اَحْمَدُ! عَلَیکَ بِالْوَرَع فَاِنَّ الْوَرَعَ رَاْسُ الدِّینِ وَوَسَطُ الدِّینِ وَآخِرُ الدِّینِ… اِنَّ الْوَرَعَ رَاْسُ الْاِیمانِ وَعِمادُ الدِّینِ اِنَّ الْوَرَعَ مَثَلُهُ کَمَثَلِ السَّفِینَةِ کَما اَنَّ فِى الْبَحْرِ لا ینْجُو اِلَّا مَنْ کانَ فِیها کَذلِکَ لا ینْجُوا الزاهِدُونَ اِلَّا بِالْوَرَعِ؛ [5] اى احمد! بر تو باد ورع. پس به درستى که ورع، اوّل دین، وسط دین و آخر دین است. همانا ورع، رأس ایمان و ستون دین است و به تحقیق که مَثَلِ ورع، مَثَلِ کشتى است؛ همان گونه که در دریا نجات نمى یابند، مگر کسانى که در آن کشتى هستند، افراد زاهد نیز جز با پرهیز گارى نجات نمى یابند. »

[2]. ر.ک: حسین بن احمد زوزنی، کتاب المصادر: ج1، ص716.
[3]. تصنیف غرر الحكم و درر الكلم: ص268، ح5821.
[4]. بیان المعانی: ج 3، ص55.
[5]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص273، ح12983.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خطبه پیامبر (ص) درباره اهمیت ماه رمضان ...

ورع و پرهیزکاری لازمه ی بندگی الهی
در قسمتی از این خطبه ارزشمند امام علی (علیه السلام) سوالی بسیار مفید و زیبا را از محضر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) می پرسند، حضرت به پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند: «ما أفضَلُ الأَعمالِ فی هذا الشَّهرِ؟ فَقالَ: «یا أبَا الحَسَنِ، أفضَلُ الأَعمالِ فی هذَا الشَّهرِ الوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللّه عز و جل؛[1] امام علی (علیه السلام) اى پیامبر خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟ فرمود: «اى ابو الحسن! برترینِ کارها در این ماه، پرهیز از حرام هاى الهى است».

در مسیر سیر و سلوک و حرکت به سوی خدای متعال هر چند انجام واجبات و مستحبات از اهمیت و ارزش بسزایی بر خوردار است، هر چند سالک کوی دوست به انجام واجبات و مستحبات اهتمام داشته باشد ولی اگر در خصوص محرمات الهی بی مبالات باشد به یقین راه به جایی نخواهد برد؛ چرا که انجام گناه در مسیر بندگی همانند وجود موشی در انبار و مزرعه گندم است، که هر چند کشاورز حاصل زحمت خود را در آن انباشت می کند ولی وجود موش در آن انبار چیزی را عاید کشاورز نمی کند.

در مسیر بندگی و سلوک به سوی باری تعالی نیز این چنین وضعیتی قابل ترسیم است هرگاه سالک در مسیر بندگی تنها مبادرت به انجام واجبات و مستحبات نماید، ولی هیچ گونه توجهی به موانع و آسیب های پیش روی بندگی نداشته باشد و در انجام گناه و معصیت الهی هیچ گونه ترس و تقوای نداشته باشد به مقصود خود نخواهد رسید.

گرنه موش دزد در انبان ماست … گندم اعمال چل ساله کجاست؟… اول ای جان دفع شر موش کن… بعد از آن درجمع گندم جوش کن .(مولوی)

[1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص297.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اما قرآن : درباره روزه می گوید ...

روزه بر شما واجب شد، تا آنكه اهل تقوا شوید.[10] چون بیشتر گناهان، از فوران غریزه‌ی غضب و شهوت است.

روزه، جلوی طغیان آنها را می‏گیرد و تقوا پدید می‏آورد. و به همین جهت، آمار جنایات و جرایم در ماه رمضان كاهش می‏یابد.

[10] . «لعلكم تتّقون» بقره/183.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:34:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امّا قرآن: درباره‌ی نماز می‏گوید ...

نماز، انسان را از فحشاء و منكر باز می‏دارد.[7]


در جای دیگر می‏گوید: نماز را برای یاد و توجّه به من بپا دار.[8]


و در جای دیگر: با یاد خدا، دل‏ها آرام می‏گیرد.[9]


[7] . «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنكر» عنكبوت/45.


[8] . «اقم الصلوه لذكری» طه/14.


[9] . «الا بذكر الله تطمئن القلوب» رعد/28.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  احكام و برنامه‏ های عبادی اسلام، همه حكمت و فلسفه ...

اولاً: به دلیل صدها آیه و حدیث، كه مردم را به تعقّل و تفكر فرا می‏خواند و هیچ مكتبی به اندازه اسلام به اندیشیدن دعوت نكرده است.

ثانیاً: یكی از انتقادهای شدید قرآن بر مشركان و بت پرستان، تقلید كور كورانه و بی دلیل از نیاكان است.

ثالثاً: خود قرآن، بارها در كنار بیان احكام و دستورها، به دلیل آن هم اشاره كرده است. امامان معصوم نیز در روایات، به بیان این حكمت‏ها پرداخته‏اند و دانشمندان اسلام، گاهی به تألیف كتاب هایی پیرامون این موضوع اقدام كرده‏اند.[6]

با توجه به همه‌ی نكات فوق، یاد آور می‏شود كه:
1ـ لازم نیست دلیل همه احكام را، همه مردم در همه زمان‏ها بدانند. گاهی دلیل برخی از آن‏ها الآن روشن نیست ولی گذشت زمان، آنرا روشن می‏سازد.

2ـ در فلسفه احكام، تنها نباید نظر به فواید و آثار مادّی آن‏ها داشت و تنها به بعد اقتصادی و بهداشتی و… توجه كرد و از آثار روحی و معنوی آخرتی آن غافل بود.

3ـ كسی كه خدا را حكیم و دستورهایش را بر اساس حكمت می‏داند، نباید بخاطر اینكه امروز دلیل حكمی را نمی‏داند از انجام آن تخلّف كند. مریض، اگر بگوید: تا از خواص دارو آگاه نشوم مصرف نمی‏كنم، از درد خواهد مرد. البته باید دارو را مصرف كند و در صدد شناخت هم باشد.

4ـ در هر جا كه از قرآن و حدیث، دلیل محكمی بر فلسفه حكمی نداریم، بهتر است ساكت باشیم و با یك سری توجیهات و حدسیّات دلیل تراشی نكنیم.

5ـ اگر از بعضی اسرار جهان هستی آگاه شدیم، مغرور نشویم و توقع نداشته باشیم كه دلیل همه چیز را بدانیم.

6ـ از مدار عادی خارج نشویم و به دامن وسوسه‏ها نیفتیم، همچنانكه مردم در مراجعه به پزشك، خود را در اختیار او قرار می‏دهند یا برای تعمیر اتومبیل خود، مكانیك را سؤال پیچ نمی‏كنند (چون به آگاهی پزشك و مكانیك، اعتقاد و باور دارند) در مسائل دینی هم كه به قانون خدا گردن می‏نهند، باید بپذیرند و عمل كنند. چرا كه خداوند، هم مهربان‏تر است، هم داناتر و حكیم‏تر. هم آینده را می‏داند، و هم آثار ظاهری و باطنی و نهان و آشكار را.

7ـ اگر گوشه‏ای از اسرار حكم خدا را دانستیم، نباید خیال كنیم بر همه‌ی اسرار واقف گشته‏ایم. آنكه دست خود را در دریا فرو می‏برد، حق ندارد پس از بیرون آوردن دستش، به مردم بگوید: این همه‌ی آب دریاست، بلكه باید بگوید: از آب دریا، این مقدار به سر انگشت من رسیده است. آنكه فلسفه‌ی حكمی را بفهمد، نمی‏تواند خیال كند كه آنچه فهمیده، تمام است و دیگر جز آن چیزی نیست. مگر با عقل و فكر محدود انسانی، می‏توان به عمق احكامی كه از علم بی انتهای خدا سر چشمه گرفته، پی برد؟

8ـ همان عقلی كه ما را به فهمیدن فلسفه‌ی احكام دعوت می‏كند، همان می‏گوید: اگر جایی ندانستی، از آگاهانِ با تقوا بپرس. این همان تعبّد در مقابل اولیاء دین است.

[6] . مانند: علل الشرایع از صدوق و دهها كتاب درباره‌ی اسرار نماز و حج و… .

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وا می‏دارد ...

1ـ عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می‏بیند، نا خود آگاه در برابر او احساس خضوع و فرو تنی می‏كند. آن سان كه در برابر یك دانشمند و شخصیت مهم، انسان خویشتن را كوچك و ناچیز شمرده، او را تعظیم و تكریم می‏كند.

2ـ احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است كه وقتی خود را نیازمند و وابسته به كسی دید، در برابرش خضوع می‏كند.وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز، نیازمند به اوییم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وا می‏دارد. خدایی كه در نهایت كمال و بی نیازی است. در بعضی احادیث است كه اگر فقر و بیماری و مرگ نبود، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی‏شد.

3ـ توجّه به نعمت‌ها
انسان، همواره در برابر برخورداری از نعمت‏ها، زبان ستایش و بندگی دارد. یاد آوری نعمت‏های بیشمار خداوند، می‏تواند قوی‌ترین انگیزه برای توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجات‏های امامان معصوم، معمولاً ابتدا نعمت‏های خداوند، حتی قبل از تولّد انسان، به یاد آورده می‏شود و از این راه، محبت انسان به خدا را زنده می‏سازد آنگاه در خواست نیاز از او می‏كند. خداوند هم می‏فرماید:»فلیعبدوا ربَّ هذا البیت، الّذی أطعمهم من جوعٍ و ءامنهم من خوفٍ»[4]

4ـ فطرت
پرستش، جزئی از وجود و كشش فطری انسان است. این روح پرستش، كه در انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به «خدا پرستی» می‏رسد، و گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف، به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوت‏ها كشیده می‏شود.انبیاء برای ایجاد حسّ پرستش نیامده‏اند، بلكه بعثت آنان، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است.علی ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: «فبعث اللّه محمّدا بالحقّ لیخرج عباده من عباده الأوثان الی عبادته»[5] خداوند، محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ را به حق فرستاد، تا بندگانش را از بت‌پرستی، به خدا پرستی دعوت كند.

بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت می‏كند، نه اصل عبادت. زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. مثل میل به غذا كه در هر كودكی هست، ولی اگر راهنمایی نشود، به جای غذا، خاك می‌خورد و لذّت هم می‏برد!اگر رهبری انبیاء نباشد، مسیر این میل فطری منحرف می‏شود و به جای خدا، معبودهای دروغین و پوچ پرستیده می‏شود. آنگونه كه در نبود حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ و غیبت چهل روزه‏اش، مردم با اغوای سامری، به پرستش گوساله‌ی طلایی سامری روی آوردند.

[3] . زمر/7.
[4] . قریش/3ـ4.
[5] . نهج البلاغه، خطبه 147.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالی‏ترین نوع تذلّل و كرنش ...

عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالی‏ترین نوع تذلّل و كرنش در برابر خداوند است. در اهمیّت آن، همین بس كه آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تكوین و تشریح) برای عبادت است. خداوند می‏فرماید:

«و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»[1]
هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است.

كارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است:

«و لقد بعثنا فی كلّ امّه رسولاً أن اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطّاغوت»[2]
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است.

روشن است كه خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد، «فانّ اللّه غنیٌّ عنكم»[3] و سود عبادت، به خود پرستندگان بر می‏گردد، همچنانكه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلّم ندارد.

[1] . ذاریات/56.
[2] . نحل/36.

موضوعات: ویژه برنامه های کوثر بلاگ در ماه مبارک رمضان
 [ 12:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  در سحرگاه 15 خرداد 1342 چه گذشت؟ ...

قیام 15 خرداد، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) است.

 در سحرگاه 15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بی‌آلایش حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبنده‌ای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، ‌دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند.

هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابان‌های شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه‌هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد.

در این روز حدود 15 هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز 15 خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد.

زندان‌ها از روحانیون و بازاری‌ها و کسبه پر شد و عده‌ای نیز محاکمه و اعدام شدند. جریان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی گردید که ظرف 15 سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرت‌ها و نیروی نظامی می‌دانست مانند تار عنکبوت از هم گسست.

موضوعات: انقلابی, مناسبتی, امام خمینی (ره)
[جمعه 1395-03-14] [ 10:16:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  واقعه 15 خرداد1342 ...

به دنبال انتشار خبر بازداشت امام در سحرگاه 15 خرداد 1342 به مناسبت سخنرانی تاریخی امام که علیه اسرائیل و رژیم شاه بوده از نخستین ساعات روز 15 خرداد، اعتراضات گسترده ای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود. مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند.

خبر دستگیری امام به سرعت در شهر قم و مناطق اطراف پیچید. زن و مرد از روستاها و منازل خویش در شهر به سوی منزل قائد خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید. خشم مردم آنچنان بود که ابتدا مأمورین پلیس پا به فرار گذاشتند. آنها پس از تجهیز قوا به میدان آمدند.
نیروهای کمکی نظامی نیز از پادگان های اطراف به شهر قم گسیل شدند. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه بیرون آمدند، رگبار مسلسلها گشوده شد و تا ساعتی چند درگیری شدید ادامه داشت. حمام خون به راه افتاده بود. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند و در فضای شهر قم برای ایجاد رعب بیشتر دیوار صوتی را شکستند. قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیون های نظامی، اجساد شهدا و مجروحین را به سرعت از خیابانها و کوچه ها به نقاط نامعلومی بردند. غروب آن روز شهر قم حالتی جنگ زده و غمگینانه داشت.
صبحگاه پانزده خرداد خبر دستگیری رهبر انقلاب به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. مردم ورامین و شهرک های اطراف به سوی تهران سرازیر شدند. تانک ها و ابزار زرهی و نیروهای نظامی برای جلوگیری از ورود معترضین به شهر در سه راهی ورامین با جمعیت درگیر شدند و جمع زیادی از راهپیمایان را به خاک و خون کشیدند. جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر نیز گرد آمده و با شعار «یا مرگ یا خمینی» به سوی کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، دو تن از جوانمردان جنوب شهر تهران، با گروه خود در حرکت بودند. این دو تن بعد از چندی دستگیر و در 11 آبان 1342 تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید گردیدند.

ادامه »

موضوعات: انقلابی, مناسبتی
 [ 10:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  یکی از ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایجاد مودت و مهربانی میان توده‌های مردم است. ...

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی صبح امروز در مراسم بیست‌و هفتمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) با بیان اینکه ما نباید فراموش کنیم که سال‌های قبل انقلاب جامعه ما چندپاره بود اظهار کرد: امام (ره)، یارانش و مردم شریف ایران، انقلابی را در افق بزرگ در مودت، دوستی و برادری ایجاد کردند.وی در ادامه با اشاره به اینکه در سالروز ارتحال امام (ره) سخن گفتن از هرچیزی جز امام (ره) باطل است، افزود:‌ انقلاب اسلامی ما دو ویژگی مهم یعنی مردمی بودن و خدایی بودن را دارد.

یادگار امام با اشاره به اینکه باید تعریف کنیم که انقلاب خدایی به چه معنا است، گفت:‌ انقلاب خدایی، انقلابی است که ارزش‌های الهی بر آن حاکم است. این ارزش‌ها همان دستورات خداوند است که باید در جامعه حاکم شود.

سید حسن خمینی در بخش دیگری از اظهارات خود خاطر نشان کرد: انقلاب اسلامی یک حقیقت ناب الهی را برای مردمان به ودیعه آورده است. اینکه می‌گوییم انقلاب الهی است یعنی انقلاب اسلامی از ویژگی‌های بزرگی برخوردار است که عبارتند از هدایت، عزت، مودت و دوستی مردمان.

وی تصریح کرد: یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، به وجود آوردن عزت برای جامعه ما و جهان اسلام است. عزت امروز جامعه ما و امت اسلامی به برکت انقلاب اسلامی و راه خدایی است. ویژگی دیگر این انقلاب ایجاد مودت و مهربانی میان توده‌های مردم است.

یادگار امام هم‌چنین در ادامه اظهار کرد: اگر در جامعه دیدیم الفت، محبت و دوستی وجود دارد بدانیم که انقلاب ما خدایی و الهی است و رهبر او مردی که این انقلاب را پایه ریزی کرد، یک مرد الهی و پایه گذار یک تحول الهی در جامعه است.

وی وحدت را از دیگر عوامل خدایی بودن انقلاب عنوان کرد و افزود: حتما جامعه الهی جامعه‌ای است که آمیخته با وحدت باشد و در قرآن هم سراغ داریم که خداوند وقتی می‌خواهد با مومنین صحبت کند مردم را به عنوان یک جمع و واحد در نظر گرفته و حرف می‌زند.

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, امام خمینی (ره)
 [ 10:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بیانات در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله ...

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

اجتماع بسیار عظیم و پرشکوهی است که برای احترام به یاد عزیز امام بزرگوارمان در اینجا تشکیل شده است؛ در بسیاری از مناطق دیگرِ کشور هم شبیه این اجتماع به‌خاطر یاد امام و به‌خاطر عشق به امام بزرگوار تشکیل شده.

روزهای پایانی ماه پربرکت شعبان است. به گمان زیاد امام بزرگوار از این ماه، بهره‌ی فراوان معنوی میبردند. قرائن نشان میدهد که آن دل نورانی به برکت این ماه بر نورانیّت خود می‌افزود. این فِقره‌ی معروف دعای مناجات شعبانیّه: اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیک،(۱) از جملاتی بود که در بیانات امام تکرار میشد؛ مکرّر در سخنرانی به مناسبتهای گوناگون، این فِقره‌ی از دعا را میخواندند. این نشان‌دهنده‌ی این است که این بزرگوار به این مناجات و به این مضامین و به این ایّام بابرکت اُنس داشتند. بنده هم که یک وقتی از ایشان سؤال کردم راجع به دعاها، یکی از دعاهایی که ایشان تکیه کردند بر روی آن و ترجیح میدادند آن دعا را، همین مناجات شعبانیّه بود. فِقرات مهمّی در این دعا هست که از جمله این فِقره است: اِلهی هَب لی قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شُوقُه، وَ لِسانًا یُرفَعُ اِلَیکَ صِدقُه، وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّه؛(۲) دل پرشوقی که به بارگاه قرب الهی نزدیک میشود؛ زبان صادقی که صدق آن موجب تقرّب به پروردگار میگردد؛ نگاه حق‌نگری که موجب میشود انسان به خدای متعال نزدیک‌تر شود. این خصوصیّات در این دعای شریف و در این مناجات، از خدای متعال خواسته شده است؛ اینها برای ما درس است. و امام بزرگوار کسی بود که با این درسها، در همه‌ی عمر مأنوس بود و به برکت همین اُنس و به برکت همین آشنایی با مراتب حق و حقیقت و تقرّب به پروردگار، خدای متعال این قدرت را به او بخشید که بتواند این حرکت عظیم و ماندگار را انجام بدهد.

درباره‌ی امام بزرگوار میخواهیم حرف بزنیم. یکی از عناوین و اوصافی که درباره‌ی امام راحل عظیم‌الشّأن ما، کمتر به‌کار رفته است و کمتر از این عنوان استفاده کرده‌ایم، عبارت است از یک عنوان جامع که من این‌جور تعبیر میکنم: مؤمنِ متعبّدِ انقلابی. ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف میکنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کرده‌ایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است.

مؤمن: یعنی مؤمن به خدا است، مؤمن به هدف است، مؤمن به راهی است که او را به این هدف میرسانَد، و مؤمن به مردم است. یُؤمِنُ بِاللهِ وَ یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین؛(۳) درباره‌ی رسول اکرم هم این تعبیر در قرآن آمده است: مؤمن به خدا، و مؤمن به هدف، و مؤمن به راه، و مؤمن به مردم.

عبد است، متعبّد است؛ یعنی خود را عبد میداند در مقابل پروردگار؛ این هم صفت بسیار مهمّی است. شما ملاحظه کنید، خدای متعال در قرآن، پیغمبر اکرم را با صفات متعدّدی ستوده است: وَ اِنَّکَ لَعَلَی‌ٰ خُلُقٍ عَظیم،(۴) فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُم؛(۵) و صفات متعدّد دیگر که هر کدام از اینها یک فصل فراوانی از خصوصیّات پیغمبر را بیان میکند؛ ولی آن صفتی که به ما مسلمانها دستور داده شده است که هر روز درباره‌ی پیغمبر در نمازهایمان تکرار کنیم این است که «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه»؛ این نشان‌دهنده‌ی اهمّیّت عبودیّت است؛ عبد بودن آن‌چنان برجسته است که خدای متعال این صفت را به مسلمانان تعلیم میدهد که در نماز خود، هر روز چند مرتبه تکرار کنند؛ امام دارای این صفت بود، صفت عبودیّت؛ اهل خشوع بود، اهل تضرّع بود، اهل دعا بود؛ مؤمن متعبّد.

امّا صفت سوّم، یعنی مؤمن متعبّدِ انقلابی؛ این، آن نقطه‌ای است که مایلم بر روی آن تکیه کنم و درباره‌ی آن سخن بگویم. امام، امامِ انقلاب بود.

ادامه »

موضوعات: سخنان رهبر, مناسبتی, امام خمینی (ره)
 [ 10:04:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امام خميني که بود و چه کرد؟ ...

«باري خميني عزيز ما را کيست که نشناسد و کيست که به شايستگي بشناسد، الفاظ مرا تحمل آن نيست که آن حقيقت فاخر و آن گوهر نفيس را در خود بگنجاند.» (رهبر معظم انقلاب اسلامي  23/4/68)

به نظر مي‌رسد: «دست‌کم دو قرن لازم است تا [امام و] تاثيري که ايشان در جامعه بشريت گذاشته دقيقا ارزش‌يابي شود.» 1

در عين حال از آنجا که تحليل و کشف رموز شخصيت الهي امام رهگشاي حيات با عزت همه مومنان و آزادي خواهان جهان است:

«همه بايد سعي کنند شخصيت امام خميني را با همان ابعاد عظيم به درستي شناسايي کنند.» 2

در تحليل شخصيت امام خميني با نگاهي عميق به روح ملکوتي و افکار بلند و ويژگي‌هاي منحصر به فرد روحي و معنوي ايشان و آثار و برکات فراوان حيات طيبه ايشان بايد گفت:

«صداي امام خميني براي مردم ايران حکم صداي خدا را داشت» 3 در نظر ميليون‌ها انسان موحد: «او دست خدا بر روي زمين» 4 و «هديه آسماني و ملکوتي براي خاکيان بود.» 5

سلوک معنوي و افکار متعالي وتقيد بي‌چون و چراي ايشان به دستورهاي شرع انور و تعاليم اهل‌بيت عصمت و طهارت عليه‌السلام هر مسلمان منصفي را بر اين باور استوار مي‌ساخت که: «گويي شخصيتي از شخصيت‌هاي آزمون بزرگ صدر اسلام (فتنة‌الکبري) با معجزه‌اي به دنيا بازگشته تا پس از پيروزي امويان و به خون غلتيدن شهيدان اهل‌بيت عليه‌السلام سپاه علي عليه‌السلام را رهبري کند.»6

«نداي امام خميني از قلب فرهنگ و از اعماق تاريخ و از ژرفاي روح اين ملت برمي‌خاست؛ مردمي که در طول چهارده قرن حماسه محمد صلي‌الله عليه و‌آله وسلم، زهرا سلام‌الله عليها، حسين عليه‌السلام، زينب سلام الله عليها، سلمان، ابوذر و صدها هزار زن و مرد ديگر را شنيده بودند و اين حماسه‌ها با روحشان عجين شده بود، بار ديگر همان نداي آشنا را از حلقوم اين مرد شنيدند و علي عليه‌السلام و حسين عليه‌السلام را در چهره او ديدند…

مردمي که سال‌ها اين آرزو را که در زمره ياران امام حسين عليه‌السلام باشند در سر مي‌پروراندند … به ناگاه خود را در صحنه‌اي اين چنين مشاهده کردند، گويا حسين عليه‌السلام را به عينه مي‌ديدند… کربلا و حنين، بدر، احد، تبوک و خيبر… را مي‌ديدند.» 7

گرچه «امام خميني تجلي منحصر به فرد مبارزه طلبي اسلام در قبال استيلاي سياسي و اقتصادي و فرهنگي غرب بود» 8 اما «پيام امام قدس‌سره در ميان مسلمانان نه فقط شيعيان (بلکه) در همه منطقه و جهان طنين افکند.» 9

ادامه »

موضوعات: مناسبتی, امام خمینی (ره)
[پنجشنبه 1395-03-13] [ 09:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شخصیت حضرت امام(ره) با هیچ شخصیت دیگر قابل قیاس نیست ...

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در وصف امام(ره) فرمودند:‌ شخصیت عظیم امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیای معصومین، با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود.

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی همواره از امام خمینی(ره) به عنوان شخصیتی برجسته در تاریخ ایران اسلامی یاد کرده و بر حرکت در مسیر خط امام تاکید داشتند.

به مناسبت  سالگرد رحلت امام خمینی(ره) گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبری درباره ابعاد شخصیتی امام راحل به شرح زیر منتشر می‌شود:

* «امام خمینى» عظیم چون ستاره‌‌ى پرفروغى بر تارک انقلاب اسلامى ایران میدرخشد

در دوران معاصر هم نام درخشان «امام خمینى» عظیم چون ستاره‌‌ى پرفروغى بر تارک انقلاب اسلامى ایران میدرخشد. در این میان، صدها عالم معروف و هزاران عالم غیرمعروف نیز، امروز و دیروز، نقش‌‌آفرین حوادث اصلاحىِ بزرگ و کوچک در کشورهاى گوناگون بوده‌‌اند

۰۲/۰۹/ ۹۲- بیانات در اجلاس جهانی علما و بیدارى اسلامى

* امام حکیم به معنای قرآنی‌ آن بود

امام بزرگوار ما حکیم بود. امام یک حکیم به معناى قرآنى بود. حکیم یعنى آن کسى که حقائقى را مشاهده میکند که از چشمهاى دیگران مغفولٌ‌عنه است؛ پوشیده است. کلمات او، کلماتى ممکن است ساده به نظر بیاید، اما هر چه میشکافید، مى‌بینید لایه‌ها و عمقهاى بیشترى دارد. امام اینجورى بود.

۱۳۸۷/۰۲/۱۲بیانات در دیدار معلمان استان فارس‌‌

*فاصله بسیاری بین فلاسفه، عرفا، دانشمندان علوم عقلى، سیاسیون با امام بزرگوار است

حقیقتاً امام بزرگوار ما یک استثناء در تاریخ ما و یک قله‌ى بلند در حرکت ملت ایران بود. این را نه از باب عشق و علاقه‌ای که همچنان کانونش در دل ما نسبت به ایشان گرم است، عرض مى‌کنیم؛ بلکه نگاه منصفانه‌ى هر کسى این را تأیید مى‌کند. امام حقاً و انصافاً یک عنصر استثنایى بود. رجال تاریخى کشور را ما مى‌شناسیم. بنده کم و بیش با تاریخ آشنا هستم. این شخصیت جامع نه در بین علماى بزرگ ما نظیر دارد، نه در بین زمامداران این کشور نظیر دارد، نه در بین مصلحان و منادیان تحول در این کشور نظیر دارد. بزرگانى مثل مرحوم سید جمال و تحول خواهانى که در کشور ما یا حتّى در دنیاى اسلام بودند، کجا؛ این مرد چند بعدىِ عمیقِ حقیقتاً توصیف ناشدنى کجا؟ ما علما و فقهاى بزرگى داشتیم که سخنان و مطالب آنها در اختیار ماست؛ امام بزرگوار در ردیف اول این‌گونه شخصیت‌ها قرار مى‌گیرد. بنده شرح حال بسیارى از فلاسفه، عرفا، دانشمندان علوم عقلى، سیاسیون، پیرمردهاى پخته و آدمهاى سنجیده را در کتابها خوانده‌ام یا در زندگى‌ام با آنها برخورد داشته‌ام؛ حقاً فاصله‌ى بین آنها و امام بزرگوار، فاصله‌ى زیادى است. هر کدام از ابعاد گوناگون این شخصیت، به تنهایى از نظایر خود جلوتر و پیشتر است.

۱۳۸۴/۰۳/۱۰ بیانات‌ در دیدار اعضاى ستاد برگزارى مراسم سالگرد ارتحال امام خمینى(ره)

ادامه »

موضوعات: امام خمینی (ره)
[سه شنبه 1395-03-11] [ 11:55:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  انقلاب ما انقلاب اسلامی است چون متکی بر اسلام است ...

امام خمینی و انقلاب اسلامی:
انقلاب ما انقلاب اسلامی است چون متکی بر اسلام است
البته می دانید که بعد از هر انقلابی یک مشکلات زیادی برای کشور و برای دولتها پیش می آید این اجتناب ناپذیر است . هیچ نمی شود تصور کرد که انقلابی حاصل می شود یک رژیم دو هزار و پانصد ساله با همه قدرتی که داشت شکسته بشود و از بین برود و آرام باشد و مملکت همه چیز به جای خودش باشد و همه چیزها زود اصلاح بشود، همه حوائج برآورده بشود اینها یک اموری است که هیچ امکان ندارد برای یک انقلابی، بعضی انقلابهایی که در حدود 60سال پیش از این شده است الان هم با مشکلات روبرو هستند و من گمانم این است که انقلاب ما بهترین انقلابی بوده است که با ضایعاتی کم، نتایج زیادی از آن تاکنون برداشتیم و امیدواریم که بعد از این هم برداشته بشود و نکته اش هم این بوده است که انقلابهای دیگر، انقلابهای یک رژیمی بر یک رژیمی، یک رژیم مشابه رژیم بوده و انقلاب ما انقلاب اسلامی است چون متکی بر اسلام است .
صحیفه نور، جلد8، صفحه 167، تاریخ 28/4/58
انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب های دیگر
انقلاب ما عظیم است و متکی به هیچ قدرتی نیست نه قدرت شرق و نه قدرت غرب، انقلاب هایی که در دنیا می شود به یکی از این دو ابرقدرت متکی است ولی انقلاب مردم ما انقلابی است متکی به خود مردم، پس مردم باید از پیامدهای انقلابشان گله نداشته باشند .
صحیفه نور، جلد19، صفحه 58، شماره 3، تاریخ 18/3/63
ره آورد عظیم
اکنون مسلمانان باید با دقت مسایل را بررسی کنند و انقلاب های غیراسلامی را به انقلاب اسلامی ایران مقایسه کنند، انقلاب اسلامی در عین حال که وارث یک کشور صددرصد وابسته و مخروبه و عقب رانده شده در تمام جهات بود … . دشمنان ما باید بدانند که هیچ انقلابی در جهان همانند انقلاب اسلامی ما با ضایعه ای کم و ره آوردی عظیم همراه نبوده است و این نیست جز به برکت اسلام .

ادامه »

موضوعات: امام خمینی (ره)
 [ 11:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امام وجوانی ...

جوانان و دام منافقان
تفسیرهای شیطانی و تحمیل خواسته های خود بر مفاهیم نورانی مانند قرآن و نهج البلاغه، یکی از شیوه های گمراه سازیِ منافقان بوده و هست. بر این اساس حضرت امام خمینی رحمه الله پس از پیروزی انقلاب، به تمامی جوانان هشدار دادند: «جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروه ها که می خواهند به اسم اسلام پایه های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند، هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند، و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط، نمی شود اسلام شناس شد. در حقیقت تمسک به قرآن و نهج البلاغه، برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند و شما جوانان عزیز و سرمایه های کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند. ای جوانان عزیز! هوشیار باشید [و] با تفکر و تعقل، فعالیت این منافقینِ بلندگوی غرب و منحرفین… را بررسی نمایید».
وظیفه جوانان مسلمان
راهزنی فرهنگی و انحراف فکری انسان ها، جنایتی بزرگ و جبران ناپذیر است. این عمل ناجوانمردانه، با هجوم اندیشه های شوم و هجوم سپاه نامرئی دشمن، به صورت ویروس های فکری و شبهه های ویرانگر عقیدتی پدید می آید؛ شبیخونی که تنها راه رهایی از آن، فراگیری دانش های دینی و قوی ساختن بنیان های اعتقادی است. حضرت امام رحمه الله در این باره فرموده است: «توجه نسل جوان به شناسایی و شناساندن چهره واقعی اسلام، موجب تقدیر است. ما امروز قبل از هر چیز وظیفه داریم تبلیغات اجانب و عمال استعمار را خنثی کنیم. شما نسل جوان موظف هستید غرب زده ها را از خواب بیدار کنید و فجایع حکومت های ضد انسانی آن ها و عمال آن ها را برملا نمایید». ایشان در جای دیگری می فرماید: «در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید. تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزید و به کار بندید. با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان های بزرگ اسلام بکوشید».
جوانان و خطر اندیشه های وارداتی
هدف دشمنان اسلام و استقلال ما آن است که افق نگاه جوانان را به سوی خواسته های شیطانی خویش تنظیم کنند و با عناوین فریبنده، جوانان را منحرف سازند. حضرت امام خمینی رحمه الله با اشاره به این نکته مهم فرموده است: «عوامل و ایادی استعمار که می دانند با آشنایی ملت ها، به خصوص نسل جوان تحصیلکرده به اصول مقدسه اسلامی، سقوط و نابودی استعمارگران وقطع دست آنان از منافع ملت ها و کشورهای استعمار شده قطعی خواهد بود، به کارشکنی پرداخته و می کوشند که با سمپاشی و آلوده ساختن اذهان و افکار جوانان، از جلوه گر شدن چهره تابناک اسلام جلوگیری نمایند و با عناوین فریبنده و مکتب های رنگارنگ، جوانان ما را منحرف سازند».

ادامه »

موضوعات: امام خمینی (ره)
 [ 11:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تقرب ، نزدیکی روحانی به خدا ...

واژه تقرب از ریشه قرب به معنای نزدیکی است. تقرب جویی به معنای آهنگ و شتاب برای نزدیکی به منافع خود است. تقرب می تواند مادی یا معنوی باشد؛ زیرا چیزی که مطلوب است از این دو حال خارج نیست.

قرب و تقرب مادی، مکانی، زمانی و نسبی است. در این گونه قرب چیزی در هویت و ذات و شاکله متقرب تغییر نمی کند، بلکه تنها یک جا به جایی مکانی انجام می شود یا در زمانی به طور نسبی به آن مطلوب نزدیک می گردد.

اما در تقرب معنوی، تغییرات و تبدلاتی در هویت و ذات و شاکله متقرب رخ می دهد.

اصطلاح تقرب در آموزه های قرآنی برای نزدیکی و قرب به خداوند به کار رفته است و از آن جایی که خداوند امری مادی نیست و جسمی ندارد، به طور طبیعی نمی تواند تقرب بنده به خداوند تقربی مکانی و مادی باشد، بلکه مراد تقرب و قرب روحانی و معنوی است که با تغییرات و تبدلاتی در ذات بنده همراه است. از این روست که در آیات قرآنی وقتی از قرب و تقرب به خدا سخن به میان می آید به معنای رنگ خدایی گرفتن و متاله و خدایی شدن است که در آیه ۱۳۸ سوره بقره بیان شده است. بر همین پایه در تقرب بنده به خدا گفته می شود: تقرّب معناى نزدیکى روحانى است که با اتّصاف خود به صفات کمال و پاک کردن خویش از عیوب و نقایص حاصل مى‌شود.( مفردات الفاظ قرآن کریم، ص‌۶۶۴‌-‌۶۶۵‌، «قرب»)

بنابراین، اگر کسی بخواهد به خداوند تقرب جویید باید به جای پیمودن مکان و جغرافیای مادی و سیر و سفر مادی همانند رفتن به خانه خدا و سرزمین مکه و کعبه، باید سیر و سفر معنوی و روحانی داشته باشد؛ هر چند که گاه سیر و سفر مادی و مکانی می تواند اسباب و زمینه هایی را برای سیر و سفر معنوی و مکانت فراهم آورد و شرایط و مقتضیاتی را برای سفر روحانی به شکل بهتری فراهم آورد؛ زیرا بر اساس آموزه های قرآنی مکان ها همانند مکه و مدینه و زمان ها همانند شب و سحر و جمعه و ایام الله در ایجاد بستری مناسب برای سیر و سلوک معنوی و روحانی نقش پررنگی را ایفا می کنند، ولی هرگز به این معنا نیست که مسافر مکه و مدینه در شب و سحر بدون مسافرت معنوی و روحانی می تواند به هدف تقرب دست یابد، بلکه اگر سفر معنوی انجام نشود هرگز چنین تقربی دست نخواهد داد؛ بلکه حتی می توان کسانی را یافت که بدون رنج سیر و سفر مادی و مکانی، تنها با سیر و سفر معنوی در درون خویش توانسته اند تا درجات و مراتب بسیار بالای آن پیش روند و تقرب و نزدیکی بجویند.

در آیات قرآنی برای بیان این مقصود یعنی «تقرب روحانی و معنوی بنده به خدا» از واژه‌هایى چون «قرب»، «زلفى»، «عند ربّهم»، «عنده»، «عند ربّک»، «عنداللّه»، «درجات»، «قریب»، «وسیله» و برخى جملات استفاده شده است.

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, احکام
[دوشنبه 1395-03-10] [ 12:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آداب عذرخواهی و عذرپذیری ...

چنان‌که گفته شد، عفو و گذشت باید بدون حتی عذرخواهی دیگری باشد و اگر کسی عذر خواهد باید عذرش را بپذیرد حتی اگر دلیل موجهی برای خطا و گناهش نداشته باشد. برخی از آداب عفو و عذرپذیری از خطای دیگری عبارتند از:
۱- بهانه‌تراشی برای خطاکار: انسان نه‌تنها باید بهانه و عذر موجه دیگری را بپذیرد بلکه حتی اگر عذرش بی‌پایه و اساس بود روی او نیاورد و بلکه حتی برایش عذر و بهانه بتراشد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: اقبل عذر اخیک فان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا! عذر برادر دینی‌ات را بپذیر و اگر برای خطای خود عذری نداشت تو برای او عذری بتراش! (تحف‌العقول، ص ۱۰۷)
حتی امام حسن مجتبی(ع) می‌فرماید: لو شتمنی احد فی احدی اذنی ثم اعتذر فی‌الاخری لقبلت؛ اگر کسی برابر یک گوش من مرا دشنام دهد بعد در گوش دیگر از من عذرخواهی کند عذر او را می‌پذیرم. (احقاق‌الحق، ج ۱۱، ص ۱۱۶) امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: اگر کسی از طرف راست تو آمد و ناسزا گفت بعد برگشت و از طرف چپ از تو عذرخواهی کرد تو عذر او را بپذیر. (بحار، ج ۷۸، ص ۱۴۱)
۲- عفو در قدرت: عفو در قدرت ارزشی‌تر از موارد دیگر است. امام جعفر صادق(ع) می‌فرماید: عفو و گذشت در عین قدرت، روش پیامبران مرسل و متقیان است. (بحار، ج ۷۱، ص ۴۲۳) از همین رو امام حسین(ع) می‌فرماید: ان اعفی الناس من عفی عن قدره؛ با گذشت‌ترین مردم آن کسی است که با داشتن قدرت، عفو و اغماض داشته باشد. (بحار، ج ۷۸، ص ۱۲۱)
۳- تغافل از خطا: انسان نباید رفتار دیگری را زیر ذره‌بین ببرد و دنبال عیب‌جویی و خطایابی باشد، بلکه باید دنبال ندیده گرفتن در زندگی باشد. «تغافل» یک اصل اخلاقی نسبت به رفتار دیگران است. عفو چیزی جز تغافل نیست. پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «المؤمن نصفه تغافل؛ نیمی از رفتار مؤمن، مبنی بر تغافل و نادیده گرفتن است. (الشهاب فی‌الحکم و الآداب، ص ۷) امیر المؤمنین(ع) نیز می‌فرماید: «تغافل یحمد امرک؛‌ تو برخی از امور و ناگواریها را نادیده بگیر، تا موقعیت و امورت ستوده گردد. (فهرست غرر، ص ۲۹۷) نیز آن حضرت می‌فرماید: من اشرف افعال الکریم غفلته عما یعلم؛ یکی از شریف‌ترین اعمال یک شخص بزرگوار نادیده گرفتن معلومات خود از (عیوب) دیگران است. (نهج‌البلاغه، حکمت ۲۱۳)
۴- عفو از توبه کار: انسان باید شرائط و آداب عفو را بشناسد. یکی از این آداب و حکمت آن است که از توبه کار عفو کند. کسی که اصرار بر گناه و خطا دارد و نشانه پشیمانی در او نیست، عفو از او موجب گستاخی وی می‌شود. از این رو مولی امیرالمؤمنین(ع) در شرایط عفو می فرماید: العفو عن المقر لاعن المصر!؛ عفو و گذشت سزاوار کسی است که به خطاهای خود اعتراف و اقرار می‌کند نه آن کسی که از تقصیرات و خطاهایش دست بردار نیست. (نهج حدیدی، ج ۲۰، ص ۳۳۰)
۵- پذیرش عذر: کسی که عذر خواسته عذرش را باید پذیرفت و از او عفو کرد. علی(ع) می‌فرماید: اقبل عذر من اعتذر الیک؛ اگر کسی از تو عذر خواهی کرد تو نیز عذر او را بپذیر (که نشانه شخصیت والای تو است). (تحف‌العقول، ص ۸۲) اصولا انسان باید خودش را بر عفو کردن عادت دهد چنانکه آن حضرت می‌فرماید: عود نفسک السماح؛‌ خودت را به گذشت و جوانمردی عادت بده. (دستور معالم الحکم، ص ۶۹)

موضوعات: اجتماعی, نکته های ناب, احکام
 [ 12:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت